Mass Communication

Thursday, May 18, 2006

آقا سعید مبارکه

سعید جبارزاده از جمله کارشناسان علوم ارتباطات اجتماعی است که وبلاگ خودش را دو باره راه اندازه کرده است. ورود ایشان را دو باره تبریک میگویم
آقا سعید خوش آمدید

Wednesday, May 17, 2006

پاسخ به محمد

در پاسخ به محمد باید بگویم که باید در بسیاری از موارد شنید و هیچ نگفت. چرا که زمان همه چیز را برای همه روشن خواهد کرد

Tuesday, May 16, 2006

همایش دانشجویی

دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی امروز به مناسبت روز جهانی ارتباطات سومین همایش دانشجویی خود را برگزار کردند.
در اولین روز از سومین همایش دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز سرکار خانم شاه منصوری جناب آقای دکتر آذری و همچنین جناب آقای دکتر امیر مظاهری دیدگاههای خود در خصوص علوم ارتباطات اجتماعی را اعلام کردند.
از تمامی دانشجویان عزیزی که بدون هیچ گونه چشمداشتی تمامی زحمات برگزاری این همایش را کشیده اند آرزوی موفقیت و سلامتی دارم

Monday, May 15, 2006

رسانه های سنتی موقعیت ممتازتری نسبت به دیگر رسانه ها دارند

جناب آقای جواد صبوحی مصاحبه ای را با رییس انجمن جامعه شناسی ایران داشته اند.

Sunday, May 14, 2006

تشکر

از تمامی عزیزانی که کتاب های بنده را در وبلاگ های خود معرفی کردند بسیار سپاسگزارم. امیدوارم که همیشه شاد و سلامت باشند

Thursday, May 11, 2006

به محمد خان

pراستش وبلاگ شما را دیدیم و لی انتظاری که از شما داشتم خیلی بیشتر . امیدوارم که با مطالعه بیشتر انتظار برادر بزرگتر را برآورده سازی. امیدوارم که همیشه شاد و سلامت باشید

Monday, May 08, 2006

ارتباطات جهانی در حال گذار؛ پایان چند گونگی؟

انتشارات سروش اخیرا کتاب "ارتباطات جهانی در حال گذار؛ پایان چند گونگی؟" نوشته پروفسور حمید مولانا را چاپ کرده است. کتاب دارای ۲۷۸ صفحه و قیمت آن ۲۵۰۰۰ ریال می باشد. این کتاب شامل بخش های زیر می باشد:ـ تاریخ و مفهوم ارتباطات جهانیـ تکنولوژی و جامعهـ ارتباطات و قدرتـ بنای جامعهـ زبان و ارتباطات بین المللیـ بازسازی جامعه؛ مورد: اسلامـ آینده دولت: یک رویکرد اسلامیـ ارتباطات به مثابه زیست محیط فرهنگیـ چهره ارتباطات: ارتباطات بین المللی در قرن ۲۱

دكتر محسنيان‌راد: تعريف مطبوعات از دولت خطاست

تصور تعريف مطبوعات از دولت خطا است و اين كه دولت انتظار داشته باشد وقتي عيبهايش گوشزد مي‌شود، حسنهايش هم گفته شود، خطا‌ي بزرگتري است. خبرگزاری میراث فرهنگی مصاحبه ای را با دکتر محسنیان راد انجام داده است که متن آن را اینجا بخوانید.

Friday, May 05, 2006

سخنرانی دکتر محسنیان راد

دكتر محسنيان راد در مراسم سومين سالروز تاسيس خبرگزاري فارس سخنرانی داشته اند که متن این سخنرانی را خبرگزاری فارس آورده است.

بازار پيام پس از دهكده جهاني
خبرگزاري فارس: در آينده و در بازار پيام، علاوه بر ارتباط گر و ارتباط گير، عنصر سومي به نام جستجو گر خواهيم داشت . علاوه بر اين، ديگر مخاطب به شكل انبوه نبوده بلكه هر آدمي حسب خصايص و نيازهاي ارتباطي كه دارد، مي تواند مخاطب لحظه اي انبوهي از پيامهاي بازار پيام باشد. مثلاً ممكن است يك خانم فيزيكدان در يك لحظه مخاطب يك برنامه علمي فيزيك باشد ودر لحظه اي ديگر چون منتظر فرزندي است با يك خانم كم سواد هندي مشتركا مخاطب برنامه مربوط به نگهداري كودك باشد.

