نگاهى به تاريخچه خبررسانى در ايران
اشاره: پيشرفت هاى بشر در گذشته و حال و به طور كلى هرگونه دگرگونى در اجتماع از شبكه ارتباطى، راه ها و اطلاع رسانى دقيق، به موقع و درست تاثير مستقيم مى پذيرد. حتى ممكن است كه عدم بهره گيرى صحيح از آن سير پيشرفت تاريخى يك قوم و سرزمين را محدود و كند سازد. اگر توجه كنيم كه جملگى امور حمل و نقل از گذشته از راه زمين انجام مى شده، پست به مثابه تشكيلات مهم در اين مورد سهم قابل توجهى را به خود اختصاص مى دهد و همواره در كانون توجهات دولت ها و حكومتگران بوده است. بحث اين است كه اميران از اين سيستم در جهت تحكيم و تثبيت پايه هاى قدرت و بسط محدوده حكومتى خود تقريباً در سراسر تاريخ بشرى سود جسته اند. در اين گفتار تاريخ و سير شكل گيرى و تحولات تاريخى در ساختار پست از نخستين روز هاى آن تاكنون بررسى شده است.
•••
•دوران باستان
ايرانيان به جهت تسهيل امور و درجه بالاى اهميتى كه رفاه اجتماعى آنان را به دنبال داشت و به علت مهم تر به واسطه قرار گرفتن در جريان اوضاع سياسى و اجتماعى كشور دستگاه منظم، پيشرفته و بسيار دقيق را اختراع كرده و به كار گرفتند. «پيك _ چاپار» كه امروزه به پست (Mail) تغيير ساختار داده دربرگيرنده نام سيستم اطلاع رسانى ايران عصر باستان است. يونانيان متصدى امور پيك را «افدالموس بازيلئوس» (چشم پادشاه) و ايرانيان به كارگزاران خبرى «سپسك» (Spasak) يا چشم و گوش پادشاه مى گفتند. وظيفه اصلى اين دستگاه نظارت و مراقبت در كار هاى ماموران كشورى و لشكرى و اوضاع رعيت و اجتماع و مخابره سريع رويداد ها به پايتخت بود كه موجب مى شد شاه به طور مداوم از امور كشور آگاه باشد. پيك هاى خبرى در ابتدايى ترين شكل خود در تمدن هاى ميان رودان (بين النهرين) مانند آشور، مكده، آكد و بابل ابراز وجود كرد منتها حيطه فعاليت آنها صرفاً سياسى بود و امور حكومتى را به انجام مى رساند. حتى واژه «بريد» (Barid) اصطلاحى كه در دوره اسلامى به پيك و چاپار تعلق مى گرفت ريشه در زبان و فرهنگ بين النهرين دارد. احتمال دارد كه آشوريان گسترش دهنده سازمان خبر رسانى باشند كه هخامنشيان پس از تسخير اين سرزمين آن را مورد بهره بردارى قرار داده و مطابق سليقه و ابتكار خود در آن تغيير و تحول ايجاد كرده باشند. البته هخامنشيان رسم آشور و ماد ها را در اين مورد تكميل كردند. آن عبارت بود از بر پا داشتن يك دستگاه پيك در تمامى راه هاى مواصلاتى كه مشهورترين آنها شاهراه سارد مرز ليديه به شوش پايتخت ايران بود كه با مركز استان ها (ساتراپ ها) ارتباط مستقيم داشت.گزنفون و هرودوت مورخان يونانى ضمن اشاره به سازمان خبردهى ايران (پيك) آن را جالب و شگفت آور دانسته اند. هرودوت در كتاب هشتم بند ۹۸ نوشته است كه: «خشايارشاه در ضمن پيامى به شوش يادآور شده كه اكنون هيچ زنده اى نيست كه بتواند به تندى پيك ها راه بپيمايد. به شماره روز هايى كه براى بريدن هر راهى لازم است مردان و اسبان آماده در راه وجود دارد كه فاصله هر پيك تا ديگرى يك روز راه است اين كسان را نه برف و نه باران و گرما و تاريكى از كارشان بازنمى دارد...»
