کتاب ارتباطات
به بهانه روز جهانى ارتباطات
كتاب ارتباطات
آذر اسدى، گلى مقيسه
مثل اغلب دانشجويان ديگر، سال اول دانشگاه با جامدادىهاى پر، كيف انباشته از كاغذ سفيد گذشت و قرار بود تا جوهر خودكار تمام نشده گمش نكنيم. حالا يكسال است كه دانشگاه تمام شده. گاهى تعجب مىكنم كه چرا دلم براى دانشگاه تنگ نمىشود، براى دانشگاه و جزوه هاى كپى شده آخر ترم كه دست به دست مىگشت، براى جزوه هايى كه جاى كتاب را در كيف دانشجويان گرفته بود و شايد چون همه چيز زود گذشت.
شايد هم در سالهاى ابتدايى دانشگاه، دانشطلبان ارتباطات كمبود كتابهاى مفيد و مناسب را احساس نكنند اما وقتى خود را براى آزمون كارشناسى ارشد آماده مىكنند با كتابهايى مواجه مىشوند كه خواندن آنها چندان ساده نيست. بيشتر كتابهاى حوزه ارتباطات اگر ترجمه باشند، با نثرهاى متفاوت به فارسى برگردانده شدهاند و اگر تأليف باشند، بيشتر حالت »ترجمه و تأليف« را دارند. آيا استادان ارتباطات كمتر مايل به ترجمه كتابهاى مرجع ارتباطات يا تأليف كتابهاى مناسب اين حوزه هستند؟
17 مه (27 ارديبهشت ماه( روز جهانى ارتباطات بهانهاى شد براى اينكه پاى صحبت استادان ارتباطات درباره »ادبيات ارتباطات در ايران« بنشينيم. جالب اينجاست كه همه انتقاد دارند، چه آنها كه كتاب نوشتهاند و چه آنان كه ننوشتهاند. مشكل كجاست؟
مصلحت انديشى باعث مىشود كتابها را نقد نكنيم
وقتى سراغ رئيس دانشكده ارتباطات و علوم اجتماعى؛ دكتر محمدمهدى فرقانى رفتيم، برايمان از تاريخچه ادبيات ارتباطات گفت. »قبل از انقلاب منابع رشته ارتباطات منحصر به دو سه كتاب بود كه توسط دانشكده علوم ارتباطات آن زمان منتشر شده بود و مجله تحقيقات روزنامهنگارى، منابع دست اول در اين رشته، خيلى كم بود. وقتى در دهه اول انقلاب دانشكده ارتباطات تعطيل شد و تنها به عنوان يكى از گرايشهاى علوم اجتماعى وجود داشت بيشتر اساتيد ارتباطات ايران را ترك كردند. اوايل دهه هفتاد با استقلال رشته علوم ارتباطات و راه اندازى دو گرايش روزنامهنگارى و روابط عمومى و شروع دوره كارشناسى ارشد در سال 65 و به دنبال آن آغاز دوره دكترا در سال 1375 نهضتى در زمينه توليد منابع علمى حرفهاى شكل گرفت.«
دكتر محمدمهدى فرقانى با بيان اين پيشينه درباره نظر خود چنين توضيح داد: ما در اين دهه با دورانگذار روبرو بوديم. پيشينه قوى براى توليد منابع نداشتيم و كتابهاى آن دوره، مبتنى بر اصول علمى نبود، در حالى كه بشدت به منابع فارسى نياز داشتيم. در دهه هفتاد و اوايل هشتاد، تلاشهاى زيادى براى نگارش كتابهاى ارتباطات بويژه در شاخه روزنامه نگارى شد.
وقتى از او مىپرسيم چرا بيشتر كتابهاى ارتباطات راجع به روزنامهنگارى است و كمتر به ديگر رسانه ها پرداخته شده است، مىگويد: اساسا زيربناى دانش ارتباطات، روزنامهنگارى است و فعاليت در اين شاخه منافاتى با فعاليت درباره ديگر رسانه ها ندارد. در چند ساله اخير برخى از مدرسان ارتباطات كه تجربه علمى روزنامهنگارى نيز دارند به نوشتن كتابهايى درباره اين شاخه پرداختهاند كه اين مساله سبب گسترش دانش اين حوزه مىشود. طبعا افرادى كه در رسانه هاى ديگر نيز كار مىكنند و دانش نظرى آن رشته را نيز دارند، مىتوانند به نشر كتاب در اين حوزه ها بپردازند.
رئيس دانشكده ارتباطات و علوم اجتماعى در ادامه بيان كرد: تعداد كتابها و منابعى كه توليد شده تاثير مثبتى بر نشر كتاب ارتباطات دارد. منابع تاليفى در سالهاى اخير پايه اصلى شكلگيرى دانش ارتباطات در كشور ماست و بسيار بهتر است تا گرتهبردارىهاى نامناسب از كتابهاى خارجى و ترجمه هاى مخدوش. ما اميدواريم پس از حدود ده سال از تاسيس رشته دكتراى ارتباطات و استقلال دانشكده ارتباطات كه همراه با تشكيل انجمنهاى علمى مانند »انجمن ايرانى مطالعات فرهنگى و ارتباطات« و »انجمن ايرانى جامعه اطلاعاتى« است، صاحبنظران ارتباطات به توليد منابع علمى بپردازند.
شايد لبخند دكتر در جواب اين سؤال كه چقدر دانشجويان اين كمبود منابع را احساس مىكنند، به دانشجويان ارتباطات بر مىگردد: »بيشتر دانشجويان در دوره كارشناسى دنبال منابع نيستند و به جزوه هاى امتحانى اكتفا مىكنند. دانشجويان وقتى وارد دوره تحصيلات تكميلى مىشوند كمبود اين منابع را احساس مىكنند، آن زمان است كه به دنبال منابع مبتنى بر داده هاى پژوهشى و نظرى هستند. اين كتابها نيز به زبان فارسى زياد نيستند، لحن بيشتر منابع ترجمه شده نيز مناسب دانشجويان ايرانى نيست. با اين همه من اميدوارم با توجه به تلاشهاى سالهاى اخير در نيمه دوم دهه هشتاد شاهد تدوين كتابهاى ارتباطات در شاخه هايى مانند روزنامهنگارى سايبر و جامعه اطلاعاتى باشد.