بنده، حضور خانواده دو شهيد ارتباطات را خير مقدم گفته و يادشان را گرامي مي‌دارم و بدانيد كه ما معلمان ارتباطات همه اينها را عزيز مي داريم. بحثي كه بنده ميخواهم ارائه دهم عنوانش "بازار پيام، عصر، پس از دهكده جهاني" است .روزگاري كه ما داريم در آن سير مي‌كنيم، عصري است كه در حدود سال 1964 يك آدم بسيار هوشمند، يك انديشمند كانادايي بنام "مارشال مك لوهان" آن را پيش‌بيني كرد و گفت حدود 50 سال بعد شرايط ارتباطي جديدي در جهان شكل خواهد گرفت كه جهان را مشابه يك دهكده جهاني خواهد كرد. اين بحثي كه من امروز ارائه مي‌دهم بحث پس از دهكده جهاني است كه فكر مي‌كنم سي سال ديگر اتفاق خواهد افتاد. در آن موقع دهكده جهاني به پايان خواهد رسيد و دوران جديدي آغاز خواهد شد. اين بحث را اولين بار در سال 2001 در بوداپست، ارائه كردم، سال 2003 در مادريد و 2005 در اجلاس سران در تونس ارائه شد. در اين فاصله متن آن در نسخه انگليسي و عربي مجله گلوبال مديا ژورنال منتشر شد و نسخه فارسي آن هم در جلد سوم كتاب "ايران در چهار كهكشان ارتباطي" ظرف چند هفته آينده منتشر مي شود. بحث را با نگاهي به نظر يكي از انديشمندان معاصر ارتباطات آغاز مي كنم كه تغييرات ارتباطات بين الملل در طول تاريخ را در سه مدل دنبال كرده است: 1 - نظام خبر چند حلقه‌اي غير متمركز 2 - نظام چند حلقه‌اي متمركز از اروپا 3 - نظام چند حلقه‌اي متمركز از آمريكا به تعبير آقاي "ساوني" در قرن سيزدهم ميلادي، ارتباطات بين‌الملل بصورت يك نظام هشت حلقه اي بيضي مانند بود. بين‌النهرين و ايران در يكي از اين حلقه‌ها جاي گرفته بود. طي قرون 14 و 15 ميلادي نظام چند قطبي قبلي به يك نظام تك قطبي با مركزيت اروپا تبديل شد وعاملش هم انقلاب صنعتي بود مثلاً انگلستان به علت دست‌يابي به امكانات و تكنولوژيهاي جديد از جمله ماشين بخار و ساخت كشتي هاي اقيانوس پيماي پرسرنشين شروع به دست انداختن به كشورهاي آسيايي از جمله هندوستان كردو استعمار بوجود آمد.در مركزيت اين نظام تك قطبي انگلستان، هلند، بلژيك و تمام كشورهاي استعمارگران قرن 14 و 15 ميلادي قرار داشتند. در قرن بيستم و پس از پايان جنگ جهاني دوم تغييراتي در روابط بين‌الملل بوجود آمد و آن نظام تك قطبي به يكباره از شكل قبلي تبديل به نظامي شد به مركزيت ايالات متحده.درواقع پيروزي ايالات متحده در حنگ جهاني دوم باعث شد كه نظام اقتصادي آمريكا دست نخورده باقي بماند و پس از جنگ بتواند يك ابتدا سلطله سنگين اقتصادي و به تدريج فرهنگي را آغاز كند. اين آمريكا محوري پيامدهايي نيز در حوزه ارتباطات داشت كه يكي از آن ها، به وجود آمدن اصطلاح جديدي بنام "امپرياليسم فرهنگي" بود و حتي اين اصطلاح در دهه 1970ميلادي به ادبيات يونسكو نيز راه يافت و از سوي آن سازمان در پاريس كتابي منتشر شد با عنوان " خيابان يك طرفه" كه عنوان مي‌كرد يك جريات يكطرفه توليدات سينمايي و تلويزيوني از سوي چند كشور محدود به بقيه كشورها در حال حركت است.