پيك هاى سواره تيز رو آنگاريون (angarion) ناميده مى شدند. اشكانيان امر اطلاع رسانى و علامت دهى را جدى تر دنبال كردند. اكثر بندر گاه ها و نقاط استراتژيك داراى فانوس هاى دريايى بود كه گاه همانند بنادر كوچك بر روى يك جزيره كوچك مصنوعى كه از سنگ ساخته شده بود مستقر مى شد. آتش هاى متوالى در بالاى تپه ها و مناطق مرتفع و پرچم هايى كه بر فراز برج هاى نگهبانى تكان داده مى شد از جمله مهم ترين نماد هاى انتقال خبر و گزارش در دوره اشكانى به ثبت رسيده است. با اين وصف افروختن مشعل در دوران كهن يكى از رايج ترين وجوه خبر دادن بوده است. افزون بر اين حجم گسترده تجارت و بازرگانى پارت هاى اشكانى با دول روم در غرب و چين در شرق از راه ابريشم ايجاد شبكه گسترده اى از پيك هاى تندرو و چابك و راه هاى امن و مناسب را مى طلبيد كه اين دولت نسبت به آن همت گماشت. اما دولت ساسانى از مدل متفاوت با اشكانى و هخامنشى بهره مى برد. اداره چاپار و پيك مخصوص امور دولتى بود و با مردم ارتباط چندانى نداشت. فايده اين سيستم آن بود كه ميان مركز و ايالات ارتباط سريع و منظم برقرار مى نمود. اداره چاپار اشيا و اشخاص و مراسلات آنان را از شاهراه هاى آباد و مجهز انتقال داده و از اين رو در توقفگاه هاى بين راه (منازل) به نسبت اهميت كالا عد ه اى همراه و اسب آماده نگهدارى مى كردند تا در صورت تهديد شدن يا ضرورت فوراً نسبت به حمل مسافر و كالاى او اقدام شود. قاصدان شترسوار و شاطران پياده عمده ترين عوامل حمل و انتقال مسافر، كالا، اخبار و نامه هاى دولتى و شخصى در روزگار ساسانى بوده اند.
اگرچه اميل بنونيست هخامنشيان را به خاطر ايجاد پيك هاى بسيار سريع كه حتى مورد تحسين يونانيان واقع شده بود مخترع پست و چاپار مى داند رويه اى كه مصر و روم به ترتيب از ايران اقتباس كردند و هرودوت نيز افروختن مشعل و پرستوى نامه بر را از عوامل شايع خبردهى در ايران عصر هخامنشى ذكر كرده اند و پژوهشگران روسى از جمله نينا، و، پيگولوسكايا برآورد كرده است كه حدود ۱۱۱ چاپارخانه (مركز پست) در طول شاهراه دولتى ميان شوش و سارد وجود داشته اما به طور كلى اطلاع مردم از احوال يكديگر و اقوام و خويشان و بستگان در دوران باستان يك مسئله اجتماعى بسيار مهم و درخور توجه بوده است. اين مسئله توجه جدى دولت هاى آن عصر نسبت به تاسيس ادارات اطلاع رسانى را به ما مى گويد. به اسب هاى تيزرو چاپار ها در دوره ساسانى «بَغد پسپانيگ» (Baghdpespanig) گفته مى شد. كرمر (Kermer) نويسنده ديگر غرب ايده اى متفاوت با كريستين سن دارد. وى اصولاً امر خبررسانى را نوعى جاسوسى دولتى مى داند البته هر دو نويسنده اين موضوع را به سطح اجتماع و مردم تقليل نمى دهند و آن را مختص دولت مى دانند اما چنانكه گفتيم امور اجتماعى و اخبار مردمى نيز به نوبه خود به موقع انتقال يافته و اهميت خود را حفظ مى كرد. نويسندگان ياد شده خاصه امر جاسوسى را در دوره خسرو اول ساسانى (خسروانوشيروان) بسيار معمول مى دانند؛ موضوعى كه در نامه تنسر _ يكى از متون دينى و اعتقادى مهم عصر ساسانى _ نيز تاييد شده است. در شاهنامه حكيم فردوسى فارسنامه ابن البلخى و تاريخ طبرى نويسندگان گرانقدر آن از كاربرد و ايجاد شبكه ارتباطى و خبرى به ويژه در دوران لهراسب و گشتاسپ كيانى ياد كرده اند.
