Mass Communication

Thursday, July 21, 2005

آمریکایی ها چطور رسانه خود را انتخاب می کنند

زمانى كه تعصب و جانبدارى بازار پيدا مى كند در خبرنگارى هم تحريف و گزينش [گزينشى عمل كردن] افزايش و قابليت اعتماد و راستى و درستى كاهش مى يابد.ما كه كسب و كارمان خبر است تصور مى كنيم جويندگان بى طرف حقيقتيم اما مردم اين طور فكر نمى كنند. آنها به ما به ديده افرادى متعصب، سطحى و خودخواه مى نگرند. در سال ۱۹۸۵، ۵۶ درصد افكار عمومى به روايت مركز تحقيق پيو Pew اعتقاد داشتند كه سازمان هاى خبرى عين حقيقت را منتشر مى كنند.
اما آمار همين موسسه تحقيقاتى نشان مى دهد كه اين رقم به ۳۵ درصد كاهش پيدا كرده است. تصور مردم در سال ۱۹۸۵ از رعايت اخلاق توسط رسانه ها ۵۴ درصد بود كه تا سال ۲۰۰۳ به ۳۸ درصد تنزل كرد. اندرو كوهوت از مركز تحقيق پيو مى گويد: «رسانه ها خبر مى سازند به جاى آنكه گزارش كنند. آنها به جاى آنكه منافع عمومى را در نظر بگيرند به فكر آنند كه مخاطب بيشترى گرد آورند.»
متاسفانه آمار و ارقام بر دغدغه هاى ما صحه مى گذارند. اين اعداد نشان مى دهند كه مردم روزبه روز بيش از پيش جانبدارانه و تعصب آميز، كانال هاى تلويزيونى و راديويى همچنين روزنامه ها و مطبوعات را انتخاب مى كنند. طرفداران محافظه كاران و جمهوريخواهان بيشتر فاكس نيوز و تاك راديو را انتخاب مى كنند در حالى كه ليبرال ها و دموكرات ها به نيوزآور لهرر و راديوى ملى عمومى ايمان دارند.
انتخاب كانال شباهت زيادى به انتخاب رستوران پيدا كرده است. بعضى رستوران هاى چينى را مى پسندند و ذائقه بعضى ديگر به غذاهاى ايتاليايى عادت كرده است. اين روزها وب لاگ ها نيز حكم غذاهاى حاضرى را پيدا كرده اند. آنچه باعث نگرانى است، درست مثل رستوران ها، رسانه ها نيز بيش از پيش درصدد ارضاى ذائقه مشترى اند يعنى به جانبدارى و تعصب دامن مى زنند. كسب و كار تهيه خبر و گزارش بيش از گذشته گزينشى و تحريف شده به خورد مخاطب داده مى شوند.
راش ليمبو هفتگى ۵/۱۴ ميليون بيننده دارد كه براساس آمار موسسه پيو ۷۷ درصد از بينندگان طرفدار محافظه كارانند، ۱۶ درصد ميانه رو اند و ۷ درصد ليبرال. پربيننده ترين ساعت برنامه هاى فاكس نيوز يك ميليون و سيصد هزار بيننده را به خود جلب مى كند كه ۵۲ درصد محافظه كار (جمهوريخواه)، ۳۰ درصد ميانه رو و ۱۳ درصد ليبرال اند. اين در حالى است كه فقط ۳۶ درصد آمريكايى ها طرفدار محافظه كاران، ۳۸ درصد ميانه رو و ۱۸ درصد ليبرال اند. مخاطبان رسانه هاى ليبرال به اندازه رسانه هاى محافظه كار خارج از تعادل نيستند.
به عنوان مثال بينندگان برنامه نيوزآور ۲۲ درصد محافظه كار، ۴۴ درصد ميانه رو و ۲۷ درصد ليبرال هستند. شنوندگان راديو ملى عمومى معروف به NPR، ۳۱ درصد محافظه كار، ۳۳ درصد ميانه رو و ۳۰ درصد ليبرال هستند. به اين ترتيب رسانه هايى متعادل محسوب مى شوند كه طيف وسيع ترى از مخاطبان را به خود جلب مى كنند و درصدد ارضاى ذائقه بخش محدود ى از طيف مخاطبان نيستند. مطبوعات و روزنامه ها در آمريكا همان الگوى تقسيم بندى ملى را به خود جلب كرده اند.
سى ان ان هم درصد مخاطبانش همان ۳۶ درصد محافظه كار، ۳۸ درصد ميانه رو و ۱۸ درصد ليبرال است. هرچه اعتماد مردم نسبت به رسانه ها كاهش پيدا كند جانبدارى و تعصب آنها افزايش مى يابد. در سال ۱۹۸۸ مركز تحقيق پيو مشخص كرد كه ۵۸ درصد افكار عمومى پوشش خبرى در مورد انتخابات را «بى طرف» تلقى مى كرد. در حالى كه امسال به ۳۸ درصد تنزل پيدا كرده است. ۲۲ درصد اعتقاد دارند كه پوشش خبرى جانبدار دموكرات هاست و ۱۷ درصد معتقدند پوشش خبرى تعصب بيشترى براى جمهوريخواهان پيدا كرده است. تقريباً به طور قطع مى توان گفت كه اكثر رسانه ها قابليت اعتماد خود را از دست داده اند.
