Mass Communication

Tuesday, June 21, 2005

نگاهي به روزنامه نگاري الكترونيك

تكنولوژي اينترنت امروزه ارتباطات را بسيار آسان و كم هزينه و ارزان كرده است. اين تكنولوژي، افراد زيادي را به خود جلب كرده و در زندگي روزمره افراد نفوذ كرده است، بطوري كه ارتباط الكترونيكي جزو لاينفك زندگي افراد به شمار مي آيد. حتي رسانه هاي جمعي نيز به نوعي اينترنت را پذيرفته اند و تقريبا تمامي اشكال رسانه هاي سنتي از قبيل راديو و تلويزيون و روزنامه ها كار خود را در اين حوزه جديد بسط و گسترش داده اند. اين فن آوري اگر چه در تمامي جوامع به شكل يكسان و متعادلي مورد استفاده قرار نمي گيرد، اما بدليل توانايي هاي شگرف و بي سابقه اي كه دارند در آينده عموميت بيشتري خواهند يافت. مطلبي در زمينه روزنامه نگاري الكترونيك تهيه شده كه مي خوانيد .
روزنامه نگاري الكترونيك به معني انتشار اطلاعات در دوره هاي زماني مشخص در قالب صفحات وب بر روي يك شبكه اطلاع رساني يا روي اينترنت است.
اينترنت و تار جهان گستر، هر دو بطور قابل توجهي، بر ژورناليسم مدرن تأثير گذارده اند. بسياري از ايستگاه هاي پخش تلويزيوني، راديويي و روزنامه ها، سايت هاي خود را با استفاده از تكنولوژي اينترنت اداره مي كنند. رسانه هاي آن لاين (online) با توجه به طبيعت شان از رسانه هاي سنتي مجزا هستند. در يك روزنامه الكترونيك اين امكان وجود دارد كه علاوه بر نوشته ها و تصاوير، از صدا و فيلم نيز استفاده شود و با استفاده از فن آوري چند رسانه اي
(Multi Media) روزنامه مي تواند از قابليت هاي رسانه هاي ديگر همچون راديو و تلويزيون نيز بهره گيرد و مانند رسانه اي جديد، ضمن حفظ قابليت هاي سنتي خود، امكانات جديدي نيز ارائه كند. به عنوان مثال هر يك از رسانه هاي قبلي مبتني بر يك يا دو راه حسي براي برقراري ارتباط بودند: روزنامه با بينايي، راديو با شنوايي و تلويزيون با بينايي و شنوايي سر و كار دارد، اما رسانه جديد ديجيتالي فرصتي براي تلفيق تصوير، متن و صدا در فرآيندهاي ارتباطي يك سويه و دوسويه را فراهم مي كند.
راجرز فيلدر در مورد فرآيندي كه با ظهور هر رسانه ارتباطي جديد آغاز مي شود از اصطلاح «دگرگوني رسانه» استفاده مي كند و معتقد است كه رسانه جديدي بطور خودجوش و مستقل پديد نمي آيد بلكه حاصل تدريجي «دگرگوني رسانه قديمي» است و زماني كه اشكال جديدتر رسانه هاي ارتباطي ظهور مي يابند، شكل هاي قديمي تر از ميان نمي روند بلكه به جاي نابودي، به رشد تدريجي و منطبق سازي خود ادامه مي دهند.
در هر حال اولين روزنامه آن لاين، كه محتواي خود را به صورت الكترونيك ارائه كرده است، روزنامه شيكاگو تريبيون، در سال ۱۹۹۲ است. از سال ،۱۹۹۲ رسانه هاي آن لاين بطور خارق العاده بسط يافته و به تكامل رسيده اند.
در ايران نيز، همشهري اولين روزنامه اي بود كه در سال ،۱۳۷۳ نسخه الكترونيك روزنامه چاپي خود را منتشر كرد. اولين روزنامه الكترونيك محضي كه تاكنون در ايران منتشر شده، خانه ملت است كه توسط مجلس شوراي اسلامي تهيه و منتشر مي شود.
