درباره مهدى محسنيان راد
درباره مهدى محسنيان راد
مهدى محسنيان راد را بطور مختصر بدین گونه معرفی کرد:
- متولد: ۱۳۲۴
- ليسانس روزنامه نگارى و راديو و تلويزيون، فوق ليسانس تحقيق در ارتباط جمعى، دكتراى جامعه شناسى.
- عضو انجمن بين المللى تحقيق در ارتباط جمعى، عضو كميته ملى ارتباطات يونسكو، عضو هيأت مديره انجمن جامعه اطلاعاتى و انجمن مطالعات فرهنگ و ارتباطات.
- پژوهشگر نمونه سال هاى ۱۳۷۵ و ۱۳۷۸
- نامزد نهايى جهانى ارتباطات (kalinga) از طرف يونسكو در سال ۱۹۸۵ به خاطر ارائه نظريه و مدل «منبع معنى» در حوزه علوم ارتباطات
- ارائه دهنده نظريه جديد «بازار پيام» در تبيين عصر پس از دهكده جهانى
-عضو هيأت علمى دانشكده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) و مدرس دانشگاه هاى علامه طباطبايى و تهران
- كتاب هاى تأليف شده: ايران در چهاركهكشان ارتباطى (زير چاپ)، ارتباط شناسى - ارتباطات انسانى: ميانفردى، گروهى و جمعى، روش هاى مصاحبه خبرى، ارتباط جمعى و توسعه روستايى، انقلاب مطبوعات و ارزش ها، روزنامه نگاران ايران وآموزش روزنامه نگارى، ارتباطات انسانى (۱۳۵۶) و ....
- مدير تحقيق بيش از ۳۰ طرح پژوهشى اجرا شده در ايران
وقتش را اينجا بيشتر مى گذراند. جز ساعت هايى كه سر كلاس است. اتاق كار بزرگ خانگى اش بهترين مكان است براى جمع بندى آنچه در اين سال ها به دنبالش بوده: تحقيق و پژوهش. اتاقى كه ديوارهايش به كتاب منتهى مى شود و ميزهايش به سه كامپيوتر، از سه نسل مختلف. مهدى محسنيان راد، پژوهش را از همان سال هاى دانشجويى شروع كرد؛ دوران پشت نيمكت نشينى نسل اول دانش آموختگان علم ارتباطات در ايران: « سال ۱۳۴۷ وقتى سال دوم دانشكده بودم كه پيشنهاد يك نظرسنجى از داوطلبان كنكور دانشكده ارتباطات را به رئيس وقت دانشكده دادم ايشان پيشنهادم را همراه پرسشنامه ضميمه به معاون وقت دانشكده يعنى دكتر معتمدنژاد دادند. يك روز آمدند سراغ من كه بياييد دكتر معتمدنژاد با شما كار دارد. دكتر پرسشنامه را خواندند و بعد از اصلاح آن، با روى باز استقبال كردند. امكانات لازم را در اختيارم گذاشتند در حالى كه آن سال ها اصلاً اين كارها مرسوم نبود.» (گفت وگوى دكتر محسنيان راد با سايت جامعه اطلاعاتى ايران) توزيع دو هزار پرسشنامه ميان داوطلبان و انتشار نتيجه تحقيق در آن سال، آغازى بود براى كار پژوهشگرى كه بعدها او را به عنوان يكى از معدود محققان نظريه پرداز ارتباطات در ايران بشناسند.
از همان اوايل دانشجويى در دوره كارشناسى ارشد تحقيق در ارتباط جمعى، پژوهش ارتباطى را آغاز كرد. كتاب تحليل محتواى برنامه هاى راديو، كار مشتركش با دكتر معتمدنژاد و دكتر الهى سال ۱۳۵۳ منتشر و پايان نامه كارشناسى ارشدش با ارائه مدل جديد ارتباطى او به نام « منبع معنى»، سال ۱۳۵۵ دفاع شد. يك سال بعد، با انتشار كتاب ارتباطات انسانى از سوى دانشكده علوم ارتباطات، توانست تدريس را علاوه بر آن دانشكده، در دانشگاه تهران نيز دنبال كند.
دهه ،۶۰ با انجام تحقيقات ميدانى و آزمايشگاهى متعدد توانست ضمن تكميل نظريه خود، آن را به صورت عملى نيز ثابت كند. همين اثر بود كه كانديد نهايى جايزه كالينگاى يونسكو شد و سال ،۱۹۹۳ متن كامل آن را به عنوان يك نوآورى در مجله اروپايى ارتباطات (The European Journal of Cpmmunications Vol.۱۸) منتشر كردند. اين نظريه، بخشى از كتاب ارتباط شناسى اوست كه تا كنون چندين بار تجديد چاپ شده و همه دانشجويان ارتباطات دست كم يك بار در طول سال هاى تحصيل آن را خوانده اند.