به رغم اينكه بعضى از كتابهاى منتشر شده در عصر ارتباطات محل اشكال هستند، اما كمتر ديدهايم صاحبنظران ارتباطات به نقد كتابهاى يكديگر بپردازند. نويسنده كتاب »درآمدى بر ارتباطات سنتى« با تاييد اين حرف، افزود: اين مساله به دو عامل بر مىگردد؛ اول روحيه شرقى ما كه با رودربايستى، ملاحظه و مصلحت انديشى درباره هم صحبت مىكنيم. اين روحيه در نقد كتاب نيز وجود دارد. مساله دوم، پيشينه فقيرى است كه در توليد منابع فارسى ارتباطات داريم. با توجه به اينكه ما در دورهگذار به سر مىبريم بيشتر كتابهاى ما مونتاژ شدهاند. بايد اين دوره را پشت سر بگذاريم تا وارد مرحله توليد منابع اصيل شويم با اين وجود، بودن همين منابع گر چه بيشترشان پر از اشكال است، بهتر از نبودشان است. ضمن اينكه افرادى كه نقد مىكنند، نحوه نقد علمى را بدانند و نقد را با تسويه حساب و تنگنظرى همراه نكنند.
دكتر محمدمهدى فرقانى در حال حاضر، مشغول تاليف كتاب گزارشنويسى خود است.
بازارى كه از دست مىرود
دكتر حسين افخمى، استاد دانشكده ارتباطات و علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبايى كمبود كتابهاى درسهاى تخصصى دانشگاه را از مشكلات ادبيات ارتباطات مىداند. او مىگويد: ترجمه و تاليف اگر خوب باشد مىتواند به دانشجو كمك كند. ما در حوزه ارتباطات پنجاه درصد كسرى كتابهاى مرجع براى درسهاى تخصصى داريم. كتابهاى ارتباطات را مىتوان به دو بخش تقسيم كرد: كتابهاى دانشگاهى و غيردانشگاهى. كمبود كتابهاى دانشگاهى ارتباطات جزو مسائلى است كه به پايه هاى علم اين حوزه لطمه وارد مىكند.
وى يكى از عواملى را كه به اين كمبودها دامن مىزند، كم كارى استادان دانشگاه مىداند: استادان آن قدر درگير تامين معيشت خود شدهاند كه نمىتوانند با درآمد ناچيز ترجمه و تاليف كتاب امرار معاش كنند. عملا دو دسته افراد مشغول نوشتن كتاب مىشوند: يا استادانى كه دوران بازنشستگى را شروع كردهاند يا جوانانى كه بدون گرفتارى خانوادگى مىتوانند وقتشان را صرف نوشتن كتاب كنند. در حالى كه اگر كتابهاى دانشگاهى توليد شود فروش خوبى دارد.
وى درباره موضوعات كتابهاى تاليفى مىگويد: در عرصه توليد آنچه وجود دارد ترجمه است، بيشتر تاليفات بسيار ضعيف است و كمتر چكشكارى و بازنويسى شدهاند. خيلى از تاليفات پاياننامه استادان در حوزه دكترا است. عامل اصلى نوشتن كتاب در اين حوزه بازار دانش و تقاضا نيست بلكه يارانهاى است كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به ناشران مىدهد. بعضى از كتابهاى 100 صفحهاى ما در حد يك مقاله علمى هم نيست.
علتهاى زيادى را مىتوان براى كمبودهاى حوزه ارتباطات ذكر كرد، دكتر افخمى چنين مىانديشد: عامل اقتصادى يكى از مهمترين عواملى است كه باعث عدم توسعه تفكر در اين حوزه است. بسيارى از مقالاتى كه بعدها به صورت كتاب منتشر مىشود، آغاز و پايانش با تبليغات همراه است. بعضى از آنها براى ارائه در گردهمايىها نوشته مىشوند كه اين گردهمايىها نيز پشتيبان مالى محكمى دارند. عامل ديگر اين كمبود را مىتوان در تعطيلى چندساله دانشگاه دانست تعطيلى دانشگاه باعث شد برخى از نخبگان اين رشته مهاجرت كنند و عملا رشد اين رشته متوقف شد.
كتابهاى تاليفى كه اخيرا به چاپ رسيده است، اغلب مبتنى بر تجربيات اساتيد اين رشته است تا تحقيق. افخمى با تاييد اين مطلب تصريح مىكند: تحقيقات عمومى نيازمند به چهار فاكتور بودجه، نيروى انسانى، تقاضا از سوى بازار و بازار مصرفكننده است. به همين علت كتابهايى كه اخيرا در اين حوزه به چاپ رسيده حاصل تجربيات اساتيد است.
افخمى با توجه به نقش سازمانهاى غيردولتى در توليد كتاب اين حوزه مىافزايد: سازمانهاى غيردولتى نيز مىتوانند در توليد كتابهاى ارتباطات مشاركت فعال و منتقدانه داشته باشند. براى مثال سازمانهاى مدافع حقوق كودكان مىتوانند با حمايتهاى مردمى تحقيقى بر نقش تلويزيون بر كودكان انجام دهند، اما سازمانهاى غيردولتى نيز نقش خود را بازى مىكنند.
كتابهاى توليدى حوزه ارتباطات محل اشكال است، دكتر حسينعلى افخمى در اين باره مىگويد: من چند سال پيش طرحى براى تاليف كتابى به عنوان »ارتباطات سياسى« به دانشكده دادم اما طرح همچنان در سطح گروه مانده است. گفتهاند بايد اصلاحاتى در طرح اجرا شود كه عملا اجراى آن براى من مقدور نيست. طرح ديگرى هم به انتشارات دانشگاهى دادم اما در نهايت به دو علت منصرف شدم؛ اول اينكه از نظر اقتصادى مقرون به صرفه نبود، دوم اينكه طرحى كه مورد پذيرش آنها است با آنچه من مىخواهم متفاوت است. من متاسفم كه آن قدر گرفتار كار گل و سير كردن شكم شدهايم كه فرصت نداريم بنويسيم. اين ننوشتن درست در زمانى رخ مىدهد كه بازار تقاضاى كتابهاى ارتباطات وجود دارد، در حقيقت اين بازارى است كه از دست مىرود.
