توسعه گردشگري, راهي براي تفاهم بين المللي
توسعه گردشگري, راهي براي تفاهم بين المللي
پس از پيروزي انقلاب اسلامي با تجديد نظر اساسي در سياست هاي اقتصادي كشور كه ريشه در وابستگي داشتند, طرحها و برنامه هايي براي رهايي از اقتصاد تك محصولي و حضور موثر در بازارهاي جهاني تدوين وارايه شد. و با پايان يافتن جنگ تحميلي عراق عليه ايران, برنامه هاي پنج ساله توسعه اقتصادي, اجتماعي و فرهنگي كشور حول محور رشد صنعت به اجرا درآمدند كه علي الرغم كاستي ها, زمينه را براي گام برداشتن در راه خودكفايي و ورود به بازارهاي تجاري جهاني فراهم كرد.
از سال 1367 به اين سو, منحني صادرات غير نفتي, قوس صعودي طي كرده است به گونه اي كه طبق آمارهاي منتشره , ايران در سال 1371 از محل صادرات غير نفتي بيش از سه ميليارد دلار درآمده داشته است. اما اگر اين رقم را در كنار آمار 21 ميليارد دلاري واردات و درآمد 19 ميليارد دلاري مجموعه صادرات اعم از نفتي و غير نفتي بگذاريم , چه درونمايي از آينده اقتصادي كشور و توازن هزينه و درآمد مي توان ترسيم كنيم؟ اگر اظهارات يكي از كارشناسان را كه گفته بود ايران فقط كمتر از چهار دهه قادر است نفت را علاوه بر تامين نيازهاي داخلي, بخارج نيز صادر كند را بياد بيآوريم دورنماي اقتصاد تك محصولي كشور را چگونه ارزيابي مي كنيم.
درچنين موقعيتي بسياري از صاحب نظران دلسوز كشور چشم به روزنه هاي اميدي دوخته اند كه يكي از آنها صنعت گردشگري است. صنعت بدون دودكش, صنعتي كه بسياري از دولتهاي دنيا به ارز آمدي آن, كشورهايشان را اداره مي كنند و در اين ميان سرزمين هايي كه از مهمترين و تعيين كننده ترين جاذبه توريستي كه همانا قدمت تاريخ و تمدن است بي بهره اند, سالانه دهها ميلييون دلار از ناحيه جذب گردشگر كسب درآمد مي كنند.
بايد گفت كه بر اساس گزارش سازمان جهاني جهانگري , ايران از نظر جاذبه هاي تاريخي و طبيعي جزء ده كشور برتر جهان به شمار مي آيد. ايران, اين سرزمين چهار فصل و با داشتن تمدن چند هزار ساله, از دير باز به دلايل مختلف از جمله جاذبه هاي طبيعي جغرافيايي و آثار بجاي مانده از تمدني بزرگ و ديرينه در فهرست مهمترين و ديدني ترين كشورهاي دنيا جاي گرفته است. با اين وجود هنوز نتوانسته است جايگاه واقعي خود را در دنيا بدست آورد.
درجاي كه هنوز هم در گوشه و كنار اين مملكت باستان شناسان و كارشناسان ميراث فرهنگي در حفاريهاي مناطق گمنام,به آثاري دست مي يابند كه عمر آنها به چندين هزار سال ميرسد, مصريهاي پيشرفت صنعت
جهانگردي كشورشان را مديون اهرام ثلاثه ميدانند. اين در حالي است كه متخصصان معماري و رشته هاي هنري , خرابه هاي تخت جمشيد و پاسارگاد شيراز را شاهكار معماري و هنر جهان در 2553 سال پيش از اين توصيف مي كنند.
اگر بر تمامي اين آثار ساخته دست هنرمندان ايراني چشم ببنديم, نعمت خداداد طبيعت شگفت ميهن مان را نمي توانيم, ناديده بگيريم. در دنيا سرزميني كه كوير خشك, درياي خروشان و جنگل سبز را يكجا در دامن خود پروانده اگر نگويم بي مانند حداقل كم نظير است. آب و هواي ايران نيز خود حكايتي به يادماندني دارد. آب و هواي سرد كوهستاني , گرم و خشك شرجي و مرطوب, همه را در يك زمان با پنجاه درجه اختلاف دما مي توان تجربه كرد, گويي با سفر به دورادور ايران , كتاب جغرافيا را مرور مي كني.
اما ايران با اين همه جذابيت كه هر كدام به تنهايي براي كشاندن باستان شناسان , تاريخ نگاران , مردم شناسان , پژوهشگران علوم وفنون و هنزهاي مختلف و نويسندگان و اهل ذوق كفايت مي كند چرا از درآمد كلان جهاني سهمي بسيار ناچيزي دارد.
اين در حالي است كه صنعت گردشگري كشور كوچك همسايه ايران, دبي, در سال 2004 به رتبه چهارم جهان و تنها مقصد گردشگري خاورميانه و شمال افريقا دست يافت. همچنين اين شهر در سيزدهمين گردهمايي گردشگري ايرلند نيز از سوي تمامي آژانس هاي مسافرتي اين كشور و از ميان 30 مقصد گردشگري بزرگ جهان به عنوان بهترين مقصد جهانگردي انتخاب شد.