مدل ارتباطى كه توانست از مرزهاى ايران عبور كند، متمركز بر شرط مشابهت معنى در فراگرد ارتباط است: « ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال پيام از سوى فرستنده براى گيرنده، مشروط بر آنكه در گيرنده پيام، مشابهت معنى با معنى مورد نظر فرستنده پيام ايجاد شود.» (محسنيان راد، مهدى، ارتباط شناسى، سروش، چاپ سوم، ص ۳۱۹) مبحث عدم انتقال معنى از مباحثى بود كه نخستين بار در مدل ارتباطى محسنيان راد مطرح شد. نخستين عنصر و جزء در هر فراگرد ارتباطى معنى است. معنى در ارتباط منتقل نمى شود بلكه درون ذهن مخاطب و فرستنده پيام قرار دارد، مهم تجلى معنى هاى مشابه است.
همراه استاد
بعد از اين سال ها، هنوز پژوهش، مهم ترين دغدغه محسنيان راد است. دانشجوى نخستين دوره آموزش روزنامه نگارى در ايران و شاگرد دكتر كاظم معتمدنژاد اكنون در كنار او به بسيارى از دانشجويان دوره هاى كارشناسى ارشد و دكتراى ارتباطات دانشگاه هاى علامه طباطبايى، تهران و امام صادق درس مى دهد. دكتر معتمدنژاد او را از بهترين شاگردانش مى داند و شاگردان محسنيان راد هم او را از بهترين و سخت گيرترين استادان. راهنماى بسيارى از پايان نامه هاى كارشناسى ارشد و دكترا بوده است. درهمان اتاق كارخانگى اش، چند طبقه بزرگ از قفسه كتاب ها، ويژه پايان نامه هاست. پايان نامه شاگردانى كه بعضى از آنان هنوز دستيار بسيارى از تحقيقات او هستند.
از ۳۷ سال پيش كه دانشجوى دكتر معتمدنژاد بوده تاكنون همراهش است. نقش پدر علم ارتباطات ايران در زندگى علمى محسنيان راد آنقدر پررنگ است كه بگويد: «وقتى فكر مى كنم مى بينم هرگز نتوانسته ام كارى كه دكتر معتمدنژاد براى من انجام داده اند براى هيچ يك از شاگردانم انجام دهم.»
سال ۱۳۵۳ يك بورس دكترى به دانشكده علوم ارتباطات اهدا مى شود و در اختيار محسنيان راد جوان قرار مى گيرد. او به اين بهانه كه زبان فرانسه اش ضعيف است از رفتن خوددارى مى كند. اما با اصرار دكتر معتمدنژاد، آموزش زبان فرانسه را نزد يكى از اعضاى هيأت علمى ادامه مى دهد. او بعد از اين همه سال هنوز قدر اين اتفاق ها را به خوبى مى داند.
صندوقى كه آورديم
۱۶ ساله بود كه در دبيرستان «رهنما» تهران، همراه همشاگردى هايش يك روزنامه ديوارى منتشر كرد. اين روزنامه ديوارى دانش آموزى در مسابقات بين مدرسه هابرنده مى شود و مدال فلزى آن به افتخار روى سينه محسنيان راد مى ماند. آن روزها مدال را به همه نشان مى داد. الآن هم طورى از آن روزها حرف مى زند كه انگار نشان فلزى هنوز بر سينه اوست.
علاقه به ارتباطات و رسانه ها آنقدر در وجودش ريشه دارد كه اكنون نيز او را ساعت ها در اتاق بزرگ مطالعه اش بيدار نگاه مى دارد تا تحقيقات او و همكارانش به نتيجه برسد. آخرين دستاورد اين مطالعات تحقيقى است كه هفت سال پيش آغاز شده؛ كشف كهكشان گمشده چهارم در ايران: «هفت سال پيش يك كار مطالعاتى را با برخى از دستيارانم درباره تاريخ ارتباطات ايران شروع كرديم. اين مطالعه تبديل شد به يك كار مستمر شبانه روزى كه كج دار و مريز با سرعت هاى متفاوت اما مداوم جلو مى رفت.»