وى درباره توليدات انبوه توسط بعضى افراد گفت: بيشتر افرادى كه ادعا مىكنند در يكسال 20 عنوان كتاب چاپ مىكنند با استفاده از نيروى ارزان دانشجويى اين كار را انجام مىدهند. اين راه باعث مىشود با ترجمه پر از اشتباه به بازار عرضه شود. براى مثال كتاب »مديريت ارتباطات« به بازار عرضه شده كه در كل كتاب از واژه »مديريت« استفاده نشده است.
يا كتاب ديگرى با نام »روزنامهنگارى حرفهاى« كه در حقيقت كتابى درباره روزنامهنگارى تحقيقى است. يا در كتاب ديگرى مترجم واژه تحليل محتوا را »آناليز متن« ترجمه كرده است. يا بعضى از مترجمان چند فصل از كتاب را ترجمه مىكنند به عنوان يك كتاب كامل، اين در حقيقت توهين به مؤلف كتاب است. يا ناشران به خاطر صرفه جويى در 20 صفحه كاغذ كتابشناسى آخر متنهاى انگليسى را چاپ نمىكنند.
عوامل در حوزه تاليف است و اكثر كتابهاى تاليف ما در حقيقت ترجمه مو به موى كتابهاى ديگر است.
وى درباره ميزان استقبال دانشجويان از كتابهاى ارتباطات اظهار داشت: ابتدا بگويم من از منظر يك استاد دانشگاه دولتى به اين سؤال جواب مىدهم، اغلب دانشجويان دانشگاه هاى دولتى براى خريد كتاب پول كافى ندارند پس بايد از كتابهاى كتابخانه استفاده كنند. از طرفى تعداد كتابهاى كتابخانه نيز كافى نيست در حقيقت ما از كتابهاى مرجعى كه مورد استفاده هزار دانشجو است سه جلد داريم. در ضمن از سال دوم به بعد بيشتر دانشجويان به دنبال كارهاى نيمهوقت مىروند. اين مساله باعث مىشود آنها كتابهاى كمحجم و كوچك را ترجيح دهند. البته انگيزه دانشجويان براى يادگيرى علوم نيز بسيار كم شده است و دانشجويان با بى ميلى در دانشگاه حاضر مىشوند و شور و شعفى براى يادگيرى ندارند.
از نظر كيفى يك علامت سؤال روى كتابهاست
مهدخت بروجردى علوى؛ عضو هيات علمى دانشگاه علامه طباطبايى در پاسخ به تقاضاى ما در مورد »ادبيات ارتباطات« يادداشتى به شرح زير برايمان ارسال كرد:
»اين روزها انتشار كتاب بسيار بالا گرفته است و انتشار كتاب در همه زمينه ها بازار داغى دارد. كتابهاى ارتباطى هم از اين روند مستثنى نيست. از حيث كمى كتابهاى رشته علوم ارتباطات در وضعيت نسبتا مطلوبى قرار دارد ولى از نظر كيفى يك علامت سؤال بزرگ پيش روى كتابهاى اين رشته گذاشته شده است. به جز چند كتاب مرجع كه توسط استادان مسلم اين رشته نوشته شده است، ساير كتابها به نوعى يكديگر را تكرار مىكنند. ترجمه ها نارسا و مبهم است به طورى كه خواندن متن انگليسى كتاب به مراتب راحتتر از متن فارسى آن است. محتواى بسيارى از اين كتابها چيزى نيست جز به هم چسباندن و سرهم كردن چند كتاب مختلف، جزوه هاى درسى استادان اين رشته و تقريرات كلاس استادان. همه زحمتى كه نويسندگان فاقد اعتبار منبع اين كتابها كشيدهاند، افعال جمله را عوض و يا جمله ها را جابهجا كردهاند.
اگر توليد كتاب در هر رشته را در جهت »توليد علم« ارزيابى كنيم به نظر من بسيارى از كتابهاى موجود رشته ارتباطات در اين زمينه موفق نبودهاند. كتابى رسالت توليد علم را به دوش مىكشد كه نظريه هاى نظريهپردازان را به چالش بكشد و نقد آن را بومى كند. در توليد كتاب، بايد اين اصل را پذيرا باشيم كه در حوزه علوم انسانى و اجتماعى نظريه هاى موجود و ساخته شده در كشورهاى غربى در فرهنگ ايرانى- اسلامى ما قابل پياده نشدن نيست و اين امر به معناى بىتوجهىبه ذخاير علمى دنياست به عكس ما بايد اين ذخاير را بشناسيم ولى قدرت تشخيص و غير آنها را هم داشته باشيم.
در هر حوزهاى كتابى داراى ارزش است كه بتواند به مشكلات اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى جامعه خودش پاسخ گويد. اگر صحبت از نظريه و علم بومى مىكنيم، نقطه آغاز بايد پاسخ بر پرسشهاى زيستبومى خودمان باشد. به عبارت ديگر بايد به اين پرسش پاسخ داد كه مگر كتاب نظام مستندسازى افكار و عقايد نيست؟ پس در اين كتاب، چه فكر و عقيدهاى مستند شده است؟
يكى از مسائل ترجمه، انتخاب مناسب كتاب است
مهدى محسنيان راد از ديگر اساتيدى است كه با او درباره وضعيت كنونى كتابهاى ارتباطات صحبت كردهايم. اين استاد دانشكده علامه طباطبايى درباره كتابهاى ارتباطات گفت: كشور ما كشورى در حال توسعه است. با توجه به اين موقعيت مىتوان از سه گونه كتاب در اين حوزه نام برد: يكى ترجمه كه حجم زيادى از اين كتابها را تشكيل مىدهد و منشأ دانش جديد در غرب است. ديگرى تاليف است. در ترجمه بايد توجه داشت كه ابتدا كتابهاى مرجع ترجمه نشوند، مثلا گاهى كتابى از سال 2004 ميلادى ترجمه مىشود كه بعضى از مبحثهاى آن به سال 1960 ارجاع داده شده است. يكى از مسائل ترجمه كتاب، انتخاب متن ترجمه است. گونه ديگر كتابها تاليف است. تاليف در حقيقت مركب است از مجموعه آجرهايى كه مؤلف از منابع مختلف تهيه كرده، اكثر منابع تاليف خارجى است كه او با آجرها بناى جديدى ساخته است. شاخه ديگر، شاخهاى است كه مؤلف سواى آجرهايى كه استفاده مىكند خودش هم تعدادى آجر ايجاد مىكند كه در واقع بناى جديدى مىسازد. اين گروه كمترين كتابهاى حوزه ارتباطات هستند.
