Mass Communication

Monday, May 23, 2005

کتاب ارتباطات

به بهانه روز جهانى ارتباطات
كتاب ارتباطات
آذر اسدى، گلى مقيسه
مثل اغلب دانشجويان ديگر، سال اول دانشگاه با جامدادى‏هاى پر، كيف انباشته از كاغذ سفيد گذشت و قرار بود تا جوهر خودكار تمام نشده گمش نكنيم. حالا يكسال است كه دانشگاه تمام شده. گاهى تعجب مى‏كنم كه چرا دلم براى دانشگاه تنگ نمى‏شود، براى دانشگاه و جزوه ‏هاى كپى شده آخر ترم كه دست به دست مى‏گشت، براى جزوه ‏هايى كه جاى كتاب را در كيف دانشجويان گرفته بود و شايد چون همه چيز زود گذشت.
شايد هم در سال‏هاى ابتدايى دانشگاه، دانش‏طلبان ارتباطات كمبود كتاب‏هاى مفيد و مناسب را احساس نكنند اما وقتى خود را براى آزمون كارشناسى ارشد آماده مى‏كنند با كتاب‏هايى مواجه مى‏شوند كه خواندن آنها چندان ساده نيست. بيشتر كتاب‏هاى حوزه ارتباطات اگر ترجمه باشند، با نثرهاى متفاوت به فارسى برگردانده شده‏اند و اگر تأليف باشند، بيشتر حالت »ترجمه و تأليف« را دارند. آيا استادان ارتباطات كمتر مايل به ترجمه كتاب‏هاى مرجع ارتباطات يا تأليف كتاب‏هاى مناسب اين حوزه هستند؟
17 مه (27 ارديبهشت ماه( روز جهانى ارتباطات بهانه‏اى شد براى اينكه پاى صحبت استادان ارتباطات درباره »ادبيات ارتباطات در ايران« بنشينيم. جالب اينجاست كه همه انتقاد دارند، چه آنها كه كتاب نوشته‏اند و چه آنان كه ننوشته‏اند. مشكل كجاست؟
مصلحت انديشى باعث مى‏شود كتاب‏ها را نقد نكنيم
وقتى سراغ رئيس دانشكده ارتباطات و علوم اجتماعى؛ دكتر محمدمهدى فرقانى رفتيم، برايمان از تاريخچه ادبيات ارتباطات گفت. »قبل از انقلاب منابع رشته ارتباطات منحصر به دو سه كتاب بود كه توسط دانشكده علوم ارتباطات آن زمان منتشر شده بود و مجله تحقيقات روزنامه‏نگارى، منابع دست اول در اين رشته، خيلى كم بود. وقتى در دهه اول انقلاب دانشكده ارتباطات تعطيل شد و تنها به عنوان يكى از گرايش‏هاى علوم اجتماعى وجود داشت بيشتر اساتيد ارتباطات ايران را ترك كردند. اوايل دهه هفتاد با استقلال رشته علوم ارتباطات و راه اندازى دو گرايش روزنامه‏نگارى و روابط عمومى و شروع دوره كارشناسى ارشد در سال 65 و به دنبال آن آغاز دوره دكترا در سال 1375 نهضتى در زمينه توليد منابع علمى حرفه‏اى شكل گرفت.«
دكتر محمدمهدى فرقانى با بيان اين پيشينه درباره نظر خود چنين توضيح داد: ما در اين دهه با دوران‏گذار روبرو بوديم. پيشينه قوى براى توليد منابع نداشتيم و كتاب‏هاى آن دوره، مبتنى بر اصول علمى نبود، در حالى كه بشدت به منابع فارسى نياز داشتيم. در دهه هفتاد و اوايل هشتاد، تلاش‏هاى زيادى براى نگارش كتاب‏هاى ارتباطات بويژه در شاخه روزنامه نگارى شد.