كمي قبل از همان دوران بود كه "سوركارنو" در ملاقات با هنرمندان سينماي آمريكا در جاركارتا، خطاب به آنان گفت كه هاليوود شمابه عنوان يكي از پايگاههاي امپرياليست فرهنگي به آسيا الگو مي‌دهد. كمي قبل از همين سال ها بود كه مك لوهان پيش‌بيني خود را درباره 50 سال بعد با عنوان دهكده جهاني مطرح كرد. اما اين دهكده كمي زودتر از آنچه كه ايشان پيش‌بيني كرد، اتفاق افتاد. مك لوهان در پيش بيني هاي خود، بسيار زيبا اينترنت را توصيف مِي‌كند. او مي‌گويد يك سيستم مركزي عصبي، اهالي كره زمين را همچون پوششي در برخواهد گرفت.او در مورد دهكده جهاني مي‌گويد، ارتباطات جهاني بيشتر ميان فردي خواهد شد و حتي مي‌گويد نظارت بر رفتارهاي انسانها ممكن پذيرتر خواهد بود وانبوهي از فضولات اطلاعاتي شكل خواهد گرفت كه انسان براي مواجهه با آن نيازمند سواد رسانه خواهد بود . آثار دهكده جهاني زودتر از سال 2014 ميلادي پديد آمد. ما بايداثرات دهكده جهاني را از 1990 پيگيري ‌كنيم به اين شكل كه: 1 - اولين وب سرور در اوايل دهه 1990 راه افتاد. همان زمان سطح پوشش پخش تلويزيوني ماهواره اي يا DVSقاره اي شد. همان سال 1990 بود كه اولين ماهواره ارتباطي بالا سر آسيا آمد و در ايران اولين ديشها بكار گرفته شد و متعاقباً وب سايت ياهو بكار افتاد. در همان سال ها بود من كه اولين تحقيق در باره پخش مستقيم ماهواره اي را به سفارش پژوهشها مجلس انجام دادم. در آن تحقيق مشخص شد كه دولتهاي آسيايي به اين پديده 6 نوع عكس‌العمل نشان داده اند. 1- شيفتگي محاسبه شده: نه تنها منع نكردند، بلكه تسهيلاتي نيز براي مردم فراهم كردند. مانند اسراييل، سنگاپور و كويت 2- مجاز بودن استفاده، همزمان با اتخاذ تدابير رقابتي (مانند هندوستان ) 3- ايجاد موانع مالياتي همزمان با اتخاذ تدابير رقابتي (مانند پاكستان ) 4- وضع قوانين بازدارنده، به پشتوانه توانمندي هاي نرمافزاري و سخت افزاري بومي (مانند ژاپن) 5- وضع قوانين بازدارنده، همزمان با اتخاذ تدابير رقابتي (مانند عربستان سعودي ) 6- عدم توانايي اتخاذ تصميم، اما مطالعه براي اتخاذ تدابير رقابتي ( مانند آذربايجان، تاجيكستان) اكنون در سال 2006، چيزي كه مشخص است اين است كه يك پروسه تاريخي اتفاق افتاده نه پروژه، به عبارت ديگر كسي نيامده طراحي كند كه دهكده جهاني شكل بگيرد تا مثلاً ما را بكوبد و يا انقلاب اسلامي را مضمحل كند و حالابگوييم وظيفه ماست كه بيابيم و جلوي آن بايستيم بلكه يك پروسه تاريخي اتفاق افتاده است. البته نكته مهم اين است كه خود دهكده جهاني ويژگي هايي دارد كه يكي از آن ها، فراهم شدن تسهيلات در اجراي پروژه هاي ارتباطي بر عليه جوامع ديگر است. آنچنانكه در همان سال هاي اوليه ورود ماهواره بر فراز آسيا، پاكستان در نزاع ديرينه خود با هند، بر سر كشمير، از شبكه ماهواره اي استار استفاده كرد و آمريكا با كتاب و فيلم "بدون دخترم هرگز" توانست يكي از موثرترين پروژه هاي ارتباطي را بر عليه فرهنگ ايران اجرا كند. كتابي كه فقط در آلمان چهار ميليون جلد فروش رفت و فيلم آن بارها و بارها در تلويزيون هاي ماهواره اي جهان پخش شد.