محسنيان كه رئيس انجمن ايرانى مطالعات فرهنگى و ارتباطات نيز هست درباره تعداد كتابهاى اين بخش گفت: بيشتر كتابهاى ارتباطات در گروه اول است. در اين گروه از كتاب خوب با ترجمه خوب داريم تا كتاب نه چندان ضرورى با ترجمه خوب و همچنين كتابهاى ضرورى و مرجع كه بد ترجمه نشدهاند. اما تعداد كتابهاى دهه هفتاد نسبت به دهه شصت رشد زيادى داشتهاند. دكتر مهرزاد نيكنام و من كتابى به نام »فهرستگان ارتباطات« منتشر كردهايم كه ليست كتابهاى ارتباط تا دهه هفتاد است. آن كتاب مىتواند شاهد اين ادعا باشد.
استاد دانشكده امام صادق)ع( در ادامه بيان كرد: تجربه من نشان مىدهد كه كتابهاى تاليفى كه بومى نيز هستند با استقبال بيشترى روبرو مىشوند.
كتابهاى »ارتباط جمعى و توسعه روستايى«، »ارتباطشناسى« و »مصاحبه خبرى« از كتابهاى دكتر محسنيانراد است.
ضرورت بازنگرى
فريدون صديقى روزنامهنگار و مدرس ارتباطات، كتابهاى حوزه ارتباطات را كمبنيه مىداند: ما در حوزه روزنامهنگارى كاغذى و سايبر در زمينه كتاب بى پشتوانه هستيم. دامنه كتابهاى اين حوزه نسبت به ديگر حوزه ها بسيار ناچيز است. در دهه اخير يكسرى كتابهاى تاليفى و ترجمهاى داشتهايم اما اين كتابها به هيچ وجه كافى نيست.
وى درباره ويرايشهاى بعد از چاپ اول كتابهاى حوزه ارتباطات مىگويد: كمتر پيش آمده است كتابهاى ارتباطات بعد از چاپ اول و براى چاپ دوم ويرايش مجدد نشود. بيشتر اوقات كتاب به همان شكل اوليه تجديد چاپ مىشوند و زاويه ديد تازهاى درباره آن موضوع به مخاطب نمىدهند. كمتر پيش آمده كتابى قبل از تجديد چاپ بازنگرى و دوباره چاپ نشود به طور مثال الان چاپ هشتم كتاب »خبر« دكتر يونس شكرخواه در بازار وجود دارد اما بعد از چاپ اول بازنويسى نشده است. از گفتن اين حرف منظور ديگرى نيز دارم و آن اينكه فقط دكتر شكرخواه كه دوست من است پذيراى نقد من خواهد بود و اگر درباره ديگر دوستان حرفى بزنم، باعث دلخورى آنها مىشود.
سردبير روزنامه هموطن سلام درباره اينكه مدرسان حوزه ارتباطات كمتر به تاليف كتاب مىپردازند، گفت: شرايط امروز جامعه، اساتيد را از يك شخصيت فعال و پيشرفته دور كرده و به يك شخصيت تابع تبديل كرده است. مدرسان ارتباطات از جمله خود من بيشتر ترجيح مىدهيم در روزنامه و نشرياتى كار كنيم كه حاصل دسترنج خود را زود ببينيم. نوشتن و تاليف كتاب آرامش خاطرى مىخواهد كه دستكم خود من با توجه به دغدغهاى كه نسبت به مسائل اجتماعى و اطرافيانم دارم، نمىتوانم به آن بپردازم. اين مساله باعث تاسف من است كه فراغتى فراهم نشده است تا به نوشتن كتاب بپردازم.
صديقى با توجه به سابقه تدريسش در خصوص اشتياق دانشجويان ارتباطات به كتابهاى ارتباطات مىگويد: در كل جوانان را مىتوان به سه دسته تقسيم كرد؛ دستهاى دوست دارند روزنامهنگار شوند و يك دسته دوست دارند فوتباليست شوند و دسته ديگر هنرپيشگى را مىپسندند. در حقيقت اكثر دانشجويان روزنامهنگارى از سر اتفاق و تصادف وارد اين رشته شدهاند. اكثر فارغالتحصيلان اين رشته جذب بازار كار مىشوند اما تعداد كمى از دانشجويان به مطالعه كتابهاى ارتباطات و كتابهاى درسى كه كمك زيادى به آنها مىكنند، مىپردازند. اين مطالعه كم آنها به مخاطب لطمه زيادى مىزند و مخاطبان به نوعى روزنامهزده مىشوند.
وى درباره روزنامهنگارانى هم كه به روزنامهنگارى سايبر گرايش دارند، مىگويد: اكثر دانشجويانى كه الان وارد خبرگزارىها و سايتها مىشوند خيلى تكنيكزده هستند و كمتر اصول روزنامهنگارى را رعايت مىكنند، ضمن اينكه نياز كمترى نيز به خواندن كتابهاى مرتبط با روزنامهنگارى احساس مىكنند.
فريدون صديقى در ادامه مىگويد: من با توجه به سابقه كارى كه دارم در رشته هاى گزارشنويسى، تيترنويسى و مصاحبه حرفهايى براى گفتن دارم. در جشنواره سال گذشته مطبوعات، مقالهاى مفصل درباره تيترنويسى در مطبوعات براى روزنامه همشهرى نوشتم. مقالات پراكندهاى كه درباره اين موضوع كار كردهام در حقيقت قطعات پازل يك كتاب است كه بايد كنار هم گذاشته و بعد منتشر شود. شاخه ديگرى كه فكر مىكنم به آن توجه كمى شده »گزارشنويسى در فضاى سايبر« است. در فضاى سايبر ما مىتوانيم از تصوير، رنگ و صدا استفاده كنيم، با توجه به اينكه من الفت زيادى با سينما و ادبيات داستانى دارم، حرفهاى زيادى براى گفتن در اين شاخه دارم. تئورىها و يادداشتهاى پراكندهاى درباره اين موضوع نوشتهام و اگر آرامش خاطرى نصيبم شود آنها را منظم خواهم كرد تا به صورت كتاب منتشر شود.