وقتى از او مى‏پرسيم چرا بيشتر كتاب‏هاى ارتباطات راجع به روزنامه‏نگارى است و كمتر به ديگر رسانه ‏ها پرداخته شده است، مى‏گويد: اساسا زيربناى دانش ارتباطات، روزنامه‏نگارى است و فعاليت در اين شاخه منافاتى با فعاليت درباره ديگر رسانه ‏ها ندارد. در چند ساله اخير برخى از مدرسان ارتباطات كه تجربه علمى روزنامه‏نگارى نيز دارند به نوشتن كتاب‏هايى درباره اين شاخه پرداخته‏اند كه اين مساله سبب گسترش دانش اين حوزه مى‏شود. طبعا افرادى كه در رسانه ‏هاى ديگر نيز كار مى‏كنند و دانش نظرى آن رشته را نيز دارند، مى‏توانند به نشر كتاب در اين حوزه ‏ها بپردازند.
رئيس دانشكده ارتباطات و علوم اجتماعى در ادامه بيان كرد: تعداد كتاب‏ها و منابعى كه توليد شده تاثير مثبتى بر نشر كتاب ارتباطات دارد. منابع تاليفى در سال‏هاى اخير پايه اصلى شكل‏گيرى دانش ارتباطات در كشور ماست و بسيار بهتر است تا گرته‏بردارى‏هاى نامناسب از كتاب‏هاى خارجى و ترجمه ‏هاى مخدوش. ما اميدواريم پس از حدود ده سال از تاسيس رشته دكتراى ارتباطات و استقلال دانشكده ارتباطات كه همراه با تشكيل انجمن‏هاى علمى مانند »انجمن ايرانى مطالعات فرهنگى و ارتباطات« و »انجمن ايرانى جامعه اطلاعاتى« است، صاحبنظران ارتباطات به توليد منابع علمى بپردازند.
شايد لبخند دكتر در جواب اين سؤال كه چقدر دانشجويان اين كمبود منابع را احساس مى‏كنند، به دانشجويان ارتباطات بر مى‏گردد: »بيشتر دانشجويان در دوره كارشناسى دنبال منابع نيستند و به جزوه ‏هاى امتحانى اكتفا مى‏كنند. دانشجويان وقتى وارد دوره تحصيلات تكميلى مى‏شوند كمبود اين منابع را احساس مى‏كنند، آن زمان است كه به دنبال منابع مبتنى بر داده ‏هاى پژوهشى و نظرى هستند. اين كتاب‏ها نيز به زبان فارسى زياد نيستند، لحن بيشتر منابع ترجمه شده نيز مناسب دانشجويان ايرانى نيست. با اين همه من اميدوارم با توجه به تلاش‏هاى سال‏هاى اخير در نيمه دوم دهه هشتاد شاهد تدوين كتاب‏هاى ارتباطات در شاخه ‏هايى مانند روزنامه‏نگارى سايبر و جامعه اطلاعاتى باشد.
به رغم اينكه بعضى از كتاب‏هاى منتشر شده در عصر ارتباطات محل اشكال هستند، اما كمتر ديده‏ايم صاحبنظران ارتباطات به نقد كتاب‏هاى يكديگر بپردازند. نويسنده كتاب »درآمدى بر ارتباطات سنتى« با تاييد اين حرف، افزود: اين مساله به دو عامل بر مى‏گردد؛ اول روحيه شرقى ما كه با رودربايستى، ملاحظه و مصلحت انديشى درباره هم صحبت مى‏كنيم. اين روحيه در نقد كتاب نيز وجود دارد. مساله دوم، پيشينه فقيرى است كه در توليد منابع فارسى ارتباطات داريم. با توجه به اينكه ما در دوره‏گذار به سر مى‏بريم بيشتر كتاب‏هاى ما مونتاژ شده‏اند. بايد اين دوره را پشت سر بگذاريم تا وارد مرحله توليد منابع اصيل شويم با اين وجود، بودن همين منابع گر چه بيشترشان پر از اشكال است، بهتر از نبودشان است. ضمن اينكه افرادى كه نقد مى‏كنند، نحوه نقد علمى را بدانند و نقد را با تسويه حساب و تنگ‏نظرى همراه نكنند.