( متاسفانه تا كنون در ايران، بررسي جدي و دقيقي در باره اين كتاب و پيامدهاي آن انجام نشده و اميدوارم مطالبي كه در فصل 14 كتاب آماده انتشار " ايران در چهار كهكشان ارتباطي " نوشته ام، بتواند در اين مورد كمك كند. ( انتشار كاريكاتورهاي دوازده‌گانه بر عليه پيامبر گرامي اسلام در يك روزنامه دور افتاده و انتشار مكرر آن در لابلاي اخبار شبكه هاي جهاني و تدابير پروپاگاندايي بعدي آن نيز يك پروژه ارتباطي بود كه دقيقا از امكانات دهكده جهاني استفاده كرده بود زندگي در دهكده جهاني، اجراي آن را سهل تر كرد.) وقتي چند سالي از شكل گيري دهكده جهاني گذشت، به وضوح سه نوع نگرش در باره آن قابل تمايز بود: 1 - خوش‌بيني‌هاي بالا، از جمله آناني كه نظريه همپوشي فرهنگي را مطرح مي كردند. 2 - خوش‌بيني‌هاي متوسط، مانند كساني كه از نظريه دورگه‌اي شدن فرهنگي و جهان منطقه‌اي شدن حمايت مي كردند.( در مورد دورگه اي شدن فرهنگي مي توان توضيح داد؛ همانطور كه هر يك از فرزندان يك زن و مرد فرانسوي ـ الجزايري، هر كدام به طور ژنتيكي، قسمتي از ويژگي هاي نژادي فرانسه و الجزاير را خواهند داشت، گفته مي شود كه در آينده و در اثر استمرار جهاني شدن، هر يك از جوامع، تركيبي از درهم آميختگي ژن هاي فرهنگي خواهند بود.) 3- بدبين ها، مانند افرادي كه صحبت از گسترش امپرياليسم فرهنگي مي كردند. اصطلاحي كه حتي از زبان انديشمندان فرانسوي نيز شنيده مي شد. آناني كه نگران آمريكايي شدن همه جهان بودند و يا از بي مليت شدن سخن ميگفتند در همين دسته قرار مي گرفتند. در اين ميان " تهاجم فرهنگي " منفي‌ترين جهت‌گيري بود كه اغلب از سوي جوامعي بكار مي رفت كه در گذشته بيشترين آسيب را از غرب ديده و ضمناً نظام ارزشي آنان تفاوت هاي عميق تري با آنان داشت. در آغاز همين راه و در همان اواسط دهه 1990ميلادي بود كه بنده در اولين بحث هايم مطرح كردم كه اصطلاح تهاجم فرهنگي منطبق با آنچه دراين پروسه مي گذرد نيست و ما را از ايفاي نقش مناسب با منافعمان دور مي كند. البته يك سري مشابهت‌هايي بين تهاجم نظامي و تهاجم فرهنگي وجود دارد، ولي ساختار و كاركرد اين دو پديده كاملاً بايكديگر متمايز است. مهمترين مشابهت اين دو، توانايي غلبه بر فاصله، توانايي عبور از موانع و امكان تسخير بدون حاكميت است. مثلاً در مورد توانايي غلبه بر فاصله، مي دانيم تا جنگ جهاني اول، شليك كنندگان همديگر را مي‌ديدند، بعد از آن بود كه غلبه بر فاصله گسترش يافت و پس از جنگ دوم به كمك موشكهاي بالستيكي عبور از قار‌ه‌ها ميسر شد. يعني چيزي مشابه عبور امواج برنامه هاي ماهواره اي از فراز قاره ها. اما بي توجه به اين مشابهت ها، به نظر من، تهاجم فرهنگي تفاوت بزرگي با تهاجم نظامي دارد كه مهمترين آن تفاوت در تعداد عناصر، تفاوت در نقشها ،تفاوت در مدت پويايي، تفاوت در نقشهاي موازنه قدرت