كتاب ارتباطات
آذر اسدى، گلى مقيسه
مثل اغلب دانشجويان ديگر، سال اول دانشگاه با جامدادىهاى پر، كيف انباشته از كاغذ سفيد گذشت و قرار بود تا جوهر خودكار تمام نشده گمش نكنيم. حالا يكسال است كه دانشگاه تمام شده. گاهى تعجب مىكنم كه چرا دلم براى دانشگاه تنگ نمىشود، براى دانشگاه و جزوه هاى كپى شده آخر ترم كه دست به دست مىگشت، براى جزوه هايى كه جاى كتاب را در كيف دانشجويان گرفته بود و شايد چون همه چيز زود گذشت.
شايد هم در سالهاى ابتدايى دانشگاه، دانشطلبان ارتباطات كمبود كتابهاى مفيد و مناسب را احساس نكنند اما وقتى خود را براى آزمون كارشناسى ارشد آماده مىكنند با كتابهايى مواجه مىشوند كه خواندن آنها چندان ساده نيست. بيشتر كتابهاى حوزه ارتباطات اگر ترجمه باشند، با نثرهاى متفاوت به فارسى برگردانده شدهاند و اگر تأليف باشند، بيشتر حالت »ترجمه و تأليف« را دارند. آيا استادان ارتباطات كمتر مايل به ترجمه كتابهاى مرجع ارتباطات يا تأليف كتابهاى مناسب اين حوزه هستند؟
17 مه (27 ارديبهشت ماه( روز جهانى ارتباطات بهانهاى شد براى اينكه پاى صحبت استادان ارتباطات درباره »ادبيات ارتباطات در ايران« بنشينيم. جالب اينجاست كه همه انتقاد دارند، چه آنها كه كتاب نوشتهاند و چه آنان كه ننوشتهاند. مشكل كجاست؟
مصلحت انديشى باعث مىشود كتابها را نقد نكنيم
وقتى سراغ رئيس دانشكده ارتباطات و علوم اجتماعى؛ دكتر محمدمهدى فرقانى رفتيم، برايمان از تاريخچه ادبيات ارتباطات گفت. »قبل از انقلاب منابع رشته ارتباطات منحصر به دو سه كتاب بود كه توسط دانشكده علوم ارتباطات آن زمان منتشر شده بود و مجله تحقيقات روزنامهنگارى، منابع دست اول در اين رشته، خيلى كم بود. وقتى در دهه اول انقلاب دانشكده ارتباطات تعطيل شد و تنها به عنوان يكى از گرايشهاى علوم اجتماعى وجود داشت بيشتر اساتيد ارتباطات ايران را ترك كردند. اوايل دهه هفتاد با استقلال رشته علوم ارتباطات و راه اندازى دو گرايش روزنامهنگارى و روابط عمومى و شروع دوره كارشناسى ارشد در سال 65 و به دنبال آن آغاز دوره دكترا در سال 1375 نهضتى در زمينه توليد منابع علمى حرفهاى شكل گرفت.«
دكتر محمدمهدى فرقانى با بيان اين پيشينه درباره نظر خود چنين توضيح داد: ما در اين دهه با دورانگذار روبرو بوديم. پيشينه قوى براى توليد منابع نداشتيم و كتابهاى آن دوره، مبتنى بر اصول علمى نبود، در حالى كه بشدت به منابع فارسى نياز داشتيم. در دهه هفتاد و اوايل هشتاد، تلاشهاى زيادى براى نگارش كتابهاى ارتباطات بويژه در شاخه روزنامه نگارى شد.
وقتى از او مىپرسيم چرا بيشتر كتابهاى ارتباطات راجع به روزنامهنگارى است و كمتر به ديگر رسانه ها پرداخته شده است، مىگويد: اساسا زيربناى دانش ارتباطات، روزنامهنگارى است و فعاليت در اين شاخه منافاتى با فعاليت درباره ديگر رسانه ها ندارد. در چند ساله اخير برخى از مدرسان ارتباطات كه تجربه علمى روزنامهنگارى نيز دارند به نوشتن كتابهايى درباره اين شاخه پرداختهاند كه اين مساله سبب گسترش دانش اين حوزه مىشود. طبعا افرادى كه در رسانه هاى ديگر نيز كار مىكنند و دانش نظرى آن رشته را نيز دارند، مىتوانند به نشر كتاب در اين حوزه ها بپردازند.
رئيس دانشكده ارتباطات و علوم اجتماعى در ادامه بيان كرد: تعداد كتابها و منابعى كه توليد شده تاثير مثبتى بر نشر كتاب ارتباطات دارد. منابع تاليفى در سالهاى اخير پايه اصلى شكلگيرى دانش ارتباطات در كشور ماست و بسيار بهتر است تا گرتهبردارىهاى نامناسب از كتابهاى خارجى و ترجمه هاى مخدوش. ما اميدواريم پس از حدود ده سال از تاسيس رشته دكتراى ارتباطات و استقلال دانشكده ارتباطات كه همراه با تشكيل انجمنهاى علمى مانند »انجمن ايرانى مطالعات فرهنگى و ارتباطات« و »انجمن ايرانى جامعه اطلاعاتى« است، صاحبنظران ارتباطات به توليد منابع علمى بپردازند.
شايد لبخند دكتر در جواب اين سؤال كه چقدر دانشجويان اين كمبود منابع را احساس مىكنند، به دانشجويان ارتباطات بر مىگردد: »بيشتر دانشجويان در دوره كارشناسى دنبال منابع نيستند و به جزوه هاى امتحانى اكتفا مىكنند. دانشجويان وقتى وارد دوره تحصيلات تكميلى مىشوند كمبود اين منابع را احساس مىكنند، آن زمان است كه به دنبال منابع مبتنى بر داده هاى پژوهشى و نظرى هستند. اين كتابها نيز به زبان فارسى زياد نيستند، لحن بيشتر منابع ترجمه شده نيز مناسب دانشجويان ايرانى نيست. با اين همه من اميدوارم با توجه به تلاشهاى سالهاى اخير در نيمه دوم دهه هشتاد شاهد تدوين كتابهاى ارتباطات در شاخه هايى مانند روزنامهنگارى سايبر و جامعه اطلاعاتى باشد.