بايد توجه داشت كه روزنامه نگاري الكترونيك هم چشم و هم گوش مخاطب را نشانه مي گيرد و به همين دليل صداها و جلوه هاي ويژه تصويري نيز نقش مهمي برعهده دارند، با وجود همه اينها روزنامه نگاري الكترونيك نيز برپايه متن و نوشتار بنا شده است. محتويات چنين روزنامه اي به چاپ بر روي كاغذ، فقط بصورت فايل هاي كامپيوتري در دوره هاي زماني معيني در يك شبكه اطلاع رساني متصل به اينترنت قرار مي گيرد و مخاطبان چنين نشرياتي مي توانند صفحات روزنامه را روي صفحه نمايش كامپيوتر خود ببينند و يا آن را روي كاغذ چاپ كرده و سپس مطالعه كنند. اتصال به شبكه اطلاع رساني مورد نظر ممكن است از طريق اينترنت يا در يك شبكه داخلي (اينترانت) صورت پذيرد. يك روزنامه ممكن است فقط بصورت الكترونيك منتشر شود يعني هيچ نسخه چاپي از آن موجود نباشد. در عين حال نشريات بسياري هم هستند كه علاوه بر چاپ و انتشار نسخه كاغذي، بصورت الكترونيك نيز منتشر مي شوند. به چنين نشريات الكترونيكي مي توان عنوان نسخه الكترونيك نشريات چاپي اطلاق كرد.
اكثر روزنامه ها بدان جهت به فضاي سايبرنتيك توسل جسته اند كه از رقيبان خود عقب نمانند. اين نسخه هاي اينترنتي سبب شده اند روزنامه ها در سطح جهان به دست كساني برسند كه پيش از آن خواننده اشان نبوده اند. نسخه هاي الكترونيك همچنين روزنامه ها را قادر مي سازد تا زير ساختي براي پخش پيام هاي بازرگاني فراهم آورند. علل گرايش به روزنامه هاي سايبر دلايل شخصي دارد كه به ويژگي هاي منحصر به فرد آنها باز مي گردد از جمله آنها مي توان به موارد زير اشاره كرد: ۱ _ عدم محدوديت زماني و مكاني: زمان و مكان هر دو براي روزنامه هاي الكترونيك نابود شده اند، خواننده يك روزنامه الكترونيك هرگز منتظر يك ساعت خاص براي دسترسي به اطلاعات باقي نمي ماند و به محض تماس با رسانه خود در اينترنت، در جهان سايبر قرار مي گيرد و اين يعني دسترسي سريع و آن لاين به اطلاعات. در ضمن حتي اختلاف ساعت با ساير كشورها براي دسترسي به اطلاعات موجود در رسانه هاي سايبر آنها و همچنين فاصله مكاني خواننده رسانه سايبر با اين نوع رسانه ها نيز هيچ مفهومي ندارد. روزنامه هاي الكترونيكي لحظه به لحظه در معرض ديد مخاطب قرار دارند و ساعت انتشار براي آنها هيچ معنا و مفهومي ندارد. در ضمن براي رسانه هاي سايبر هيچ مشكلي از نظر توزيع هم وجود ندارد، نه برف، نه باران، نه كمبود وسايل نقليه زميني و دريايي و نه مشكل تنظيم ساعت ارسال نشريه با خطوط هوايي، هيچ كدام مطرح نيست.

2- امكان دسترسي به ادبيات جهاني واژه ها:
وجود فرامتن ( Hypertext) در رسانه هاي سايبر از ديگر مزاياي روزنامه نگاري الكترونيك است، فرامتن جذاب ترين مشخصه روزنامه هاي الكترونيك است. شايد ديده باشيد كه بسياري از واژه ها در متون اينترنتي، نوراني تر از ساير واژه ها هستند و يا با رنگ ديگري كه غالبا آبي هستند به نمايش درآمده اند. اگر با ماوس (Mouse) بر روي هر يك از اين واژه ها كليك كنيم، آنچه در عمل رخ مي دهد دستيابي به ادبيات جهاني آن واژه است. به عبارت بهتر مفهوم فرامتن اين است كه متون در جهان رسانه هاي سايبر به يكديگر گره خورده اند و زمان و مكان در اين گره خوردگي نابود شده است. استفاده از اين امكان، به معني دستيابي مخاطب به ادبيات جهاني يك واژه است. اين امكان براي هيچ يك از روزنامه هاي نوشتاري حتي در آرشيو خودشان متصور نيست و به يك رويا مي ماند.