سال چهارم، مطالعات محسنيان راد به آنجا مى رسد كه مشخص مى شود كهكشان ديگرى در ميان كهكشان هاى ارتباطى كه « مارشال مك لوهان» مطرح كرده، وجود دارد. اين نظريه پرداز غربى در كتاب هايش از سه كهكشان ارتباطى سخن مى گويد. كهكشان شفاهى كه عصر ارتباطات كلامى انسان هاست. دوران شفاهى انسان، در حد شنود او بوده و تنها صداها را مى شنيده است. پس از آن با اختراع چاپ انسان وارد كهكشان گوتنبرگ مى شود. ارتباط مكتوب چاپى شكل مى گيرد و چاپ وسيله ارتباطى ميان انسان ها مى شود. با پيشرفت علم و استفاده از امواج راديويى، عصر كهكشان سوم به نام « ماركونى» آغاز مى شود و تا امروز هم ادامه مى يابد.
اما مطالعات مك لوهان كه تنها معطوف به غرب است از تاريخچه ارتباطى مشرق زمين، بهره اى ندارد. محسنيان راد در تحقيق خود به يافته هايى رسيده كه نشان مى دهد ميان كهكشان شفاهى و گوتنبرگ، كهكشان ديگرى هم در تاريخ ايران وجود داشته وتجربه هاى ارتباطاتى ما همراه يك صندوق بزرگ به كهكشان گوتنبرگ رفته است.
مى گويد: «درهمان كهكشان چهام، ما براى انتقال پيام به مسافاتى در هزار كيلومتر آن سو تر، از شيوه اى استفاده مى كرديم كه مبناى صفر و يك امروزى را داشت. يا به اسنادى دست يافتيم كه نشان مى دهد هنگام جشنى ملى در عصر يكى از پادشاهان محلى، از وسيله اى عجيب و ناشناخته براى نمايش تصاوير متحرك استفاده مى شده است كه هنوز نتوانسته ايم سازوكار فنى آن را به طور كامل كشف كنيم. البته حدسياتى زده ايم كه دركتاب زير چاپم (ايران در چهار كهكشان ارتباطى) آورده ام.» محسنيان راد چنان از كشف پديده هاى ارتباطى كهكشان چهارم شادمان است كه انرژى سخن گفتن از آن، خستگى تدريس طولانى او را در كلاس آن روز جبران مى كند. از هفت سال پيش كه تحقيق درباره تاريخچه ارتباطات ايران را آغاز كرده، با علاقه كار را دنبال كرده است. حتى براى درك حال و هواى روزهاى دور از دسترس هزاره هاى قبل، با خودرو به جاده هايى رفته كه برخى صفحات كتابچه تاريخ ارتباطات ايران در آنجا اتفاق افتاده. با دستيارانش آنجا قدم زده و كوشش كرده احساس آدم هاى هزاره هاى پيشين را در ذهن خود بازسازى كند و همان هوا را به ريه ها كشيده است تا پس از هفت سال با اطمينان نام كتابش را ايران در چهاركهكشان ارتباطى بنامد روى كلمه «اطمينان» تأكيد زيادى دارد:«من در مطالعاتم به اين نتيجه رسيدم كه در تاريخ ارتباطات ايران، ذخيره اى غنى از سخت افزارهاى ارتباطى داشتيم در حالى كه غرب تازه وارد عصر چاپ مى شد.» كله «من» را هر جا لازم بداند به كار مى برد. در مقدمه كتاب ارتباط شناسى اش مى نويسد، نمى داند چرا نويسندگان غربى به راحتى اين كلمه را به كار مى برند اما محققان ايرانى مى گويند بنده حقير يا ...
تحقيق و پژوهش هنوز هم براى او از همه كارهاى ديگرش مهم تر است و انتشار اين تحقيقات شادى آورتر.
خودش مى گويد مثل باستان شناسانى كه زمين را براى يافتن جسم گرانبهاى باقى مانده از نسل هاى پيشين انسان، حفر مى كنند، او و همكارانش هم به دنبال صندوقچه قديمى ارتباطى ايران گشته اند، در لابه لاى تاريخ و صفحات كتاب هاى نوشته شده از آن.
از بازار وكيل تا بازار پيام
گشت و گذار در لابه لاى صفحات تاريخ، او را به نظريه ديگرى هم رسانه است. نظريه «بازار پيام». اساس اين موضوع هم از دوران گذشته مى آيد؛ بازارهاى آل بويه. بازارهاى آل بويه ويژگى هايى دارد كه مى توان آن را با فضاى سايبر امروز مقايسه كرد. او در مقاله اش ۱۴ ويژگى براى اين بازار عنوان مى كند. در بازار جهانى پيام، ديگر عصر ارتباطات فرمايشى و از بالا به پايين تمام خواهد شد و نوع ارتباطات رسانه اى، افقى خواهد بود، نه عمودى. درست مثل بازارهاى سنتى ايران كه فروشنده به جاى استقرار در نقطه اى ثابت رو به روى حجره بين مشتريان در رفت وآمد بود. حجره و بازار هيچكدام در غير قابل عبورى نداشتند كه رفتن به داخل را غير ممكن سازد. در بازار جهانى پيام، همچون اينترنت عصر حاضر، دسترسى به هر نوع پيام، بسيار سهل تر و بى مانع تر انجام خواهد شد.