به رغم اينكه بعضى از كتابهاى منتشر شده در عصر ارتباطات محل اشكال هستند، اما كمتر ديدهايم صاحبنظران ارتباطات به نقد كتابهاى يكديگر بپردازند. نويسنده كتاب »درآمدى بر ارتباطات سنتى« با تاييد اين حرف، افزود: اين مساله به دو عامل بر مىگردد؛ اول روحيه شرقى ما كه با رودربايستى، ملاحظه و مصلحت انديشى درباره هم صحبت مىكنيم. اين روحيه در نقد كتاب نيز وجود دارد. مساله دوم، پيشينه فقيرى است كه در توليد منابع فارسى ارتباطات داريم. با توجه به اينكه ما در دورهگذار به سر مىبريم بيشتر كتابهاى ما مونتاژ شدهاند. بايد اين دوره را پشت سر بگذاريم تا وارد مرحله توليد منابع اصيل شويم با اين وجود، بودن همين منابع گر چه بيشترشان پر از اشكال است، بهتر از نبودشان است. ضمن اينكه افرادى كه نقد مىكنند، نحوه نقد علمى را بدانند و نقد را با تسويه حساب و تنگنظرى همراه نكنند.
دكتر محمدمهدى فرقانى در حال حاضر، مشغول تاليف كتاب گزارشنويسى خود است.
بازارى كه از دست مىرود
دكتر حسين افخمى، استاد دانشكده ارتباطات و علوم اجتماعى دانشگاه علامه طباطبايى كمبود كتابهاى درسهاى تخصصى دانشگاه را از مشكلات ادبيات ارتباطات مىداند. او مىگويد: ترجمه و تاليف اگر خوب باشد مىتواند به دانشجو كمك كند. ما در حوزه ارتباطات پنجاه درصد كسرى كتابهاى مرجع براى درسهاى تخصصى داريم. كتابهاى ارتباطات را مىتوان به دو بخش تقسيم كرد: كتابهاى دانشگاهى و غيردانشگاهى. كمبود كتابهاى دانشگاهى ارتباطات جزو مسائلى است كه به پايه هاى علم اين حوزه لطمه وارد مىكند.
وى يكى از عواملى را كه به اين كمبودها دامن مىزند، كم كارى استادان دانشگاه مىداند: استادان آن قدر درگير تامين معيشت خود شدهاند كه نمىتوانند با درآمد ناچيز ترجمه و تاليف كتاب امرار معاش كنند. عملا دو دسته افراد مشغول نوشتن كتاب مىشوند: يا استادانى كه دوران بازنشستگى را شروع كردهاند يا جوانانى كه بدون گرفتارى خانوادگى مىتوانند وقتشان را صرف نوشتن كتاب كنند. در حالى كه اگر كتابهاى دانشگاهى توليد شود فروش خوبى دارد.
وى درباره موضوعات كتابهاى تاليفى مىگويد: در عرصه توليد آنچه وجود دارد ترجمه است، بيشتر تاليفات بسيار ضعيف است و كمتر چكشكارى و بازنويسى شدهاند. خيلى از تاليفات پاياننامه استادان در حوزه دكترا است. عامل اصلى نوشتن كتاب در اين حوزه بازار دانش و تقاضا نيست بلكه يارانهاى است كه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى به ناشران مىدهد. بعضى از كتابهاى 100 صفحهاى ما در حد يك مقاله علمى هم نيست.
علتهاى زيادى را مىتوان براى كمبودهاى حوزه ارتباطات ذكر كرد، دكتر افخمى چنين مىانديشد: عامل اقتصادى يكى از مهمترين عواملى است كه باعث عدم توسعه تفكر در اين حوزه است. بسيارى از مقالاتى كه بعدها به صورت كتاب منتشر مىشود، آغاز و پايانش با تبليغات همراه است. بعضى از آنها براى ارائه در گردهمايىها نوشته مىشوند كه اين گردهمايىها نيز پشتيبان مالى محكمى دارند. عامل ديگر اين كمبود را مىتوان در تعطيلى چندساله دانشگاه دانست تعطيلى دانشگاه باعث شد برخى از نخبگان اين رشته مهاجرت كنند و عملا رشد اين رشته متوقف شد.
كتابهاى تاليفى كه اخيرا به چاپ رسيده است، اغلب مبتنى بر تجربيات اساتيد اين رشته است تا تحقيق. افخمى با تاييد اين مطلب تصريح مىكند: تحقيقات عمومى نيازمند به چهار فاكتور بودجه، نيروى انسانى، تقاضا از سوى بازار و بازار مصرفكننده است. به همين علت كتابهايى كه اخيرا در اين حوزه به چاپ رسيده حاصل تجربيات اساتيد است.
افخمى با توجه به نقش سازمانهاى غيردولتى در توليد كتاب اين حوزه مىافزايد: سازمانهاى غيردولتى نيز مىتوانند در توليد كتابهاى ارتباطات مشاركت فعال و منتقدانه داشته باشند. براى مثال سازمانهاى مدافع حقوق كودكان مىتوانند با حمايتهاى مردمى تحقيقى بر نقش تلويزيون بر كودكان انجام دهند، اما سازمانهاى غيردولتى نيز نقش خود را بازى مىكنند.
كتابهاى توليدى حوزه ارتباطات محل اشكال است، دكتر حسينعلى افخمى در اين باره مىگويد: من چند سال پيش طرحى براى تاليف كتابى به عنوان »ارتباطات سياسى« به دانشكده دادم اما طرح همچنان در سطح گروه مانده است. گفتهاند بايد اصلاحاتى در طرح اجرا شود كه عملا اجراى آن براى من مقدور نيست. طرح ديگرى هم به انتشارات دانشگاهى دادم اما در نهايت به دو علت منصرف شدم؛ اول اينكه از نظر اقتصادى مقرون به صرفه نبود، دوم اينكه طرحى كه مورد پذيرش آنها است با آنچه من مىخواهم متفاوت است. من متاسفم كه آن قدر گرفتار كار گل و سير كردن شكم شدهايم كه فرصت نداريم بنويسيم. اين ننوشتن درست در زمانى رخ مىدهد كه بازار تقاضاى كتابهاى ارتباطات وجود دارد، در حقيقت اين بازارى است كه از دست مىرود.