دكتر محمدمهدى فرقانى در حال حاضر، مشغول تاليف كتاب گزارش‏نويسى خود است.
بازارى كه از دست مى‏رود
دكتر حسين افخمى، استاد دانشكده ارتباطات و علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبايى كمبود كتاب‏هاى درس‏هاى تخصصى دانشگاه را از مشكلات ادبيات ارتباطات مى‏داند. او مى‏گويد: ترجمه و تاليف اگر خوب باشد مى‏تواند به دانشجو كمك كند. ما در حوزه ارتباطات پنجاه درصد كسرى كتاب‏هاى مرجع براى درس‏هاى تخصصى داريم. كتاب‏هاى ارتباطات را مى‏توان به دو بخش تقسيم كرد: كتاب‏هاى دانشگاهى و غيردانشگاهى. كمبود كتاب‏هاى دانشگاهى ارتباطات جزو مسائلى است كه به پايه ‏هاى علم اين حوزه لطمه وارد مى‏كند.
وى يكى از عواملى را كه به اين كمبودها دامن مى‏زند، كم كارى استادان دانشگاه مى‏داند: استادان آن قدر درگير تامين معيشت خود شده‏اند كه نمى‏توانند با درآمد ناچيز ترجمه و تاليف كتاب امرار معاش كنند. عملا دو دسته افراد مشغول نوشتن كتاب مى‏شوند: يا استادانى كه دوران بازنشستگى را شروع كرده‏اند يا جوانانى كه بدون گرفتارى خانوادگى مى‏توانند وقتشان را صرف نوشتن كتاب كنند. در حالى كه اگر كتاب‏هاى دانشگاهى توليد شود فروش خوبى دارد.
وى درباره موضوعات كتاب‏هاى تاليفى مى‏گويد: در عرصه توليد آنچه وجود دارد ترجمه است، بيشتر تاليفات بسيار ضعيف است و كمتر چكش‏كارى و بازنويسى شده‏اند. خيلى از تاليفات پايان‏نامه استادان در حوزه دكترا است. عامل اصلى نوشتن كتاب در اين حوزه بازار دانش و تقاضا نيست بلكه يارانه‏اى است كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به ناشران مى‏دهد. بعضى از كتاب‏هاى 100 صفحه‏اى ما در حد يك مقاله علمى هم نيست.
علت‏هاى زيادى را مى‏توان براى كمبودهاى حوزه ارتباطات ذكر كرد، دكتر افخمى چنين مى‏انديشد: عامل اقتصادى يكى از مهم‏ترين عواملى است كه باعث عدم توسعه تفكر در اين حوزه است. بسيارى از مقالاتى كه بعدها به صورت كتاب منتشر مى‏شود، آغاز و پايانش با تبليغات همراه است. بعضى از آنها براى ارائه در گردهمايى‏ها نوشته مى‏شوند كه اين گردهمايى‏ها نيز پشتيبان مالى محكمى دارند. عامل ديگر اين كمبود را مى‏توان در تعطيلى چندساله دانشگاه دانست تعطيلى دانشگاه باعث شد برخى از نخبگان اين رشته مهاجرت كنند و عملا رشد اين رشته متوقف شد.
كتاب‏هاى تاليفى كه اخيرا به چاپ رسيده است، اغلب مبتنى بر تجربيات اساتيد اين رشته است تا تحقيق. افخمى با تاييد اين مطلب تصريح مى‏كند: تحقيقات عمومى نيازمند به چهار فاكتور بودجه، نيروى انسانى، تقاضا از سوى بازار و بازار مصرف‏كننده است. به همين علت كتاب‏هايى كه اخيرا در اين حوزه به چاپ رسيده حاصل تجربيات اساتيد است.