۳ _ امكان استفاده از گرافيك متحرك، موسيقي، صدا و تصوير:
از بين موارد فوق، تنها تصوير است كه در رسانه هاي چاپي وجود دارد كه آن هم البته بدون تغيير مي ماند و براي هر نسخه روزنامه، ثابت است. اما در روزنامه هاي الكترونيك، گرافيك هاي متعدد و متحرك، تصاوير تغيير يابنده، صدا و موزيك به كمك خبرها، مقاله ها، گزارش ها و... مي آيند تا تأثيرگذاري مطلب به اوج خود برسد و كاربران رسانه هاي الكترونيك به هيچ وجه احساس خستگي نكنند.
۴ _ امكان ارتباط بي واسطه:
يكي ديگر از ويژگي ها و مزاياي روزنامه نگاري الكترونيك اين است كه بين توليدكننده و مصرف كننده يا همان رسانه و مخاطب، هيچ واسطه اي وجود ندارد و اين چيزي شبيه به ارتباط چهره به چهره است. به عبارت ديگر، هر دو طرف، هميشه به هم دسترسي دارند و امكان پس فرست هم بطور لحظه به لحظه براي طرفين موجود است.
۵ _ امكان كنش و واكنش دوسويه:
يكي از هيجان انگيزترين ويژگي هاي روزنامه نگاري الكترونيك، دوسويه بودن آن است. همانطور كه سير اطلاعات از سوي روزنامه الكترونيك امتداد مي يابد، مسير ديگري هم براي مخاطب هست تا اطلاعات خود را براي رسانه ارسال كند. به ديگر زبان روزنامه نگاري الكترونيك يك خيابان دو طرفه است. امكان ارسال فايل و يا ارسال نامه الكترونيك (mail-e) از ابزارهاي تعادل در اين نوع از رسانه هاست. به اين ترتيب علاوه بر ارتباط دوسويه روزنامه با مخاطبانش، ارتباط خوانندگان با يكديگر نيز برقرار مي شود.
۶ _ امكان شخصي شدن:
روزنامه هاي الكترونيك حتي مي توانند براي يك نفر انتشار يابند. به اين معني كه شما مي توانيد به روزنامه خود دستور بدهيد كه چه نوع اطلاعاتي را در اختيارتان قرار دهد و چه نوع اطلاعاتي را در اختيارتان قرار ندهد. اين كار البته به برنامه نويسي دقيق و ديناميك نياز دارد. در اين حالت، كاربر روزنامه الكترونيك به جاي دريافت كل مطلب، فقط مطلب سفارشي خودش را دريافت مي كند.
۷ _ رفتارهاي افقي و بدون سلسله مراتب:
با نگاهي به ادبيات و همچنين مرور نظريه هاي ارتباطي متوجه خواهيم شد كه ارتباطات جمعي از آغاز حالتي يك طرفه و عمودي داشته است. از مدل هاي ارتباطي شانون و ويور (claude Shannon and warren weaver) تا نظريه گلوله هاي جادويي
(Magic Bullets Theory) همه و همه جريانهايي يك طرفه بوده اند. حال آنكه در رسانه هاي الكترونيك، گيرنده يك مشاركت گر فعال است كه مانند فرستنده در توزيع اطلاعات شركت دارد. به نظر مي رسد كه اين ويژگي هاي منحصر به فرد به خوبي معرف چالش هاي موجود در برابر رسانه هاي نوشتاري سنتي باشد. اما اتفاق مهم روز اين است كه خود رسانه هاي الكترونيك نيز اكنون در عصر فن آوري هاي جديد، در برابر چالش هاي تازه اي قرار گرفته اند. آنها اكنون با يك رقيب از جنس خودشان مواجه شده اند و آن هم وبلاگ (weblog) است.
از ديگر ويژگيهاي يك روزنامه الكترونيك آنكه تعداد خوانندگان يك روزنامه الكترونيك قابل اندازه گيري است. به كمك ابزارهاي مديريت شبكه هاي كامپيوتري، هر شبكه اطلاع رساني اين توانايي را دارد كه تعداد افراد مراجعه كننده به يك پايگاه وب را در طول شبانه روز مشخص كند. به اين نكته نيز بايد توجه كرد كه روزنامه هاي الكترونيك همانند روزنامه هاي چاپي داراي تحريريه، خبرنگار، عكاس، حروفچين، صفحه آرا، ويراستار، دبير سرويس، سردبير و غيره است، اما دانش و مهارت انفورماتيكي بسياري از اين افراد، از هم سطحان خود در روزنامه هاي چاپي بالاتر است. به عنوان مثال، صفحه آراي يك روزنامه الكترونيك بايد علاوه بر آشنايي با اصول طراحي صفحات روزنامه، به خصوصيات و نحوه طراحي وب نيز تسلط كامل داشته باشد تا بتواند اصول و روش هاي صفحه آرايي خود را در قالب اين صفحات بگنجاند. در واقع، افراد شاغل در روزنامه هاي الكترونيك بايد تخصص خود در علوم اجتماعي را با فن آوري هاي نوين درهم آميزند.