•دوران پس از اسلام
بَريد كلمه اى است كه در دوران اسلامى وارد فرهنگ مراسلاتى ايران شد. فلسفه نام گذارى شبكه پستى اين بود كه در آن ايام دم اسب ها و چاپار هاى خبرى و نامه رسانى را مى بريدند به همين علت به آنها «دُم بُريد» گفته مى شد. اما اعراب به آن بريد مى گفتند. در واقع منصور خليفه عباسى احيا كننده سيستم پيك و چاپار پس از يك دوره گسست و هرج و مرج كه ناشى از حمله اعراب مسلمان به ايران بود، آن هم به سبك و سياق دوره باستانى بدون تغيير محسوس است. منصور با هدف كسب اطلاع از عملكرد روزانه سادات مكه و مدينه شبكه پست را ميان شهر هاى بغداد، مكه و مدينه برقرار ساخت. كاركنان پست علاوه بر خبر در واقع براى دستگاه خلافت نوعى خبرچينى را انجام مى دادند. رئيس اداره پست «صاحب البريد» نام داشت كه موظف بود نامه هاى محرمانه و سر به مهر را براى خليفه ارسال و گزارش موجودى طلا و شيوه زندگى والى (نماينده خليفه) حتى كارمندان جزء را به عرض برساند. نامه هاى پستى شخصى هر استان نيز با پست دولتى حمل مى شد. حجم نامه هاى محرمانه حكومتى به قدرى بود كه نوشته اند پس از مرگ هارون الرشيد خليفه مقتدر عباسى (۱۹۳ ه ق) چهار هزار نامه داراى لاك و مهر دولت عباسى در ديوان خلافت پيدا شده كه باز نشده بودند. توزيع نامه به وسيله افراد چالاك و زرنگ بود كه به آنان «ساعى» (Saeei) گفته مى شد. شمار چاپارخانه ها و مسافت راه ها، تاريخ حركت و خروج و ورود پيك ها و چاپار ها به شكل دقيق در يك دفتر راهنما ثبت و ضبط مى شد. تحولات ديوانى در پست در دوره خلفاى اموى و عباسى پيرو مناسبات سياسى ميان دولت ها بود به اين معنا كه اگر روابط ميان مراكز حكومتى قطع يا به تيرگى مى گراييد خبر و اطلاع رسانى نيز از آن تاثير مى پذيرفت. در اين مورد مى توان به اقدام امين خليفه عباسى در سال ۱۹۴ ه ق اشاره كرد كه در واكنش به برادرش عيسى بن ماهان- والى او در خراسان- انجام شد. با تيرگى رابطه دو برادر شبكه بريد (پست) ميان خراسان و بغداد نيز قطع شد.