افخمى با توجه به نقش سازمان‏هاى غيردولتى در توليد كتاب اين حوزه مى‏افزايد: سازمان‏هاى غيردولتى نيز مى‏توانند در توليد كتاب‏هاى ارتباطات مشاركت فعال و منتقدانه داشته باشند. براى مثال سازمان‏هاى مدافع حقوق كودكان مى‏توانند با حمايت‏هاى مردمى تحقيقى بر نقش تلويزيون بر كودكان انجام دهند، اما سازمان‏هاى غيردولتى نيز نقش خود را بازى مى‏كنند.
كتاب‏هاى توليدى حوزه ارتباطات محل اشكال است، دكتر حسينعلى افخمى در اين باره مى‏گويد: من چند سال پيش طرحى براى تاليف كتابى به عنوان »ارتباطات سياسى« به دانشكده دادم اما طرح همچنان در سطح گروه مانده است. گفته‏اند بايد اصلاحاتى در طرح اجرا شود كه عملا اجراى آن براى من مقدور نيست. طرح ديگرى هم به انتشارات دانشگاهى دادم اما در نهايت به دو علت منصرف شدم؛ اول اينكه از نظر اقتصادى مقرون به صرفه نبود، دوم اينكه طرحى كه مورد پذيرش آنها است با آنچه من مى‏خواهم متفاوت است. من متاسفم كه آن قدر گرفتار كار گل و سير كردن شكم شده‏ايم كه فرصت نداريم بنويسيم. اين ننوشتن درست در زمانى رخ مى‏دهد كه بازار تقاضاى كتاب‏هاى ارتباطات وجود دارد، در حقيقت اين بازارى است كه از دست مى‏رود.
وى درباره توليدات انبوه توسط بعضى افراد گفت: بيشتر افرادى كه ادعا مى‏كنند در يكسال 20 عنوان كتاب چاپ مى‏كنند با استفاده از نيروى ارزان دانشجويى اين كار را انجام مى‏دهند. اين راه باعث مى‏شود با ترجمه پر از اشتباه به بازار عرضه شود. براى مثال كتاب »مديريت ارتباطات« به بازار عرضه شده كه در كل كتاب از واژه »مديريت« استفاده نشده است.
يا كتاب ديگرى با نام »روزنامه‏نگارى حرفه‏اى« كه در حقيقت كتابى درباره روزنامه‏نگارى تحقيقى است. يا در كتاب ديگرى مترجم واژه تحليل محتوا را »آناليز متن« ترجمه كرده است. يا بعضى از مترجمان چند فصل از كتاب را ترجمه مى‏كنند به عنوان يك كتاب كامل، اين در حقيقت توهين به مؤلف كتاب است. يا ناشران به خاطر صرفه جويى در 20 صفحه كاغذ كتابشناسى آخر متن‏هاى انگليسى را چاپ نمى‏كنند.
عوامل در حوزه تاليف است و اكثر كتاب‏هاى تاليف ما در حقيقت ترجمه مو به موى كتاب‏هاى ديگر است.
وى درباره ميزان استقبال دانشجويان از كتاب‏هاى ارتباطات اظهار داشت: ابتدا بگويم من از منظر يك استاد دانشگاه دولتى به اين سؤال جواب مى‏دهم، اغلب دانشجويان دانشگاه ‏هاى دولتى براى خريد كتاب پول كافى ندارند پس بايد از كتاب‏هاى كتابخانه استفاده كنند. از طرفى تعداد كتاب‏هاى كتابخانه نيز كافى نيست در حقيقت ما از كتاب‏هاى مرجعى كه مورد استفاده هزار دانشجو است سه جلد داريم. در ضمن از سال دوم به بعد بيشتر دانشجويان به دنبال كارهاى نيمه‏وقت مى‏روند. اين مساله باعث مى‏شود آنها كتاب‏هاى كم‏حجم و كوچك را ترجيح دهند. البته انگيزه دانشجويان براى يادگيرى علوم نيز بسيار كم شده است و دانشجويان با بى ميلى در دانشگاه حاضر مى‏شوند و شور و شعفى براى يادگيرى ندارند.