و تفاوت در درجه باز مصرف گلوله هاست. در تهاجم نظامي، يك عنصر تهاجم مي‌كند و ديگري مقابله مي‌كند و هر يك از اين دو عنصر تلاش مي‌كند تا بيشترين آسيب را به ديگري وارد كند و كمترين آسيب را ببيند. اما در تهاجم فرهنگي سه عنصر وجود دارد؛ عنصري كه شليك مي‌كند، عنصري كه دفاع مي‌كند و عنصر سومي كه تصميم مي‌گيرد كه گلوله را دريافت كند و يا رد كند. در جامعه خودمان، حكومت و برخي مصلحين اجتماع نگران آن چيزي هستند كه از ماهواره فرستاده مي شود.و در آن سو، كنگره ايالت متحده هست كه براي كمك به رسانه هايي خاص، بودجه تصويب مي كند و عنصر سومي است كه ديشش را نصب كرده‌ و پيام را دريافت مي‌كند. او نه تنها برخلاف تهاجم نظامي كه همه از اصابت گلوله به خود فرار مي‌كنند، چنين كاري نمي كند، بلكه ممكن است با كمال اشتياق، از عنصر سوم بودن، استقبال هم بكند. اين عنصر سوم نقش بسيار مهمي دارد. به نظر بنده، دهكده جهاني يك وضعيت در حال گذر است. اتفاقاتي در آينده خواهد افتاد كه اساس آن پيشرفت هوش مصنوعي و رشد بيوتكنولوژي است. در آينده امكان ذخيره سازي اطلاعات در مولكول هاي پروتئين مقدور خواهد شد. درست چيزي مشابه فرايندي كه در هيپو كامپ مغز بشر اتفاق مي‌افتد. از تركيب اين دو، دستگاههاي قابل حملي ساخته خواهد شد كه مثلا وقتي يك چيني با يك ايراني مواجه شود ـ چه واقعي و چه در شرايط واقعيت مجازي ـ كافي است ايراني در آن دستگاه كد سيستم مترجم زبان چيني را بدهد و طرف مقابل زبان فارسي را بدون اينكه نياز به مترجم داشته باشند. آن وقت مي توانند با يكديگر صحبت كنند. پيش بيني ها مي گويد كه اين امر حدود 30 سال ديگر اتفاق خواهد افتاد. آنوقت تمامي شرايط دهكده جهاني بر هم خواهد ريخت . تمام راديوو تلويزيونها ي 30 سال بعد و اينترنتهاي پر حركت 30 سال آينده به ما اجازه خواهد داد تا با تمام اديان، مذاهب، ومليتها بنا به سلايق مورد نيازمان ارتباط برقراركنيم و همين يك نكته كافيست كه دهكده جهاني را تغيير بدهد. آنچه كه مهم است پس از دهكده جهاني ارتباطات و پديده مبادله پيام مشابه وضعيتي خواهد بود شبيه بازارهاي سنتي مشرق زمين بويژه بازارهاي تجارتي قرن دهم ميلادي در ايران. مهمترين خصلت بازارهاي سنتي آن دوران اين بود كه هر كس بر اساس نيازهاي خود و بصورت گزينشي اقدام به داد و ستد مي كرد. در واقع هر كس مي توانست هر دو نقش خريدار و فروشنده را ايفا كند. احداث بازارهاي آن دوران به گونه اي بود كه دو سمت از شهر را به هم وصل مي‌كرد. بنابراين بسياري از مردم، بازار را را نه براي خريد، بلكه براي عبور انتخاب مي كردند، البته اين عابران ممكن بود موقعي كه از بازار رد مي‌شوند خريد هم بكنند و يا چيزي را هم بفروشند. در واقع هر لحظه، اين امكان وجود داشت كه هر سه نقش مختلف خريدار، فروشنده و عابر را ايفا كنند. اين يك شرايط سه عنصري بود، مشابه بازار پيام پيش رو، با اين تفاوت كه در بازار قبلي، اگر فروشنده كالايي را به يك نفر مي‌داد، ديگر