•دوره سامانيان تا آل بويه (۳۹۵- ۲۰۵ ه)
مُنهِى (صاحب خبر) عنوانى بود كه به پيك و چاپارها در اين برهه از تاريخ تعلق مى گرفت. وظيفه اصلى منهيان رساندن اخبار به پايتخت بود. تحكيم پايه هاى قدرت سياسى و نافذ بودن اوامر حكومت در سرتاسر كشور موجب مى شد كه ماموران پستى از نفوذ خوبى برخوردار باشند. از اين رو آنان قادر بودند گزارش هايى مستقل حتى درباره اعمال اميران و حكام مقتدر ولايات به مركز مخابره نمايند. نرشخى نويسنده تاريخ بخارا گفته است كه: در روزگار سامانيان بخارا، مركز حكومت، ده وزارتخانه و ديوان داشت كه يكى از آنها اداره ديوان پست بوده است. تمهيداتى امنيتى در نظر گرفته شده بود كه چاپار ها و چاپار خانه ها فارغ از هرگونه تهديد در پيمودن مسافت ها طى طريق نمايند. ابن خردادبه جغرافيدان مشهور عصر مطالب خواندنى در اين مورد به دست داده او مى گويد: «از كبال قانوشجان بالا (مرز چين) پانزده روز راه كاروان رو است و براى چاپار تُرك سه روز راه. چاپارخانه هاى موجود در راه شرق به غرب ايران نيز عبارتند از: ميان سُرمن راه (سامره) تا دَسكَرَه ۱۲ چاپار، از بغداد تا دسكره ۱۰ چاپار، تا جلولا ۴ چاپار، جلولا تا حُلوان ۱۰ چاپار، تا نصير آباد ۹ چاپار، از نصير آباد تا قَرماسين (خُرمثين زادگاه بوعلى سينا) ۶ چاپار، از خرمثين تا خُنداد ۱۰ چاپار، تا همدان ۳ چاپار ، همدان تا مُسكويه ۲۱ چاپار، تا رى ۱۱ چاپار، رى تا قومش (كومش شهر نزديك دامغان) ۲۳ چاپار و از قومش تا نيشابور ۱۹ چاپار است.» در مسير بزرگراهى كه ابن خردادبه ترسيم مى كند (بغداد تا نيشابور) ميزان اهميت كس و نقل و انتقالات اخبار نمايان مى شود. وى همچنين نرخ دستمزد چاپار ها را ذكر كرده كه اين مى تواند بسيار درخور توجه باشد. به عنوان مثال وى پرداختى مسير شَهرزوَر و صامغان و داراباد را ۲۷۵۰ درهم و مسير ماسبَدان (نزديكى همدان) تا صَيمَره (مِهر جانقَذَق) را ۳۵۰۰ درهم و مسير همدان تا قم را كه ۴۷ فرسخ بوده ۲۵۰۰ درهم مى داند.
در عصر حكومت آل بويه بريد و پست دو سازمان جداگانه از يكديگر بودند اما بريد از بسيارى جهات همانند پست عمل مى كرد. رئيس اين ديوان نامه ها و گزارش ها را از صاحبان بريد در هر شهر و ناحيه دريافت مى كرد و به اطلاع امير يا خليفه مى رساند. به جهت تسريع در امر خبررسانى به اوضاع راهدار خانه ها و راهداران و پيك بسيار رسيدگى مى شد و دستمزد قابل قبولى دريافت مى كردند. با اين توضيح عمده ترين وسايل انتقال اخبار و نامه عبارت بودند از: بريد كه خود دو نوع سواره و پياده را دربرمى گرفت. دوم كبوتر و پرستوى نامه بر، سوم پيك هاى دونده. بريد سواره اسب شاهى را در اختيار داشت و هر اسب چهار ميل را مى پيمود. بريد پياده يك سوم ميل (حدود ۳۰۰ كيلومتر) و سپس تعويض مى شد. مقدار مسافت طى شده توسط پياده ها داوه (Dave) نام داشت. در بيرون هر آبادى چاپارخانه با مردان آماده و تازيانه به دست و كمر بسته وجود داشت، قاصدانى چالاك كه نامه را دست به دست و منزل به منزل به مقصد مى رساندند. گاه متهمان و محكومان قضايى نيز به وسيله اين افراد به محل مجازات يا محاكمه برده مى شدند. كبوتران ويژه پادشاه و خليفه