از نظر كيفى يك علامت سؤال روى كتاب‏هاست
مهدخت بروجردى علوى؛ عضو هيات علمى دانشگاه علامه طباطبايى در پاسخ به تقاضاى ما در مورد »ادبيات ارتباطات« يادداشتى به شرح زير برايمان ارسال كرد:
»اين روزها انتشار كتاب بسيار بالا گرفته است و انتشار كتاب در همه زمينه ‏ها بازار داغى دارد. كتاب‏هاى ارتباطى هم از اين روند مستثنى نيست. از حيث كمى كتاب‏هاى رشته علوم ارتباطات در وضعيت نسبتا مطلوبى قرار دارد ولى از نظر كيفى يك علامت سؤال بزرگ پيش روى كتاب‏هاى اين رشته گذاشته شده است. به جز چند كتاب مرجع كه توسط استادان مسلم اين رشته نوشته شده است، ساير كتاب‏ها به نوعى يكديگر را تكرار مى‏كنند. ترجمه ‏ها نارسا و مبهم است به طورى كه خواندن متن انگليسى كتاب به مراتب راحت‏تر از متن فارسى آن است. محتواى بسيارى از اين كتاب‏ها چيزى نيست جز به هم چسباندن و سرهم كردن چند كتاب مختلف، جزوه ‏هاى درسى استادان اين رشته و تقريرات كلاس استادان. همه زحمتى كه نويسندگان فاقد اعتبار منبع اين كتاب‏ها كشيده‏اند، افعال جمله را عوض و يا جمله ‏ها را جابه‏جا كرده‏اند.
اگر توليد كتاب در هر رشته را در جهت »توليد علم« ارزيابى كنيم به نظر من بسيارى از كتاب‏هاى موجود رشته ارتباطات در اين زمينه موفق نبوده‏اند. كتابى رسالت توليد علم را به دوش مى‏كشد كه نظريه ‏هاى نظريه‏پردازان را به چالش بكشد و نقد آن را بومى كند. در توليد كتاب، بايد اين اصل را پذيرا باشيم كه در حوزه علوم انسانى و اجتماعى نظريه ‏هاى موجود و ساخته شده در كشورهاى غربى در فرهنگ ايرانى- اسلامى ما قابل پياده نشدن نيست و اين امر به معناى بى‏توجهى‏به ذخاير علمى دنياست به عكس ما بايد اين ذخاير را بشناسيم ولى قدرت تشخيص و غير آنها را هم داشته باشيم.