در بازارهاى سنتى، افراد مى توانستند به صورت تك فروش - نه دستفروش - كالايى را حتى براى يك بار به فروش برسانند. گاهى نيز ممكن بود يك تك فروش به تدريج تبديل به يك فروشنده حرفه اى شود. پديده اى كه نوع ابتدايى آن را در وبلاگ نويسى جهان معاصر مى توان ديد. در بازارهاى سنتى محدود بودن فاصله حجره ها، همراه با باز بودن در و امكان رفت وآمد و تعامل خريدار، فروشنده و عابر، سبب مى شد كه فروشندگان از نيازها و سلايق مردم بيشتر مطلع باشند، ضمن آنكه دستيابى به عملكرد رقبا و رازهاى حرفه اى آنها كار دشوارى نبود. در بازار پيام هم فرو ريختن ديوارهاى ارتباطى سبب مى شود كه نوآورى همراه با اقتباس و تقليد در سبك و محتواى پيام، انحصار را از بين ببرد. ملاقات چهره به چهره اما مجازى فرهنگ هاى مختلف با يكديگر، مشابه بديده بانى تعداد مراجعه كنندگان به سايت ها و ساير رسانه هاى سايبر عصر حاضر سبب خواهد شد كه آگاهى از سليقه ها و تأمين آنها تكثر رسانه اى را در اندازه هاى متنوع توسعه دهد. در آن بازار، مخاطب امروزى تبديل به گزينشگر خواهد شد و پديده اى شكل خواهد گرفت كه او آن را تارنماى پويا (Dynamic Web) ناميده است.
اين ويژگى هاست كه محسنيان راد بر اساس آن نتيجه مى گيرد، توسعه فناورى اطلاعات و ارتباطات سبب مى شود در آينده، دهكده جهانى، به وضعيتى مانند نظام حاكم بر مبادلات كالا در بازارهاى سنتى قرون گذشته مشرق زمين برسد. بازارهايى كه هنوز در نمونه هاى شبيه آن فروشنده فرياد مى زند تا رهگذران را از كالاى روى پيشخوان آگاه كند. محسنيان راد، نظريه بازار پيامش را بارها در كنفرانس هاى مجارستان و اسپانيا ارائه و در آمريكا منتشر كرده است. چند ماه پيش كه اين نظريه را در كنفرانس بين المللى روابط عمومى ارائه مى كدد، دكتر معتمد نژاد پشت ميكروفون گفت: «همه ما در حال سنتز هستيم و او به مرحله تز رسيده است.» دكتر محسنيان راد منتظر است كه از طريق فصل آخر كتاب دوهزار صفحه اى در حال انتشارش (ايران در چهار كهشكان ارتباطى) نظريه خود را به فارسى منتشر كند.
پژوهشكده آرام
تمام اين تحقيق ها را اينجا به سرانجام رسانده، جايى كه بيشتر عمرش را در آن گذرانده است. جز ساعت هايى كه سر كلاس است، اتاق كار بزرگ خانگى اش بهترين مكان مى شود براى جمع بندى آنچه رد اين سال ها دنبالش بوده؛ تحقيق و پژوهش. اتاقى كه ديوارهايش به كتاب منتهى مى شود و ميزهايش به سه كامپيوتر از سه نسل مختلف. كامپيوترهايى كه به او و همكارانش از فارغ التحصيلان دانشگاه هاى شريف واميركبير كمك كرده تا نرم افزار تحقيقاتى MRP را طراحى و مديريت بيش از ۳۰ پروژه تحقيقاتى را به سامان برساند. براى توسعه علم ارتباطات زحمات زيادى كشيده و هيچ گاه تصميم نگرفته از ايران جاى ديگرى برود.
رفتن برايش واژه اى نامأنوس است و ماندن روش معمول.
دور تا دور ديوار اتاق كارش پر است از لوح هاى قدردانى. بعضى از آنها را از رئيس جمهوران ايران گرفته، بعضى ها را از مراكز علمى بين المللى. شادى نشستن آنها را بر ديوار اتاق كارش پنهان نمى كند. هنوز، پژوهش، مهم ترين اصل زندگى اش است و اتاق خانگى اش، آرام ترين پژوهشكده خصوصى.