سازمان جهاني گردشگري با اعلام رشد 31 ردصدي گردشگري دبي در سال 2004 پيش بيني كرده است كه تا سال 2010 حدود ده ميليون گردشگر بين المللي به اين منطقه ديدني سفر كنند.
صنعت گردشگري دبي با ارزشي بالغ بر 9/1 ميليارد دلار سهم عظيمي را در توليد ناخالص داخلي امارات متحده عربي داشته و خواهد داشت. عوامل تاثير گذار بر موقعيت دبي در زمينه جذب بيشتر گردشگر بسيارند, از جمله ميتوان به برنامه هاي گسترده و جاه طلبانه مسئولان گردشگري دبي در زمينه بازاريابي و استفاده از رسانه هاي چاپي, سمعي و بصري و گسترش خطوط داخلي و خارجي كه سهم قابل توجهي را در جذب گردشگران داشته اند, اشاره كرد.
اما در كشورمان, كمبود اعبتارات براي سرمايه گذاري در زمينه جذب توريست و ايجاد امكانات كافي پذيرايي و ترابري جهانگردان, فقدان تجربه در اداره صنعت توريسم, پراكندگي تصميم گيري و عوامل اجرايي دست اندر كار توريسم در ايران و نگراني از پيامدهاي سوء فرهنگي ورود گردشگران به ويژه گردشگران خارجي به كشورمان از جمله موانع رشد صنعت گردشگري در ايران است.
بايد بدانيم كه آشنا ساختن افكار جهانيان با آثار مثبت انقلاب اسلامي و پاك كردن تبليغات منفي از ذهن آنان, تنها با حصور مستقيم اتباع ساير كشورهاي جهان در ايران بخوبي مسير است. از پيامدهاي منفي اين حصور نيز نبايد هراسي داشته باشيم زيرا اغلب گردشگران كه به ايران مي آيند يددگاه علمي و فرهنگي دارند و اگر در جست و جوي خوش گذارنيهاي غير اخلاقي باشند اساسا ايران را براي سياحت انتخاب نمي كنند.
در پايان بايد يادآور شد كه صنعت توريسم در هر دو بعد داخلي و خارجي براي ما حائز اهميت است. سياحت در داخل كشور مي تواند تفاهم ملي را بين اقوام ساكن نقاط مختلف كشور تعميق كند. در بعد خارجي , مراوده فرهنگي با كشورهاي اسلامي و غير اسلامي براي ما مهم است و تاثير بسزايي برا تفاهم صلح بين المللي دارد. اساسا ديدار مردم كشورهاي مختلف از مناطق باستاني و گردشگري در كشورهاي همديگر, سوء تفاهم ها را رفع و به تحكيم تفاهم بيشتر كمك مي كند.
از سال 1367 به اين سو, منحني صادرات غير نفتي, قوس صعودي طي كرده است به گونه اي كه طبق آمارهاي منتشره , ايران در سال 1371 از محل صادرات غير نفتي بيش از سه ميليارد دلار درآمده داشته است. اما اگر اين رقم را در كنار آمار 21 ميليارد دلاري واردات و درآمد 19 ميليارد دلاري مجموعه صادرات اعم از نفتي و غير نفتي بگذاريم , چه درونمايي از آينده اقتصادي كشور و توازن هزينه و درآمد مي توان ترسيم كنيم؟ اگر اظهارات يكي از كارشناسان را كه گفته بود ايران فقط كمتر از چهار دهه قادر است نفت را علاوه بر تامين نيازهاي داخلي, بخارج نيز صادر كند را بياد بيآوريم دورنماي اقتصاد تك محصولي كشور را چگونه ارزيابي مي كنيم.
درچنين موقعيتي بسياري از صاحب نظران دلسوز كشور چشم به روزنه هاي اميدي دوخته اند كه يكي از آنها صنعت گردشگري است. صنعت بدون دودكش, صنعتي كه بسياري از دولتهاي دنيا به ارز آمدي آن, كشورهايشان را اداره مي كنند و در اين ميان سرزمين هايي كه از مهمترين و تعيين كننده ترين جاذبه توريستي كه همانا قدمت تاريخ و تمدن است بي بهره اند, سالانه دهها ميلييون دلار از ناحيه جذب گردشگر كسب درآمد مي كنند.
بايد گفت كه بر اساس گزارش سازمان جهاني جهانگري , ايران از نظر جاذبه هاي تاريخي و طبيعي جزء ده كشور برتر جهان به شمار مي آيد. ايران, اين سرزمين چهار فصل و با داشتن تمدن چند هزار ساله, از دير باز به دلايل مختلف از جمله جاذبه هاي طبيعي جغرافيايي و آثار بجاي مانده از تمدني بزرگ و ديرينه در فهرست مهمترين و ديدني ترين كشورهاي دنيا جاي گرفته است. با اين وجود هنوز نتوانسته است جايگاه واقعي خود را در دنيا بدست آورد.
