Mass Communication

Monday, April 04, 2005

جنگ ارتش آمريكا عليه روزنامه نگاران

درباره قتل هاى روزنامه نگاران در محل هايى كه نيروهاى آمريكايى در حال گشت زنى بودند، پرسش هاى بسيارى وجود دارد نظير تيراندازى مرگ آور در مارس ۲۰۰۴ به «على عبدالعزيز» و «على الخاتيب» خبرنگاران شبكه تلويزيونى العربيه. پنتاگون در اين باره گفت كه «سربازانى كه به روزنامه نگاران شليك كرده بودند، طبق قواعد عمليات جنگى عمل كرده بودند». «وديحا نجيم» خبرنگار آزاد رويترز نيز توسط شليك ارتش آمريكا كشته شد هنگامى كه در حال فيلمبردارى از جنگنده هاى آمريكايى در نوامبر ۲۰۰۴ بود. يك نيروى ارتش آمريكا كه نخواست نامش فاش شود، در اين باره به روزنامه «نيويورك تايمز» گفت: «ما او را كشتيم زيرا او با دشمن بود. آنها حمله كردند، ما شليك كرديم و او را كشتيم.»هنوز ارتش آمريكا با اعتراض عمومى درباره قتل روزنامه نگاران مواجه نشده است. در واقع اظهارات «آنا كوپر» وقايع نويس كميته حمايت از روزنامه نگاران، سخنان ايسن جردن مدير شبكه تلويزيونى «سى ان ان» را بى اعتبار كرده است كه صريحاً نقل قول مى كند : «از ديدگاه ما، روزنامه نگاران هدف ارتش آمريكا در عراق نبوده اند.» اما «جويل كامپانيا» عضو ديگر همين كميته تصديق كرد كه پنتاگون در تحقيقات بسيارى از قتل هاى روزنامه نگاران، همكارى نكرده است.» واقعيت اين است كه كميته حمايت از روزنامه نگاران اعلام كرده است كه آنها نمى توانند بگويند ارتش آمريكا روزنامه نگاران را هدف قرار نداده در حالى كه واقعيت هاى بسيارى تاييد كننده آن است.وقايع هشتم آوريل ۲۰۰۳ فقط دربرگيرنده قتل روزنامه نگاران نيست. نمونه هاى موثق و معتبرى از روزنامه نگاران وجود دارد كه توسط ارتش آمريكا در عراق شكنجه شده بودند مثل «صالح حسن» و «صاحب بدردرويش» خبرنگاران شبكه تلويزيونى الجزيره و سه خبرنگار خبرگزارى رويترز كه مى گويند به مدت ۷۲ ساعت تحت فشارهاى وحشيانه ارتش آمريكا بودند پس از آنكه از يك هلى كوپتر در حال سقوط ارتش آمريكا در نزديكى فلوجه در ژانويه ۲۰۰۴ فيلمبردارى مى كردند. طبق اخبار رسيده، به اين روزنامه نگاران چشم بند زده بودند، آنها را براى ساعت ها ايستادن روى دست هايشان تحت فشار قرار داده و به تجاوزهاى جنسى تهديد كرده بودند. يكى از اعضاى خانواده يكى از روزنامه نگاران كشته شده در عراق گفت كه يك بازجوى آمريكايى او را شلاق زده، لخت كرده و با كفش به دهانش فشار آورده است. در بسيارى از اين موارد، يك تهديد مشترك وجود دارد: «روزنامه نگاران و غالباً عرب ها، از مكان ها يا وقايعى گزارش مى كردند كه احتمالاً ارتش آمريكا نمى خواسته جهان آنها را ببيند مثل شعله ور شدن وسايل نقليه حامل اسلحه و تجهيزات براى ارتش، مورد حمله قرار گرفتن هلى كوپترها، مبارزه عراقى ها عليه ارتش آمريكا و مرگ افراد غير نظامى.» مدير شبكه تلويزيونى «سى ان ان» در نامه استعفايش نوشت: «من نمى خواستم بگويم كه ارتش آمريكا در كشتن روزنامه نگاران كه به صورت تصادفى انجام شده بود، نيت بدى داشته است.» اما باور و اعتقاد خانواده ها و همكاران روزنامه نگاران كشته شده در عراق، چيز ديگرى است. مسئله مهم براى همه روزنامه نگاران و نه فقط روزنامه نگاران در اروپا و خاورميانه، اين است كه به خاطر بى گناهى و احترام به حقوق حرفه اى روزنامه نگاران قربانى شده بخواهند كه قاتلان روزنامه نگاران شناسايى و پاسخگو باشند.در اسپانيا، خانواده «خوزه كوآسو» عكاس كشته شده در عراق، شكايتى را عليه سربازان آمريكايى كه او را كشتند، تقديم دادگاه كرده اند. آنها قصد دارند بهار امسال براى سالگرد سوگوارى او به آمريكا بيايند. آيا هيچ شبكه تلويزيونى شجاعت پخش اين خبر را دارد؟