وى درباره توليدات انبوه توسط بعضى افراد گفت: بيشتر افرادى كه ادعا مىكنند در يكسال 20 عنوان كتاب چاپ مىكنند با استفاده از نيروى ارزان دانشجويى اين كار را انجام مىدهند. اين راه باعث مىشود با ترجمه پر از اشتباه به بازار عرضه شود. براى مثال كتاب »مديريت ارتباطات« به بازار عرضه شده كه در كل كتاب از واژه »مديريت« استفاده نشده است.
يا كتاب ديگرى با نام »روزنامهنگارى حرفهاى« كه در حقيقت كتابى درباره روزنامهنگارى تحقيقى است. يا در كتاب ديگرى مترجم واژه تحليل محتوا را »آناليز متن« ترجمه كرده است. يا بعضى از مترجمان چند فصل از كتاب را ترجمه مىكنند به عنوان يك كتاب كامل، اين در حقيقت توهين به مؤلف كتاب است. يا ناشران به خاطر صرفه جويى در 20 صفحه كاغذ كتابشناسى آخر متنهاى انگليسى را چاپ نمىكنند.
عوامل در حوزه تاليف است و اكثر كتابهاى تاليف ما در حقيقت ترجمه مو به موى كتابهاى ديگر است.
وى درباره ميزان استقبال دانشجويان از كتابهاى ارتباطات اظهار داشت: ابتدا بگويم من از منظر يك استاد دانشگاه دولتى به اين سؤال جواب مىدهم، اغلب دانشجويان دانشگاه هاى دولتى براى خريد كتاب پول كافى ندارند پس بايد از كتابهاى كتابخانه استفاده كنند. از طرفى تعداد كتابهاى كتابخانه نيز كافى نيست در حقيقت ما از كتابهاى مرجعى كه مورد استفاده هزار دانشجو است سه جلد داريم. در ضمن از سال دوم به بعد بيشتر دانشجويان به دنبال كارهاى نيمهوقت مىروند. اين مساله باعث مىشود آنها كتابهاى كمحجم و كوچك را ترجيح دهند. البته انگيزه دانشجويان براى يادگيرى علوم نيز بسيار كم شده است و دانشجويان با بى ميلى در دانشگاه حاضر مىشوند و شور و شعفى براى يادگيرى ندارند.
از نظر كيفى يك علامت سؤال روى كتابهاست
مهدخت بروجردى علوى؛ عضو هيات علمى دانشگاه علامه طباطبايى در پاسخ به تقاضاى ما در مورد »ادبيات ارتباطات« يادداشتى به شرح زير برايمان ارسال كرد:
»اين روزها انتشار كتاب بسيار بالا گرفته است و انتشار كتاب در همه زمينه ها بازار داغى دارد. كتابهاى ارتباطى هم از اين روند مستثنى نيست. از حيث كمى كتابهاى رشته علوم ارتباطات در وضعيت نسبتا مطلوبى قرار دارد ولى از نظر كيفى يك علامت سؤال بزرگ پيش روى كتابهاى اين رشته گذاشته شده است. به جز چند كتاب مرجع كه توسط استادان مسلم اين رشته نوشته شده است، ساير كتابها به نوعى يكديگر را تكرار مىكنند. ترجمه ها نارسا و مبهم است به طورى كه خواندن متن انگليسى كتاب به مراتب راحتتر از متن فارسى آن است. محتواى بسيارى از اين كتابها چيزى نيست جز به هم چسباندن و سرهم كردن چند كتاب مختلف، جزوه هاى درسى استادان اين رشته و تقريرات كلاس استادان. همه زحمتى كه نويسندگان فاقد اعتبار منبع اين كتابها كشيدهاند، افعال جمله را عوض و يا جمله ها را جابهجا كردهاند.
اگر توليد كتاب در هر رشته را در جهت »توليد علم« ارزيابى كنيم به نظر من بسيارى از كتابهاى موجود رشته ارتباطات در اين زمينه موفق نبودهاند. كتابى رسالت توليد علم را به دوش مىكشد كه نظريه هاى نظريهپردازان را به چالش بكشد و نقد آن را بومى كند. در توليد كتاب، بايد اين اصل را پذيرا باشيم كه در حوزه علوم انسانى و اجتماعى نظريه هاى موجود و ساخته شده در كشورهاى غربى در فرهنگ ايرانى- اسلامى ما قابل پياده نشدن نيست و اين امر به معناى بىتوجهىبه ذخاير علمى دنياست به عكس ما بايد اين ذخاير را بشناسيم ولى قدرت تشخيص و غير آنها را هم داشته باشيم.
در هر حوزهاى كتابى داراى ارزش است كه بتواند به مشكلات اجتماعى، سياسى، اقتصادى و فرهنگى جامعه خودش پاسخ گويد. اگر صحبت از نظريه و علم بومى مىكنيم، نقطه آغاز بايد پاسخ بر پرسشهاى زيستبومى خودمان باشد. به عبارت ديگر بايد به اين پرسش پاسخ داد كه مگر كتاب نظام مستندسازى افكار و عقايد نيست؟ پس در اين كتاب، چه فكر و عقيدهاى مستند شده است؟
يكى از مسائل ترجمه، انتخاب مناسب كتاب است
مهدى محسنيان راد از ديگر اساتيدى است كه با او درباره وضعيت كنونى كتابهاى ارتباطات صحبت كردهايم. اين استاد دانشكده علامه طباطبايى درباره كتابهاى ارتباطات گفت: كشور ما كشورى در حال توسعه است. با توجه به اين موقعيت مىتوان از سه گونه كتاب در اين حوزه نام برد: يكى ترجمه كه حجم زيادى از اين كتابها را تشكيل مىدهد و منشأ دانش جديد در غرب است. ديگرى تاليف است. در ترجمه بايد توجه داشت كه ابتدا كتابهاى مرجع ترجمه نشوند، مثلا گاهى كتابى از سال 2004 ميلادى ترجمه مىشود كه بعضى از مبحثهاى آن به سال 1960 ارجاع داده شده است. يكى از مسائل ترجمه كتاب، انتخاب متن ترجمه است. گونه ديگر كتابها تاليف است. تاليف در حقيقت مركب است از مجموعه آجرهايى كه مؤلف از منابع مختلف تهيه كرده، اكثر منابع تاليف خارجى است كه او با آجرها بناى جديدى ساخته است. شاخه ديگر، شاخهاى است كه مؤلف سواى آجرهايى كه استفاده مىكند خودش هم تعدادى آجر ايجاد مىكند كه در واقع بناى جديدى مىسازد. اين گروه كمترين كتابهاى حوزه ارتباطات هستند.