مهدى محسنيان راد را بطور مختصر بدین گونه معرفی کرد:
- متولد: ۱۳۲۴
- ليسانس روزنامه نگارى و راديو و تلويزيون، فوق ليسانس تحقيق در ارتباط جمعى، دكتراى جامعه شناسى.
- عضو انجمن بين المللى تحقيق در ارتباط جمعى، عضو كميته ملى ارتباطات يونسكو، عضو هيأت مديره انجمن جامعه اطلاعاتى و انجمن مطالعات فرهنگ و ارتباطات.
- پژوهشگر نمونه سال هاى ۱۳۷۵ و ۱۳۷۸
- نامزد نهايى جهانى ارتباطات (kalinga) از طرف يونسكو در سال ۱۹۸۵ به خاطر ارائه نظريه و مدل «منبع معنى» در حوزه علوم ارتباطات
- ارائه دهنده نظريه جديد «بازار پيام» در تبيين عصر پس از دهكده جهانى
-عضو هيأت علمى دانشكده فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام صادق(ع) و مدرس دانشگاه هاى علامه طباطبايى و تهران
- كتاب هاى تأليف شده: ايران در چهاركهكشان ارتباطى (زير چاپ)، ارتباط شناسى - ارتباطات انسانى: ميانفردى، گروهى و جمعى، روش هاى مصاحبه خبرى، ارتباط جمعى و توسعه روستايى، انقلاب مطبوعات و ارزش ها، روزنامه نگاران ايران وآموزش روزنامه نگارى، ارتباطات انسانى (۱۳۵۶) و ....
- مدير تحقيق بيش از ۳۰ طرح پژوهشى اجرا شده در ايران
وقتش را اينجا بيشتر مى گذراند. جز ساعت هايى كه سر كلاس است. اتاق كار بزرگ خانگى اش بهترين مكان است براى جمع بندى آنچه در اين سال ها به دنبالش بوده: تحقيق و پژوهش. اتاقى كه ديوارهايش به كتاب منتهى مى شود و ميزهايش به سه كامپيوتر، از سه نسل مختلف. مهدى محسنيان راد، پژوهش را از همان سال هاى دانشجويى شروع كرد؛ دوران پشت نيمكت نشينى نسل اول دانش آموختگان علم ارتباطات در ايران: « سال ۱۳۴۷ وقتى سال دوم دانشكده بودم كه پيشنهاد يك نظرسنجى از داوطلبان كنكور دانشكده ارتباطات را به رئيس وقت دانشكده دادم ايشان پيشنهادم را همراه پرسشنامه ضميمه به معاون وقت دانشكده يعنى دكتر معتمدنژاد دادند. يك روز آمدند سراغ من كه بياييد دكتر معتمدنژاد با شما كار دارد. دكتر پرسشنامه را خواندند و بعد از اصلاح آن، با روى باز استقبال كردند. امكانات لازم را در اختيارم گذاشتند در حالى كه آن سال ها اصلاً اين كارها مرسوم نبود.» (گفت وگوى دكتر محسنيان راد با سايت جامعه اطلاعاتى ايران) توزيع دو هزار پرسشنامه ميان داوطلبان و انتشار نتيجه تحقيق در آن سال، آغازى بود براى كار پژوهشگرى كه بعدها او را به عنوان يكى از معدود محققان نظريه پرداز ارتباطات در ايران بشناسند.
از همان اوايل دانشجويى در دوره كارشناسى ارشد تحقيق در ارتباط جمعى، پژوهش ارتباطى را آغاز كرد. كتاب تحليل محتواى برنامه هاى راديو، كار مشتركش با دكتر معتمدنژاد و دكتر الهى سال ۱۳۵۳ منتشر و پايان نامه كارشناسى ارشدش با ارائه مدل جديد ارتباطى او به نام « منبع معنى»، سال ۱۳۵۵ دفاع شد. يك سال بعد، با انتشار كتاب ارتباطات انسانى از سوى دانشكده علوم ارتباطات، توانست تدريس را علاوه بر آن دانشكده، در دانشگاه تهران نيز دنبال كند.
دهه ،۶۰ با انجام تحقيقات ميدانى و آزمايشگاهى متعدد توانست ضمن تكميل نظريه خود، آن را به صورت عملى نيز ثابت كند. همين اثر بود كه كانديد نهايى جايزه كالينگاى يونسكو شد و سال ،۱۹۹۳ متن كامل آن را به عنوان يك نوآورى در مجله اروپايى ارتباطات (The European Journal of Cpmmunications Vol.۱۸) منتشر كردند. اين نظريه، بخشى از كتاب ارتباط شناسى اوست كه تا كنون چندين بار تجديد چاپ شده و همه دانشجويان ارتباطات دست كم يك بار در طول سال هاى تحصيل آن را خوانده اند.