بودند، اين وسايل ارزش مادى زياد (هزار دينار) داشتند. كبوتران حامل خبر خوش را رنگ آميزى كرده و چنانچه فاصله نزديك بود با عطرهاى خوشبو معطر مى ساختند. يك خبر از بغداد به كوفه ممكن بود شش روز طول بكشد اما كبوتران اين فاصله را در يك روز پيموده و پاسخ نامه را نيز عودت مى دادند. در اين مورد ابوالحسن علوى ورود قرمطيان به كوفه را به عضدالدوله ديلمى در فاصله چند ساعت گزارش كرده است. بارزترين وجه استفاده از پيك هاى دونده نيز در تسخير بغداد توسط معز الدوله بوده است كه دو دونده مشهور عرب به نام هاى فقيل و مرعوش بيشتر اخبار مربوط به اين بخش را مى رساندند.چهارم مشرف دستگاه ديوانى كه به كسب و جمع آورى اخبار و گزارشات و اطلاعات پراكنده در سرتاسر كشور و ارسال آن به دربار حكومتى اشتغال داشت در دوران غزنويان شبكه پستى به «اسكدار (Askdar) و شاطر (Shatter) = پيك مقاوم و ورزيده» تغيير نام داد. نقل است كه خواجه نظام الملك طوسى وزير كاردان ايرانى به پادشاه وقت سفارش كرد كه در مسير راه هاى عمده كشور پيك هاى مرتب نشانده و مشاهر و مرسوم ايشان را فراهم بايد كرد، اگر چنين بود در شبانه روز از پنجاه فرسنگ را هر خبر كه باشد و حادث شود برسانند. با وجود توجه فراوانى كه به بخش سازمان پستى مى شد اما گهگاه كارگزاران دولتى با پرداخت رشوه و زد و بند از پيك ها درخواست ارائه گزارش هاى خلاف واقع را به پادشاه مى نمودند حتى در اين راستا افراد بى گناه متهم مى شدند.
در اين باب نويسنده كتاب آداب الحرب و الشجاعه نوشته است: «بيشتر صاحبان بريد به وزارت رسيده اند پس قدر اين مرتبه بايد دانست كه دوم درجه وزارت است. صاحبان بريد جملگى عالم و مصنف بوده اند پس اين افراد بايد خداترس بوده و بر اين كار (خبررسانى) بايد مردان جلد گمارد تا حال ها و خبر ها به راستى كنند و اسير مال و زر و سيم نباشند. بريد از مهم ترين كار هاى ملك است. از درستى رويداد ها بايد اطمينان حاصل گردد و در روزنامچه ثبت شود. از معاملت باخبر و نايبان امين كوتاه دست، راست قول و راست قلم را بر اين كار گماردن. به حقوق خود قانع و طمع ورزى ننمايند.» مطابق اين گفتار امنيت ملى كشور با عملكرد صادقانه و حسن نيت و تامين مالى و جانى پيك ها پيوند مى خورد. ارائه يك گزارش خلاف واقع جداً مى توانست امنيت كشور و ملت را به مخاطره اندازد. وجدان و احساس مسئوليت از اركان مهم امنيتى در هر عصرى است، در آن روزگار نيز جايگاه خود را به خوبى حفظ كرده است. ابوالفضل بيهقى مورخ گرانقدر در تاريخ خود به پيك ها اشاره كرده است. وى پيك هاى سواره را خيل تاش و ديوسوار خوانده و اسكدار را مترادف خورجين يا كيسه هايى به كار برده كه نامه را در آن قرار داده و به وسيله حلقه هايى مهر و موم مى شد. در عصر مغول و تيمورى پست اهميت و جايگاه خود را از دست نمى داد. «چون عرصه مملكت چنگيزى وسعت يافت و نياز مى افتاد كه امرى يا مهمى را به اطراف مملكت ابلاغ كنند به فرمان او در مراحل و مواضع معين يام (پست) قرار داده و مخارج هر يام را از محافظ علوفه و چهارپايان و غير آن تعيين مى كردند بدين وسيله ايلچيان مى توانستند اخبار را به سرعت منتقل سازند.»