اما كسب درآمد روزنامه هاي الكترونيك بيشتر از طريق آگهي است و با درج آگهي هاي اينترنتي در صفحات وب روزنامه درآمد كسب مي كند يا از طريق حق اشتراك مطالعه روزنامه و حق اشتراك استفاده از آرشيو الكترونيكي و خدمات جانبي بخشي از هزينه هاي خود را پوشش مي دهد. اما در مقابل يك روزنامه الكترونيك هزينه هايي هم دارد كه بالطبع بيشتر از هزينه يك روزنامه چاپي است، از جمله هزينه دستمزد متخصصان انفورماتيك كه معمولا از روزنامه نگاران روزنامه هاي چاپي بالاتر است. همچنين هزينه تهيه و نگهداري تجهيزات نوين مانند دوربين هاي عكاسي و فيلمبرداري ديجيتال، كامپيوترهاي كيفي قوي و تجهيزات ارتباط با اينترنت و غيره دربردارنده هزينه هايي است.
با وجود آنكه فن آوري هاي نوين مي تواند امكانات جديد و در عين حال مخاطرات تازه اي براي رسانه هاي موجود فراهم آورد، توسعه فعلي نشريات الكترونيك يا نشريات موجود در شبكه وب، بر اثر اشتياق ناشران مطبوعات باعث شده كه اينترنت به مكاني براي دگرگون ساختن روند روبه كاهش ميزان خوانندگان و نه به عنوان خطري براي نشريات چاپي مورد تأكيد قرار گيرد. روزنامه نگاري الكترونيك گرايشي گذرا نيست و هنوز در حال ريشه دواندن در عادات ميليون ها كاربر در سراسر جهان است كه بدون كنار گذاشتن رسانه هاي سنتي، به جستجوي اخبار در وب مي پردازند. اين وضعيت شبيه به همان چيزي است كه فيلدر آن را «دگرگوني رسانه» ناميد و باز هم نقش اول را در مرزهاي جديد ژورناليسم به رسانه هاي سنتي مي دهد. با توجه به توسعه نشر الكترونيك، صنعت مطبوعات ظاهرا به آينده خود اميدوارتر است. ناشران و سردبيران نشريات الكترونيك معتقدند كه فرصت چنداني براي نشريات چاپي وجود ندارد كه توسط نشريات الكترونيك جايگزين گردند. در عوض دست اندركاران نشريات چاپي براين عقيده اند كه نشريات چاپي پتانسيل آن را دارند كه چشم اندازهاي گسترده تري فراروي اين صنعت بازگشايند.
آينده يك رسانه جديد بستگي به اين دارد كه آيا اين رسانه، نسخه ديگري از يك رسانه موجود است يا خير؟ و اينكه تا چه اندازه مي تواند به ارزش رسانه قبلي بيفزايد. به عنوان مثال، روزنامه ها پس از سال هاي دهشتناكي كه طي آن، مؤسسات دات كام آنها را تهديد به نابودي مي كردند، هم اكنون در حال بازآفريني خود هستند تا به شركت هاي اطلاعاتي توزيع كننده خبر براي مراكز مختلف از روزنامه هاي كاغذي گرفته تا اينترنت و از كامپيوترهاي شخصي گرفته تا ابزارهاي بي سيم الكترونيكي تبديل شوند. پس آيا نمي توان هم ميراث گوتنبرگ را حفظ كرد هم از مزاياي روزنامه هاي الكترونيك برخوردار شد؟ به نظر مي رسد در حال حاضر روزنامه هاي الكترونيك و روزنامه هاي چاپي با تمام معايب و مزايايي كه دارند، به موازات يكديگر به كار خود ادامه مي دهند اما اين شرايط به راحتي مي تواند تغيير كند و كفه ترازو را به سمت يكي از آنها متمايل نمايد، به عنوان مثال روزنامه هاي الكترونيك مي توانند بواسطه پيشرفت فن آوري اطلاعات معايب خود را رفع نمايند و اينكه اگر امروز، هزينه و كيفيت ارتباط با اينترنت به عنوان يك عامل تأثيرگذار، پيشرفت روزنامه نگاري الكترونيك را كند ساخته، مي توان تصور كرد كه در صورت فراهم آمدن امكان ارتباط كيفي براي همه جهانيان با سرعت چندين برابر آنچه اينك مرسوم است، با تحقق آنچه بيل گيتس مدير عامل شركت مايكروسافت در سر مي پروراند، يعني رايگان شدن ارتباطات اينترنتي، چه تأثيري بر آينده مطبوعات و ساير رسانه ها خواهد گذاشت؟ اما روزنامه هاي چاپي نيز مي بايست با اتخاذ راهكارهاي مناسب خود را از خطر نابودي نجات دهند و سعي كنند خود را از يك سازمان پخش خبر به يك سازمان توليدكننده اطلاعات تبديل كنند كه دستيابي به چنين نقشي نياز به يك سري تحولات عمده فرهنگي در روزنامه نگاري دارد، تحولي كه نياز به ترك رفتار نخبه سالارانه و همچنين ترك دروازه باني كردن اخبار دارد. زيرا دنياي سايبر، دنياي ندادن اطلاعات نيست، بلكه دنياي بمباران اطلاعات است. عرصه سايبر هنوز فاقد دانش است و بيشتر اطلاعات عرضه مي كند. پس در عرصه تبديل اطلاعات به دانش، يك نوع كمبود به چشم مي خورد كه روزنامه هاي نوشتاري مي توانند آن را پر كنند. رسانه هاي سايبر عمدتا خبر زده هستند. پس روزنامه نگاري چاپي نبايد نيروي اصلي خود را كه ارائه گزارش و تحليل است از دست بدهد. بهتر است به جاي پرسش رايج تكنولوژي هاي نوين با روزنامه نگاري سنتي چه خواهد كرد؟ به اين پرسش تبديل شود كه روزنامه نگاران با تكنولوژي هاي نوين چه خواهند كرد؟ صرف دسترسي به تكنولوژي هاي نوين نمي تواند روزنامه نگاران به ويژه نسل جوان آنها را از اتكا به سنن ديرپاي روزنامه نگاري بي نياز كند. صرف دستيابي به تكنولوژي هاي نوين نمي تواند اين نسل را از كشف موضوع هاي روز، شناخت ملاحظات اخلاقي و حقوقي تسلط بر زبان ژورناليستي و تكنيك هاي خبرنويسي و گزارشگري، مصاحبه و مقاله نويسي و... بي نياز كند. البته در مقابل نسل كهن روزنامه نگاري ايران نيز نمي تواند نقش تكنولوژي هاي نوين در چرخه ويرانگر سرعت را ناديده بگيرد. براي اين نسل حيف است كه داشته ها و بايسته هاي خويش را از مخاطبان تكنولوژي هاي نوين دريغ كنند. اين نسل در عين حال بايد بر شكاف موجود ميان خود و تكنولوژي هاي جديد يك پل برقرار سازد. براي نسل اول و نسل دوم روزنامه نگاري در ايران شيفتگي در برابر تكنولوژي چندان خوشايند به نظر نمي رسد و اين تكنولوژي فقط پل عبور به سمت مخاطب است و قرار نيست هيچكس بر روي هيچ پلي بيتوته كند. پل محل عبور است نه توقف. مطلوب ترين حالت در گسترش روزنامه نگاري آن است كه مهندسي پيام عمق بيشتري يابد و درك بهتري از موقعيت كنوني روزنامه نگاري با توجه به روزنامه نگاران مسلط تر و خوانندگان منتقدتر به دست آيد و بالاخره شناخت بيشتري از فرداي روزنامه نگاري در جهاني كه ابزارهاي نوين اطلاع رساني باعث از بين رفتن عنصر زمان و مكان در آن شده اند، فراهم شود. اكنون به خاطر تولد اينترنت اين بزرگترين ابزار ارتباطي بشر در آغاز هزاره سوم و ورود به سپهر جهاني اطلاعات از هر نقطه زمين و در هر لحظه از زمان فقط به جا به جايي «ماوس» روي صفحه خود نياز دارد. شايد بتوان گفت اكنون جهان به اندازه همان مستطيل كوچكي است كه زير پاي «ماوس» انداخته مي شود تا راحت تر حركت كند، به همين سادگي و به همين كوچكي.