در هر حوزه‏اى كتابى داراى ارزش است كه بتواند به مشكلات اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى جامعه خودش پاسخ گويد. اگر صحبت از نظريه و علم بومى مى‏كنيم، نقطه آغاز بايد پاسخ بر پرسش‏هاى زيست‏بومى خودمان باشد. به عبارت ديگر بايد به اين پرسش پاسخ داد كه مگر كتاب نظام مستندسازى افكار و عقايد نيست؟ پس در اين كتاب، چه فكر و عقيده‏اى مستند شده است؟
يكى از مسائل ترجمه، انتخاب مناسب كتاب است
مهدى محسنيان راد از ديگر اساتيدى است كه با او درباره وضعيت كنونى كتاب‏هاى ارتباطات صحبت كرده‏ايم. اين استاد دانشكده علامه طباطبايى درباره كتاب‏هاى ارتباطات گفت: كشور ما كشورى در حال توسعه است. با توجه به اين موقعيت مى‏توان از سه گونه كتاب در اين حوزه نام برد: يكى ترجمه كه حجم زيادى از اين كتاب‏ها را تشكيل مى‏دهد و منشأ دانش جديد در غرب است. ديگرى تاليف است. در ترجمه بايد توجه داشت كه ابتدا كتاب‏هاى مرجع ترجمه نشوند، مثلا گاهى كتابى از سال 2004 ميلادى ترجمه مى‏شود كه بعضى از مبحث‏هاى آن به سال 1960 ارجاع داده شده است. يكى از مسائل ترجمه كتاب، انتخاب متن ترجمه است. گونه ديگر كتاب‏ها تاليف است. تاليف در حقيقت مركب است از مجموعه آجرهايى كه مؤلف از منابع مختلف تهيه كرده، اكثر منابع تاليف خارجى است كه او با آجرها بناى جديدى ساخته است. شاخه ديگر، شاخه‏اى است كه مؤلف سواى آجرهايى كه استفاده مى‏كند خودش هم تعدادى آجر ايجاد مى‏كند كه در واقع بناى جديدى مى‏سازد. اين گروه كمترين كتاب‏هاى حوزه ارتباطات هستند.
محسنيان كه رئيس انجمن ايرانى مطالعات فرهنگى و ارتباطات نيز هست درباره تعداد كتاب‏هاى اين بخش گفت: بيشتر كتاب‏هاى ارتباطات در گروه اول است. در اين گروه از كتاب خوب با ترجمه خوب داريم تا كتاب نه چندان ضرورى با ترجمه خوب و همچنين كتاب‏هاى ضرورى و مرجع كه بد ترجمه نشده‏اند. اما تعداد كتاب‏هاى دهه هفتاد نسبت به دهه شصت رشد زيادى داشته‏اند. دكتر مهرزاد نيكنام و من كتابى به نام »فهرستگان ارتباطات« منتشر كرده‏ايم كه ليست كتاب‏هاى ارتباط تا دهه هفتاد است. آن كتاب مى‏تواند شاهد اين ادعا باشد.
استاد دانشكده امام صادق)ع( در ادامه بيان كرد: تجربه من نشان مى‏دهد كه كتاب‏هاى تاليفى كه بومى نيز هستند با استقبال بيشترى روبرو مى‏شوند.
كتاب‏هاى »ارتباط جمعى و توسعه روستايى«، »ارتباطشناسى« و »مصاحبه خبرى« از كتاب‏هاى دكتر محسنيان‏راد است.
ضرورت بازنگرى
فريدون صديقى روزنامه‏نگار و مدرس ارتباطات، كتاب‏هاى حوزه ارتباطات را كم‏بنيه مى‏داند: ما در حوزه روزنامه‏نگارى كاغذى و سايبر در زمينه كتاب بى پشتوانه هستيم. دامنه كتاب‏هاى اين حوزه نسبت به ديگر حوزه ‏ها بسيار ناچيز است. در دهه اخير يكسرى كتاب‏هاى تاليفى و ترجمه‏اى داشته‏ايم اما اين كتاب‏ها به هيچ وجه كافى نيست.
وى درباره ويرايش‏هاى بعد از چاپ اول كتاب‏هاى حوزه ارتباطات مى‏گويد: كمتر پيش آمده است كتاب‏هاى ارتباطات بعد از چاپ اول و براى چاپ دوم ويرايش مجدد نشود. بيشتر اوقات كتاب به همان شكل اوليه تجديد چاپ مى‏شوند و زاويه ديد تازه‏اى درباره آن موضوع به مخاطب نمى‏دهند. كمتر پيش آمده كتابى قبل از تجديد چاپ بازنگرى و دوباره چاپ نشود به طور مثال الان چاپ هشتم كتاب »خبر« دكتر يونس شكرخواه در بازار وجود دارد اما بعد از چاپ اول بازنويسى نشده است. از گفتن اين حرف منظور ديگرى نيز دارم و آن اينكه فقط دكتر شكرخواه كه دوست من است پذيراى نقد من خواهد بود و اگر درباره ديگر دوستان حرفى بزنم، باعث دلخورى آنها مى‏شود.