اوكتاى قاآن دستگاه پست را در اين مقطع توسعه داد و ايستگاه هاى بين راه را تقويت كرد. وى براى حفظ رابطه ميان ختامى و قراقورم پست اختصاصى نارين يم Narin Yam را به كار گرفت اما به سبب سوءاستفاده از آن به زودى تعطيل شد. هلاكو نواحى استقرار پست خانه ها را از ماليات معاف كرد. در مقابل وظيفه پذيرايى از مغولان به عهده آن مردم بود. روى هم رفته با وجود تمام كوشش ها وضع دستگاه پست در فرمانروايى ايلخانان بهتر از سازمان هاى ديگر نبود اگرچه مبالغ هنگفتى براى آن هزينه مى شد. عامل مضاعف اين نابسامانى ازدحام بيش از حد و غيرمجاز ايلچيان در مناطق عمومى و منازل مردم بود كه سلب آسايش و ايجاد رعب و وحشت مى كرد. كار ايلچيان و چپاول آنها بسيار رونق گرفته بود و تنها اصلاحات غازان خان مغول بود كه به اين اوضاع پايان داد و رسوم قبلى مغولان را منسوخ كرد و با تاسيس ايستگاه (ايلچى خانه) به وضعيت آشوب گونه اطلاع رسانى سامان بخشيد.
برخلاف صفويه، افشاريان و زنديان تحول خاصى در سازمان پستى كشور ايجاد نكردند. در اين ميان نادرشاه بيشتر از سايرين به اين مسئله توجه كرده. وى در طول راه هاى زمينى ميل هايى نادرى افراشت كه بيشتر به عنوان راهنما براى مسافران عمل مى كرد. اين ميل ها در مسير كرمان به زاهدان فراوان به چشم مى خورند. وى در ساخت كاروانسرا و چاپار خانه ها نيز فعاليت درخور توجهى كرد به خصوص در راه هاى منتهى به مشهد، كلات و هند. در قشون او پانصد جارچى، ۲۰۰ شاطر و ۱۰۰۰ دونده پرچمدار (ريكا) وجود داشت كه اخبار را منتقل مى كردند. هان وى از ۲۵۰ نفر نسق چى نام مى برد كه مواجب كلان گرفته و قدرت زيادى داشتند.
لرد كرزون ديپلمات انگليسى و كلود آنه جهانگرد فرانسوى بيش از ديگران اوضاع پست عصر قاجاريه را به دست داده اند. به طور كلى تشكيلات خبر و پستى ايران عصر قاجارى به رغم فعاليت از شرايط آشفته و هرج ومرج گونه سياسى و اجتماعى آن مقطع تاثير مى پذيرفت. در گزارش كلود آنه (Cloud Aneh) آمده است: در راه تهران- قزوين در هر ۲۵ يا ۳۰ كيلومتر يك ايستگاه پست احداث شده كه متشكل از ساختمان هايى كوچك بود...
تعويض اسب ها وقت زيادى را صرف مى كرده و مسافران از خوابيدن در چاپارخانه ها خوددارى مى كردند. كرزون نيز به چاپارخانه و پيك در مسافرتش به جنوب اشاره مى نمايد. در دوران قاجاريه (۱۲۹۹-۱۲۰۹) رجال سياستمدارى چون ميرزا حسن خان مشيرالدوله سپهسالار، ميرزاتقى خان اميركبير، ميرزاابوالقاسم قائم مقام فراهانى در تحولات سياسى اجتماعى كشور نقش عمده اى را ايفا كردند، تشكيلات پست كشور به شكل مدرن و امروزى خود روز هاى ابتدايى خود را مى گذراند. به همين جهت اقدام به تاسيس ضراب خانه در دوره سپهسالار شد و بر طبق معاهده برن، ايران به اتحاديه بين المللى پست ملحق شد. يكى از نخستين افراد به كار گرفته شده در كادر جديد سازمان پست كشور ميرزا تقى خان چاپار باشى، اسماعيل خان شهاب الملك (نظام الدوله)، ميرزاعلى خان امين الدوله و نواب مهديقلى ميرزا فرزند محمدولى بودند و سرانجام اينكه در اصلاحات مدرن سازى كشور در دوره رضاشاه آخرين تغييرات در سازمان اطلاع رسانى و خبر پستى ايران صورت گرفت. ترميم و اصلاح شبكه ارتباطى راه ها پست خانه ها و متصديان امر و به خصوص امنيت محسوس برقرار شده توسط رضاشاه در سراسر كشور جملگى در راستاى تحقق هر چه بهتر امر خبررسانى صورت گرفت و به هر حال نسبت به گذشته ها اين امر را تسهيل و تسريع مى ساخت.
<< Home