مدل ارتباطى كه توانست از مرزهاى ايران عبور كند، متمركز بر شرط مشابهت معنى در فراگرد ارتباط است: « ارتباط عبارت است از فراگرد انتقال پيام از سوى فرستنده براى گيرنده، مشروط بر آنكه در گيرنده پيام، مشابهت معنى با معنى مورد نظر فرستنده پيام ايجاد شود.» (محسنيان راد، مهدى، ارتباط شناسى، سروش، چاپ سوم، ص ۳۱۹) مبحث عدم انتقال معنى از مباحثى بود كه نخستين بار در مدل ارتباطى محسنيان راد مطرح شد. نخستين عنصر و جزء در هر فراگرد ارتباطى معنى است. معنى در ارتباط منتقل نمى شود بلكه درون ذهن مخاطب و فرستنده پيام قرار دارد، مهم تجلى معنى هاى مشابه است.
همراه استاد
بعد از اين سال ها، هنوز پژوهش، مهم ترين دغدغه محسنيان راد است. دانشجوى نخستين دوره آموزش روزنامه نگارى در ايران و شاگرد دكتر كاظم معتمدنژاد اكنون در كنار او به بسيارى از دانشجويان دوره هاى كارشناسى ارشد و دكتراى ارتباطات دانشگاه هاى علامه طباطبايى، تهران و امام صادق درس مى دهد. دكتر معتمدنژاد او را از بهترين شاگردانش مى داند و شاگردان محسنيان راد هم او را از بهترين و سخت گيرترين استادان. راهنماى بسيارى از پايان نامه هاى كارشناسى ارشد و دكترا بوده است. درهمان اتاق كارخانگى اش، چند طبقه بزرگ از قفسه كتاب ها، ويژه پايان نامه هاست. پايان نامه شاگردانى كه بعضى از آنان هنوز دستيار بسيارى از تحقيقات او هستند.
از ۳۷ سال پيش كه دانشجوى دكتر معتمدنژاد بوده تاكنون همراهش است. نقش پدر علم ارتباطات ايران در زندگى علمى محسنيان راد آنقدر پررنگ است كه بگويد: «وقتى فكر مى كنم مى بينم هرگز نتوانسته ام كارى كه دكتر معتمدنژاد براى من انجام داده اند براى هيچ يك از شاگردانم انجام دهم.»
سال ۱۳۵۳ يك بورس دكترى به دانشكده علوم ارتباطات اهدا مى شود و در اختيار محسنيان راد جوان قرار مى گيرد. او به اين بهانه كه زبان فرانسه اش ضعيف است از رفتن خوددارى مى كند. اما با اصرار دكتر معتمدنژاد، آموزش زبان فرانسه را نزد يكى از اعضاى هيأت علمى ادامه مى دهد. او بعد از اين همه سال هنوز قدر اين اتفاق ها را به خوبى مى داند.
صندوقى كه آورديم
۱۶ ساله بود كه در دبيرستان «رهنما» تهران، همراه همشاگردى هايش يك روزنامه ديوارى منتشر كرد. اين روزنامه ديوارى دانش آموزى در مسابقات بين مدرسه هابرنده مى شود و مدال فلزى آن به افتخار روى سينه محسنيان راد مى ماند. آن روزها مدال را به همه نشان مى داد. الآن هم طورى از آن روزها حرف مى زند كه انگار نشان فلزى هنوز بر سينه اوست.
علاقه به ارتباطات و رسانه ها آنقدر در وجودش ريشه دارد كه اكنون نيز او را ساعت ها در اتاق بزرگ مطالعه اش بيدار نگاه مى دارد تا تحقيقات او و همكارانش به نتيجه برسد. آخرين دستاورد اين مطالعات تحقيقى است كه هفت سال پيش آغاز شده؛ كشف كهكشان گمشده چهارم در ايران: «هفت سال پيش يك كار مطالعاتى را با برخى از دستيارانم درباره تاريخ ارتباطات ايران شروع كرديم. اين مطالعه تبديل شد به يك كار مستمر شبانه روزى كه كج دار و مريز با سرعت هاى متفاوت اما مداوم جلو مى رفت.»