مالك آن كالاي خاص نبود و به جايش پول دريافت ‌كرده بود. به همين جهت، در بازار سنتي حجم كالا ثابت بود. در حاليكه در بازار پيام، وقتي مالك پيام، پيامي را به ديگري مي دهد، كماكان خودش نيز مالك پيام باقي مي ماند. در اين جلسه گفته شد كه خبر گزاري فارس روزانه معادل 9 جلد كتاب 600 صفحه‌اي خروجي اطلاعات ديجيتالي دارد مجسم كنيد كه سه دهه بعد و با امكانات آن موقع، فرايند رد و بدل پيام چه عدد نجومي خواهد بود. به ويژه آنكه در آن زمان هر كسي مي تواند خودش نقش يك خبرگزاري را ايفا كند.پس حجم بازار پيام به صورت تصاعد هندسي رو به افزايش خواهد گذارد، در حاليكه متوسط فاصله دسترسي فرستندگان پيام با گيرندگان، مشابه فاصله دو حجره روبرو در بازار هاي سنتي ثابت خواهد ماند و در عوض قدرت جستجوگري پيام گيران يا ارتباط گيران آنچنان وسيع و پويا خواهد شد كه يك وب يا تارنماي جديد به وجود خواهد آمد كه مي توان آن را وب پويا ناميد. در مدل زير، جستجو گران و ارتباط گيران به صورت دايره هاي سفيد، همان ها در نقش ارتباط گران آماتور به صورت دايره سياه و ارتباط گران حرفه اي به صورت بيضي نمايش داده شده اند. نكته مهم در اين مدل آن است كه فاصله دو ارتباط گر از روبرو و با مخاطبان ـ بي توجه به اندازه بيضي ها ـ ثابت و يكسان است. در بازار پيام، دروازه بان پيام از دست ارتباط گران خارج و در دست ارتباط‌گيران قرار خواهد گرفت. به اين ترتيب فراهم شدن اجراي هم زمان هر سه نقش گيرنده پيام، فرستنده پيام و جستجوگر پيام و برداشت موانع ناشي از دروازه باني پيام و تفاوت زبان ها، سبب خواهد شد كه در بازار پيام، ملت هاي مختلف بدون مداخله دولت هاو بدون مداخله بروپاگانديسهاي سياسي، ديني و مذهبي به طور مستقيم با يكديگر ارتباط برقرار كنند و اين امرسبب خواهد شد كه ضمن نمود عجيب نسبيت در فرهنگها، انسان هاي كره زمين خواهند توانست هم تفاوت ها ي يكديگر را شفاف تر درك كنند و هم مشابهت ها را. مثلاً فرصتي تاريخي فراهم خواهد شد كه سه دين ابراهيمي، بدون واسطه به چنين شناختي برسند. براي ساكنان كشورهايي مثل ايران، با پيشينه سنگين ديكتاتوري كه هميشه حاكمان ارتباط عمودي و آمرانه ايجاد مي‌كردند فرصتي فراهم خواهد شد كه ارتباط افقي را تداوم بخشند. در آن شرايط، دولت هاي ارتباط گر تبديل خواهند شد به ارتباط‌گران دولتي، مرزهاي ارتباطي برداشته خواهد شد و مخاطبان ديگر با رسانه هاي كشورها مواجه نخواهند بود بلكه با خود فرستندگان روبه‌رو مي‌شوند در بازار پيام شكل توده ( Mass ) تغيير مي كند.