محسنيان كه رئيس انجمن ايرانى مطالعات فرهنگى و ارتباطات نيز هست درباره تعداد كتابهاى اين بخش گفت: بيشتر كتابهاى ارتباطات در گروه اول است. در اين گروه از كتاب خوب با ترجمه خوب داريم تا كتاب نه چندان ضرورى با ترجمه خوب و همچنين كتابهاى ضرورى و مرجع كه بد ترجمه نشدهاند. اما تعداد كتابهاى دهه هفتاد نسبت به دهه شصت رشد زيادى داشتهاند. دكتر مهرزاد نيكنام و من كتابى به نام »فهرستگان ارتباطات« منتشر كردهايم كه ليست كتابهاى ارتباط تا دهه هفتاد است. آن كتاب مىتواند شاهد اين ادعا باشد.
استاد دانشكده امام صادق)ع( در ادامه بيان كرد: تجربه من نشان مىدهد كه كتابهاى تاليفى كه بومى نيز هستند با استقبال بيشترى روبرو مىشوند.
كتابهاى »ارتباط جمعى و توسعه روستايى«، »ارتباطشناسى« و »مصاحبه خبرى« از كتابهاى دكتر محسنيانراد است.
ضرورت بازنگرى
فريدون صديقى روزنامهنگار و مدرس ارتباطات، كتابهاى حوزه ارتباطات را كمبنيه مىداند: ما در حوزه روزنامهنگارى كاغذى و سايبر در زمينه كتاب بى پشتوانه هستيم. دامنه كتابهاى اين حوزه نسبت به ديگر حوزه ها بسيار ناچيز است. در دهه اخير يكسرى كتابهاى تاليفى و ترجمهاى داشتهايم اما اين كتابها به هيچ وجه كافى نيست.
وى درباره ويرايشهاى بعد از چاپ اول كتابهاى حوزه ارتباطات مىگويد: كمتر پيش آمده است كتابهاى ارتباطات بعد از چاپ اول و براى چاپ دوم ويرايش مجدد نشود. بيشتر اوقات كتاب به همان شكل اوليه تجديد چاپ مىشوند و زاويه ديد تازهاى درباره آن موضوع به مخاطب نمىدهند. كمتر پيش آمده كتابى قبل از تجديد چاپ بازنگرى و دوباره چاپ نشود به طور مثال الان چاپ هشتم كتاب »خبر« دكتر يونس شكرخواه در بازار وجود دارد اما بعد از چاپ اول بازنويسى نشده است. از گفتن اين حرف منظور ديگرى نيز دارم و آن اينكه فقط دكتر شكرخواه كه دوست من است پذيراى نقد من خواهد بود و اگر درباره ديگر دوستان حرفى بزنم، باعث دلخورى آنها مىشود.
سردبير روزنامه هموطن سلام درباره اينكه مدرسان حوزه ارتباطات كمتر به تاليف كتاب مىپردازند، گفت: شرايط امروز جامعه، اساتيد را از يك شخصيت فعال و پيشرفته دور كرده و به يك شخصيت تابع تبديل كرده است. مدرسان ارتباطات از جمله خود من بيشتر ترجيح مىدهيم در روزنامه و نشرياتى كار كنيم كه حاصل دسترنج خود را زود ببينيم. نوشتن و تاليف كتاب آرامش خاطرى مىخواهد كه دستكم خود من با توجه به دغدغهاى كه نسبت به مسائل اجتماعى و اطرافيانم دارم، نمىتوانم به آن بپردازم. اين مساله باعث تاسف من است كه فراغتى فراهم نشده است تا به نوشتن كتاب بپردازم.
صديقى با توجه به سابقه تدريسش در خصوص اشتياق دانشجويان ارتباطات به كتابهاى ارتباطات مىگويد: در كل جوانان را مىتوان به سه دسته تقسيم كرد؛ دستهاى دوست دارند روزنامهنگار شوند و يك دسته دوست دارند فوتباليست شوند و دسته ديگر هنرپيشگى را مىپسندند. در حقيقت اكثر دانشجويان روزنامهنگارى از سر اتفاق و تصادف وارد اين رشته شدهاند. اكثر فارغالتحصيلان اين رشته جذب بازار كار مىشوند اما تعداد كمى از دانشجويان به مطالعه كتابهاى ارتباطات و كتابهاى درسى كه كمك زيادى به آنها مىكنند، مىپردازند. اين مطالعه كم آنها به مخاطب لطمه زيادى مىزند و مخاطبان به نوعى روزنامهزده مىشوند.
وى درباره روزنامهنگارانى هم كه به روزنامهنگارى سايبر گرايش دارند، مىگويد: اكثر دانشجويانى كه الان وارد خبرگزارىها و سايتها مىشوند خيلى تكنيكزده هستند و كمتر اصول روزنامهنگارى را رعايت مىكنند، ضمن اينكه نياز كمترى نيز به خواندن كتابهاى مرتبط با روزنامهنگارى احساس مىكنند.
فريدون صديقى در ادامه مىگويد: من با توجه به سابقه كارى كه دارم در رشته هاى گزارشنويسى، تيترنويسى و مصاحبه حرفهايى براى گفتن دارم. در جشنواره سال گذشته مطبوعات، مقالهاى مفصل درباره تيترنويسى در مطبوعات براى روزنامه همشهرى نوشتم. مقالات پراكندهاى كه درباره اين موضوع كار كردهام در حقيقت قطعات پازل يك كتاب است كه بايد كنار هم گذاشته و بعد منتشر شود. شاخه ديگرى كه فكر مىكنم به آن توجه كمى شده »گزارشنويسى در فضاى سايبر« است. در فضاى سايبر ما مىتوانيم از تصوير، رنگ و صدا استفاده كنيم، با توجه به اينكه من الفت زيادى با سينما و ادبيات داستانى دارم، حرفهاى زيادى براى گفتن در اين شاخه دارم. تئورىها و يادداشتهاى پراكندهاى درباره اين موضوع نوشتهام و اگر آرامش خاطرى نصيبم شود آنها را منظم خواهم كرد تا به صورت كتاب منتشر شود.
<< Home