سال چهارم، مطالعات محسنيان راد به آنجا مى رسد كه مشخص مى شود كهكشان ديگرى در ميان كهكشان هاى ارتباطى كه « مارشال مك لوهان» مطرح كرده، وجود دارد. اين نظريه پرداز غربى در كتاب هايش از سه كهكشان ارتباطى سخن مى گويد. كهكشان شفاهى كه عصر ارتباطات كلامى انسان هاست. دوران شفاهى انسان، در حد شنود او بوده و تنها صداها را مى شنيده است. پس از آن با اختراع چاپ انسان وارد كهكشان گوتنبرگ مى شود. ارتباط مكتوب چاپى شكل مى گيرد و چاپ وسيله ارتباطى ميان انسان ها مى شود. با پيشرفت علم و استفاده از امواج راديويى، عصر كهكشان سوم به نام « ماركونى» آغاز مى شود و تا امروز هم ادامه مى يابد.
اما مطالعات مك لوهان كه تنها معطوف به غرب است از تاريخچه ارتباطى مشرق زمين، بهره اى ندارد. محسنيان راد در تحقيق خود به يافته هايى رسيده كه نشان مى دهد ميان كهكشان شفاهى و گوتنبرگ، كهكشان ديگرى هم در تاريخ ايران وجود داشته وتجربه هاى ارتباطاتى ما همراه يك صندوق بزرگ به كهكشان گوتنبرگ رفته است.
مى گويد: «درهمان كهكشان چهام، ما براى انتقال پيام به مسافاتى در هزار كيلومتر آن سو تر، از شيوه اى استفاده مى كرديم كه مبناى صفر و يك امروزى را داشت. يا به اسنادى دست يافتيم كه نشان مى دهد هنگام جشنى ملى در عصر يكى از پادشاهان محلى، از وسيله اى عجيب و ناشناخته براى نمايش تصاوير متحرك استفاده مى شده است كه هنوز نتوانسته ايم سازوكار فنى آن را به طور كامل كشف كنيم. البته حدسياتى زده ايم كه دركتاب زير چاپم (ايران در چهار كهكشان ارتباطى) آورده ام.» محسنيان راد چنان از كشف پديده هاى ارتباطى كهكشان چهارم شادمان است كه انرژى سخن گفتن از آن، خستگى تدريس طولانى او را در كلاس آن روز جبران مى كند. از هفت سال پيش كه تحقيق درباره تاريخچه ارتباطات ايران را آغاز كرده، با علاقه كار را دنبال كرده است. حتى براى درك حال و هواى روزهاى دور از دسترس هزاره هاى قبل، با خودرو به جاده هايى رفته كه برخى صفحات كتابچه تاريخ ارتباطات ايران در آنجا اتفاق افتاده. با دستيارانش آنجا قدم زده و كوشش كرده احساس آدم هاى هزاره هاى پيشين را در ذهن خود بازسازى كند و همان هوا را به ريه ها كشيده است تا پس از هفت سال با اطمينان نام كتابش را ايران در چهاركهكشان ارتباطى بنامد روى كلمه «اطمينان» تأكيد زيادى دارد:«من در مطالعاتم به اين نتيجه رسيدم كه در تاريخ ارتباطات ايران، ذخيره اى غنى از سخت افزارهاى ارتباطى داشتيم در حالى كه غرب تازه وارد عصر چاپ مى شد.» كله «من» را هر جا لازم بداند به كار مى برد. در مقدمه كتاب ارتباط شناسى اش مى نويسد، نمى داند چرا نويسندگان غربى به راحتى اين كلمه را به كار مى برند اما محققان ايرانى مى گويند بنده حقير يا ...
تحقيق و پژوهش هنوز هم براى او از همه كارهاى ديگرش مهم تر است و انتشار اين تحقيقات شادى آورتر.
خودش مى گويد مثل باستان شناسانى كه زمين را براى يافتن جسم گرانبهاى باقى مانده از نسل هاى پيشين انسان، حفر مى كنند، او و همكارانش هم به دنبال صندوقچه قديمى ارتباطى ايران گشته اند، در لابه لاى تاريخ و صفحات كتاب هاى نوشته شده از آن.
از بازار وكيل تا بازار پيام
گشت و گذار در لابه لاى صفحات تاريخ، او را به نظريه ديگرى هم رسانه است. نظريه «بازار پيام». اساس اين موضوع هم از دوران گذشته مى آيد؛ بازارهاى آل بويه. بازارهاى آل بويه ويژگى هايى دارد كه مى توان آن را با فضاى سايبر امروز مقايسه كرد. او در مقاله اش ۱۴ ويژگى براى اين بازار عنوان مى كند. در بازار جهانى پيام، ديگر عصر ارتباطات فرمايشى و از بالا به پايين تمام خواهد شد و نوع ارتباطات رسانه اى، افقى خواهد بود، نه عمودى. درست مثل بازارهاى سنتى ايران كه فروشنده به جاى استقرار در نقطه اى ثابت رو به روى حجره بين مشتريان در رفت وآمد بود. حجره و بازار هيچكدام در غير قابل عبورى نداشتند كه رفتن به داخل را غير ممكن سازد. در بازار جهانى پيام، همچون اينترنت عصر حاضر، دسترسى به هر نوع پيام، بسيار سهل تر و بى مانع تر انجام خواهد شد.