ديگر مخاطب انبوه وجود نخواهد داشت بلكه هر آدمي حسب خصايصي كه دارد مي‌تواند مخاطب لحظه اي يكي از پيامهاي عظيمي باشد كه در بازار پيام جاري است. مثلاً ممكن است يك خانم فيزيكدان در يك لحظه مخاطب يك برنامه علمي فيزيك باشد و در لحظه‌اي ديگر چون منتظر تولد فرزند است با يك خانم كم سواد هندي مشتركا مخاطب برنامه مربوط به نگهداري كودك باشد . چنين وضعيتي در مدل زير تجسم شده است. در اين مدل مخاطبان انبوه تبديل مجموعه اي متكثر از دسته هاي مخاطب شده اند كه همچون شيشه هاي دايره مانندرنگين، از همپوشاني آن ها، رنگ هاي جديد ايجاد شده است. در بازار عطارها يك اصطلاحي رايج بود كه مي‌گفتند، خربزه و عسل را با هم نخور چون ممكن است تداخل پيدا كند. نمي‌گفتند مرگ بر خربزه و يا مرگ بر عسل. به خربوزه و عسل و توليد كنندگان آن كاري نداشتند، مصرف كننده را نصيحت مي كردند كه اين دو را با هم نخورد. به نظر من در بازار پيام نيز بايد مردم مراقب تداخل فرهنگي بود، نه تهاجم فرهنگي.براي آماده شدن به منظور ورود به بازار پيام، سواي نياز به زير بناهاي سخت افزاري، ( مانند داشتن ماهواره ملي، توسعه شبكه هاي فيبر نوري و.. به يك سري زير بناهاي نرم افزاري نياز است كه بايد فراهم كرد. بخشي از آن ها عبارتند از: 1-شناخت خردمندانه نياز هاي ارتباطي اقوام و پاره فرهنگ هاي ملي و تلاش در تأمين نيازهاي مذكور 2- تلاش در آگاه كردن مخاطبان داخلي در مورد ساخت و كاركرد بازار جهاني پيام و عناصر شكل دهنده تداخل فرهنگي و آموزش شيوه رفتار بار رسانه ها با هدف اجتناب از آثار سوء تداخل فرهنگي 3- اجراي ارتباطات افقي به جاي ارتباطات عمودي، در همه سطوح ديني، سياسي و ميان قومي. 4- فراهم كردن تسهيلات، براي دسترسي نخبگان، به رسانه ها 5- اجراي طرح هاي خردمندانه براي مواجه با تداخل فرهنگي، به جاي مشابه دانستن پروسه جهاني شدن با تهاجم فرهنگي. 6- باور به اين اصل كه نظريه تزريقي، يك خيال است و مخاطبان رسانه ها منفعل نيستند، بلكه موجوداتي فعال و گزينشگرند. 7- فراهم كردن زير ساخت هاي نرم افزاري ارتباطي در سطح ملي با رويكرد افزايش امكان برقراري ارتباطات ميان فرهنگي ميان اقوام موجود در سرزمين ملي 8- وضع قوانين رسانه اي متناسب با خصلت هاي جديد رسانه ها و واقعيات ارتباطي جهان معاصر و متعاقباً بازار پيام، به منظور حفظ ارتباط مخاطبان ملي با رسانه هاي بومي و پاسداري از رسانه هاي مذكور، در قبال از دست دادن مخاطبان بومي. 9- پذيرش اين اصل كه در آينده، اعمال نظارت هاي سنتي بر رسانه هاي خارج، اما رو به داخل امكان پذير نيست، در نتيجه به منظور افزايش توان دست اندركاران رسانه هاي داخلي در رقابت با امواج بيروني، شيوه هاي مراقبت جايگزين شيوه هاي سنتي نظارت شود. 10- به هر نوع انحصار رسمي و يا غير رسمي رسانه اي پايان داده شود. تا بتوان مشاركت همگان را براي توليد و انتشار پيام در داخل كشور فراهم كرد.

Thursday, May 04, 2006

دکتر مبارکه

agvدکتر احمد توکلی به مناسبت نمایشگاه مطبوعات و کتاب شکل وبلاگ خودشان را عوض کرده اند. باید به دکتر عزیز تبریک گفت که وبلاگ شان در هر صورت زیبا و پر محتواست.
دکتر مبارکه

حسام جان ممنون

آقا حسام امیدوارم که در تمام مراحل زندگی خود موفق و سلامت باشی . باز هم تشکر

تشکر

باید از تمامی عزیزانی که در دو سه روز گذشته بنده را مورد خطاب قرار داده اند تشکر و قدردانی کنم.