درجاي كه هنوز هم در گوشه و كنار اين مملكت باستان شناسان و كارشناسان ميراث فرهنگي در حفاريهاي مناطق گمنام,به آثاري دست مي يابند كه عمر آنها به چندين هزار سال ميرسد, مصريهاي پيشرفت صنعت
جهانگردي كشورشان را مديون اهرام ثلاثه ميدانند. اين در حالي است كه متخصصان معماري و رشته هاي هنري , خرابه هاي تخت جمشيد و پاسارگاد شيراز را شاهكار معماري و هنر جهان در 2553 سال پيش از اين توصيف مي كنند.
اگر بر تمامي اين آثار ساخته دست هنرمندان ايراني چشم ببنديم, نعمت خداداد طبيعت شگفت ميهن مان را نمي توانيم, ناديده بگيريم. در دنيا سرزميني كه كوير خشك, درياي خروشان و جنگل سبز را يكجا در دامن خود پروانده اگر نگويم بي مانند حداقل كم نظير است. آب و هواي ايران نيز خود حكايتي به يادماندني دارد. آب و هواي سرد كوهستاني , گرم و خشك شرجي و مرطوب, همه را در يك زمان با پنجاه درجه اختلاف دما مي توان تجربه كرد, گويي با سفر به دورادور ايران , كتاب جغرافيا را مرور مي كني.
اما ايران با اين همه جذابيت كه هر كدام به تنهايي براي كشاندن باستان شناسان , تاريخ نگاران , مردم شناسان , پژوهشگران علوم وفنون و هنزهاي مختلف و نويسندگان و اهل ذوق كفايت مي كند چرا از درآمد كلان جهاني سهمي بسيار ناچيزي دارد.
اين در حالي است كه صنعت گردشگري كشور كوچك همسايه ايران, دبي, در سال 2004 به رتبه چهارم جهان و تنها مقصد گردشگري خاورميانه و شمال افريقا دست يافت. همچنين اين شهر در سيزدهمين گردهمايي گردشگري ايرلند نيز از سوي تمامي آژانس هاي مسافرتي اين كشور و از ميان 30 مقصد گردشگري بزرگ جهان به عنوان بهترين مقصد جهانگردي انتخاب شد.
سازمان جهاني گردشگري با اعلام رشد 31 ردصدي گردشگري دبي در سال 2004 پيش بيني كرده است كه تا سال 2010 حدود ده ميليون گردشگر بين المللي به اين منطقه ديدني سفر كنند.
صنعت گردشگري دبي با ارزشي بالغ بر 9/1 ميليارد دلار سهم عظيمي را در توليد ناخالص داخلي امارات متحده عربي داشته و خواهد داشت. عوامل تاثير گذار بر موقعيت دبي در زمينه جذب بيشتر گردشگر بسيارند, از جمله ميتوان به برنامه هاي گسترده و جاه طلبانه مسئولان گردشگري دبي در زمينه بازاريابي و استفاده از رسانه هاي چاپي, سمعي و بصري و گسترش خطوط داخلي و خارجي كه سهم قابل توجهي را در جذب گردشگران داشته اند, اشاره كرد.
اما در كشورمان, كمبود اعبتارات براي سرمايه گذاري در زمينه جذب توريست و ايجاد امكانات كافي پذيرايي و ترابري جهانگردان, فقدان تجربه در اداره صنعت توريسم, پراكندگي تصميم گيري و عوامل اجرايي دست اندر كار توريسم در ايران و نگراني از پيامدهاي سوء فرهنگي ورود گردشگران به ويژه گردشگران خارجي به كشورمان از جمله موانع رشد صنعت گردشگري در ايران است.
بايد بدانيم كه آشنا ساختن افكار جهانيان با آثار مثبت انقلاب اسلامي و پاك كردن تبليغات منفي از ذهن آنان, تنها با حصور مستقيم اتباع ساير كشورهاي جهان در ايران بخوبي مسير است. از پيامدهاي منفي اين حصور نيز نبايد هراسي داشته باشيم زيرا اغلب گردشگران كه به ايران مي آيند يددگاه علمي و فرهنگي دارند و اگر در جست و جوي خوش گذارنيهاي غير اخلاقي باشند اساسا ايران را براي سياحت انتخاب نمي كنند.
در پايان بايد يادآور شد كه صنعت توريسم در هر دو بعد داخلي و خارجي براي ما حائز اهميت است. سياحت در داخل كشور مي تواند تفاهم ملي را بين اقوام ساكن نقاط مختلف كشور تعميق كند. در بعد خارجي , مراوده فرهنگي با كشورهاي اسلامي و غير اسلامي براي ما مهم است و تاثير بسزايي برا تفاهم صلح بين المللي دارد. اساسا ديدار مردم كشورهاي مختلف از مناطق باستاني و گردشگري در كشورهاي همديگر, سوء تفاهم ها را رفع و به تحكيم تفاهم بيشتر كمك مي كند.
<< Home