در بازارهاى سنتى، افراد مى توانستند به صورت تك فروش - نه دستفروش - كالايى را حتى براى يك بار به فروش برسانند. گاهى نيز ممكن بود يك تك فروش به تدريج تبديل به يك فروشنده حرفه اى شود. پديده اى كه نوع ابتدايى آن را در وبلاگ نويسى جهان معاصر مى توان ديد. در بازارهاى سنتى محدود بودن فاصله حجره ها، همراه با باز بودن در و امكان رفت وآمد و تعامل خريدار، فروشنده و عابر، سبب مى شد كه فروشندگان از نيازها و سلايق مردم بيشتر مطلع باشند، ضمن آنكه دستيابى به عملكرد رقبا و رازهاى حرفه اى آنها كار دشوارى نبود. در بازار پيام هم فرو ريختن ديوارهاى ارتباطى سبب مى شود كه نوآورى همراه با اقتباس و تقليد در سبك و محتواى پيام، انحصار را از بين ببرد. ملاقات چهره به چهره اما مجازى فرهنگ هاى مختلف با يكديگر، مشابه بديده بانى تعداد مراجعه كنندگان به سايت ها و ساير رسانه هاى سايبر عصر حاضر سبب خواهد شد كه آگاهى از سليقه ها و تأمين آنها تكثر رسانه اى را در اندازه هاى متنوع توسعه دهد. در آن بازار، مخاطب امروزى تبديل به گزينشگر خواهد شد و پديده اى شكل خواهد گرفت كه او آن را تارنماى پويا (Dynamic Web) ناميده است.
اين ويژگى هاست كه محسنيان راد بر اساس آن نتيجه مى گيرد، توسعه فناورى اطلاعات و ارتباطات سبب مى شود در آينده، دهكده جهانى، به وضعيتى مانند نظام حاكم بر مبادلات كالا در بازارهاى سنتى قرون گذشته مشرق زمين برسد. بازارهايى كه هنوز در نمونه هاى شبيه آن فروشنده فرياد مى زند تا رهگذران را از كالاى روى پيشخوان آگاه كند. محسنيان راد، نظريه بازار پيامش را بارها در كنفرانس هاى مجارستان و اسپانيا ارائه و در آمريكا منتشر كرده است. چند ماه پيش كه اين نظريه را در كنفرانس بين المللى روابط عمومى ارائه مى كدد، دكتر معتمد نژاد پشت ميكروفون گفت: «همه ما در حال سنتز هستيم و او به مرحله تز رسيده است.» دكتر محسنيان راد منتظر است كه از طريق فصل آخر كتاب دوهزار صفحه اى در حال انتشارش (ايران در چهار كهشكان ارتباطى) نظريه خود را به فارسى منتشر كند.
پژوهشكده آرام
تمام اين تحقيق ها را اينجا به سرانجام رسانده، جايى كه بيشتر عمرش را در آن گذرانده است. جز ساعت هايى كه سر كلاس است، اتاق كار بزرگ خانگى اش بهترين مكان مى شود براى جمع بندى آنچه رد اين سال ها دنبالش بوده؛ تحقيق و پژوهش. اتاقى كه ديوارهايش به كتاب منتهى مى شود و ميزهايش به سه كامپيوتر از سه نسل مختلف. كامپيوترهايى كه به او و همكارانش از فارغ التحصيلان دانشگاه هاى شريف واميركبير كمك كرده تا نرم افزار تحقيقاتى MRP را طراحى و مديريت بيش از ۳۰ پروژه تحقيقاتى را به سامان برساند. براى توسعه علم ارتباطات زحمات زيادى كشيده و هيچ گاه تصميم نگرفته از ايران جاى ديگرى برود.
رفتن برايش واژه اى نامأنوس است و ماندن روش معمول.
دور تا دور ديوار اتاق كارش پر است از لوح هاى قدردانى. بعضى از آنها را از رئيس جمهوران ايران گرفته، بعضى ها را از مراكز علمى بين المللى. شادى نشستن آنها را بر ديوار اتاق كارش پنهان نمى كند. هنوز، پژوهش، مهم ترين اصل زندگى اش است و اتاق خانگى اش، آرام ترين پژوهشكده خصوصى.
<< Home