سردبير روزنامه هم‏وطن سلام درباره اينكه مدرسان حوزه ارتباطات كمتر به تاليف كتاب مى‏پردازند، گفت: شرايط امروز جامعه، اساتيد را از يك شخصيت فعال و پيشرفته دور كرده و به يك شخصيت تابع تبديل كرده است. مدرسان ارتباطات از جمله خود من بيشتر ترجيح مى‏دهيم در روزنامه و نشرياتى كار كنيم كه حاصل دسترنج خود را زود ببينيم. نوشتن و تاليف كتاب آرامش خاطرى مى‏خواهد كه دست‏كم خود من با توجه به دغدغه‏اى كه نسبت به مسائل اجتماعى و اطرافيانم دارم، نمى‏توانم به آن بپردازم. اين مساله باعث تاسف من است كه فراغتى فراهم نشده است تا به نوشتن كتاب بپردازم.
صديقى با توجه به سابقه تدريسش در خصوص اشتياق دانشجويان ارتباطات به كتاب‏هاى ارتباطات مى‏گويد: در كل جوانان را مى‏توان به سه دسته تقسيم كرد؛ دسته‏اى دوست دارند روزنامه‏نگار شوند و يك دسته دوست دارند فوتباليست شوند و دسته ديگر هنرپيشگى را مى‏پسندند. در حقيقت اكثر دانشجويان روزنامه‏نگارى از سر اتفاق و تصادف وارد اين رشته شده‏اند. اكثر فارغ‏التحصيلان اين رشته جذب بازار كار مى‏شوند اما تعداد كمى از دانشجويان به مطالعه كتاب‏هاى ارتباطات و كتاب‏هاى درسى كه كمك زيادى به آنها مى‏كنند، مى‏پردازند. اين مطالعه كم آنها به مخاطب لطمه زيادى مى‏زند و مخاطبان به نوعى روزنامه‏زده مى‏شوند.
وى درباره روزنامه‏نگارانى هم كه به روزنامه‏نگارى سايبر گرايش دارند، مى‏گويد: اكثر دانشجويانى كه الان وارد خبرگزارى‏ها و سايت‏ها مى‏شوند خيلى تكنيك‏زده هستند و كمتر اصول روزنامه‏نگارى را رعايت مى‏كنند، ضمن اينكه نياز كمترى نيز به خواندن كتاب‏هاى مرتبط با روزنامه‏نگارى احساس مى‏كنند.
فريدون صديقى در ادامه مى‏گويد: من با توجه به سابقه كارى كه دارم در رشته ‏هاى گزارش‏نويسى، تيترنويسى و مصاحبه حرف‏هايى براى گفتن دارم. در جشنواره سال گذشته مطبوعات، مقاله‏اى مفصل درباره تيترنويسى در مطبوعات براى روزنامه همشهرى نوشتم. مقالات پراكنده‏اى كه درباره اين موضوع كار كرده‏ام در حقيقت قطعات پازل يك كتاب است كه بايد كنار هم گذاشته و بعد منتشر شود. شاخه ديگرى كه فكر مى‏كنم به آن توجه كمى شده »گزارش‏نويسى در فضاى سايبر« است. در فضاى سايبر ما مى‏توانيم از تصوير، رنگ و صدا استفاده كنيم، با توجه به اينكه من الفت زيادى با سينما و ادبيات داستانى دارم، حرف‏هاى زيادى براى گفتن در اين شاخه دارم. تئورى‏ها و يادداشت‏هاى پراكنده‏اى درباره اين موضوع نوشته‏ام و اگر آرامش خاطرى نصيبم شود آنها را منظم خواهم كرد تا به صورت كتاب منتشر شود.