از ميان جمهوريخواهان فقط ۱۲ درصد به اكثر اطلاعات نيوزويك ايمان دارند، اما دموكرات ها ۲۶ درصد به اين هفته نامه اعتماد دارند. در سال ۱۹۸۵ آمار و ارقام كلى، وضع بهترى داشت.فقط ۱۴ درصد از جمهوريخواهان به اكثر مطالب و محتواى نيويورك تايمز ايمان دارند اما ۳۱ درصد دموكرات ها نيويورك تايمز را قبول دارند.من ۳۵ سال در جريان غالب قلم زده ام، سردبيران و گزارشگران تعصب و جانبدارى از ليبرال ها را به شدت انكار مى كنند ولى به هر حال مردم عادى اعتقاد دارند جريان غالب هميشه از لحاظ سياسى حقايق را تحريف كرده است.
آخرين آمار و ارقام موسسه تحقيقى پيو نشان مى دهد ۷ درصد از گزارشگران و سردبيران ملى گرايش هاى محافظه كارانه دارند (اگر با گرايش مردم آمريكا مقايسه شود فقط يك پنجم آمريكايى ها در ميان گزارشگران و سردبيران نماينده دارند). در حالى كه ۳۴ درصد از گزارشگران و سردبيران رسانه هاى ملى گرايش ليبرالى دارند (تقريباً دو برابر گرايش مردم آمريكا). اكثر خبرنگارانى كه من مى شناسم با تعصب مى گويند كه منصفانه و غيرمتعصبانه گزارش مى كنند. ضمن اينكه هنوز يك اتفاق نظر در مورد اينكه «خبر چيست و چه چيزهايى ارزش خبرى دارند» به دست نيامده است.
طبقه بندى و دسته بندى كردن مخاطبان براساس سياست يك خطر ديگر براى رسانه ها و در نتيجه كشور دارد. ما كه در حوزه خبر فعاليت مى كنيم تلاش مى كنيم به يك تعريف جامع ترى از «خبر» برسيم. اما در درازمدت از آن فاصله مى گيريم. ترديدى نيست كه همه سازمان هاى خبرى قصد ارضاى مخاطب را دارند و در صورتى كه خواسته آنان را برآورده نسازند بازار را از دست مى دهند. جيمز هميلتون صاحب كتاب «همه اخبارى كه مناسب عرضه هستند All the New Thatصs Fit to Sell» مى گويد: «تعصب و جانبدارى رسانه اى از تمايز و افتراق كالاها و محصولات به وجود مى آيد.»
به عبارت ديگر هميلتون معتقد است كه نيروهاى اقتصادى به قضاوت در مورد اخبار شكل مى دهند. تصور كنيد گزارشگران و خبرنگاران با گرايش محافظه كارى جاى خود را با گزارشگران و خبرنگاران با گرايش ليبرالى عوض كنند خواهيد ديد به تدريج اين گزارشگران داستان ها و اخبارى به خورد مخاطب مى دهند كه گرايش آنها به تدريج تغيير خواهد كرد. در واقع منافع اقتصادى و جانبدارى رسانه اى همواره همگرايى داشته اند. نيويورك تايمز كه اكنون يك روزنامه ملى آمريكايى است ۴۹ درصد از تيراژ خود را در خارج از شهر نيويورك به فروش مى رساند در حالى كه ۵ سال پيش فقط ۳۸ درصد از تيراژ آن به خارج از نيويورك فرستاده مى شد.
توجه كنيد اگر قرار بود اين روزنامه افراد با درآمد بالا را (۹۰ هزار دلار در سال به بالا) هدف قرار دهد مجبور بود ديدگاه هاى ليبرالى را بيشتر اشاعه داده و انعطاف بيشترى در برابر خواسته هاى آنان به خرج دهد. انصاف و بى طرفى، ايده آل هاى ارزشمند و دست نيافتنى است و روزبه روز هم رسيدن به آن دشوارتر مى شود. بسيارى از رسانه ها تلاش خود را به آن سمت هدايت كرده اند، فناورى هاى نو (مثل تلويزيون كابلى، اينترنت)، ادغام اخبار در سرگرمى، شكستن ديوار ميان خبر و تحليل، رقابت هاى سهمگين ميان رسانه ها در حال تغيير ذائقه جوانان هستند.
جانبدارى و تعصب به خبرنگارى لطمه مى زند و همان طور كه تام روزنستيل در «پروژه تعالى روزنامه نگارى» به آن اشاره كرده «رسانه هاى ملى مورد احترام مردم به گسترش و پيشرفت زبان و حقيقت جويى و حل مشكلات عمومى كمك مى كند و مباد روزى برسد كه ما فقط به رسانه هايى اعتماد كنيم كه فقط ديدگاه هاى ما را فرياد مى زنند.»
منبع: نيوزويك