Mass Communication

Tuesday, August 30, 2005


از تو حرکت از خدا برکت
God help those who help themselves

خداوند به کسانی که خود یاریگر خویش هستند کمک می نماید

Sunday, August 28, 2005

«ژورناليسم علمي» حلقه مفقوده اطلاع‌رساني علمي است

در سال‌هاي اخير به موازات افزايش سطح عمومي دانش در كشور، رشد بي‌سابقه شمار دانش‌آموختگان عالي و افزايش تحقيقات و توليدات علمي كشور شاهد توجه فزاينده مردم و به تبع آن رسانه‌هاي گروهي به اخبار علمي و پژوهشي هستيم. کامل

خط قرمز رسانه‌هاي دولتي آن‌ها را از حركت به سوي ژورناليسم حرفه‌يي باز مي‌دارد

مجيد رضاييان از سال 1359 زير نظر دكتر «محمد حسين هدي» كار روزنامه نگاري را آغاز كرد و تا به امروز تجربه‌ي راه‌اندازي، سردبيري و مديريت تحريريه‌ي سه روزنامه‌ي «ايران»، «انتخاب» و «جام جم» را در پرونده‌ي كاري خود دارد، و در حال حاضر نيز در روزنامه‌ي جام جم به عنوان مدير تحريريه مشغول به فعاليت است. کامل

اولين دانشكده گردشگري كشور راه‌‌اندازي مي‌شود

با موافقت رئيس جديد سازمان ميراث فرهنگي وگردشگري براي اهداي ساختمان جديد به دانشگاه علامه طباطبايي، دانشكده گردشگري اين دانشگاه در سال جاري راه اندازي مي‌شودکامل

Saturday, August 27, 2005

From a bad paymaster get what you can
از آدم خسیس هر چه می توانی بگیر
از خرس مویی کندن غنیمت است

Friday, August 26, 2005

سخن روز

تفکر در عاقبت هر کار باعث رستگاری می شود

سمینار وبلاگستان فارسی و وبلاگ علمی برگزار می‌شود

ایسکانیوز ـ سمینار «وبلاگستان فارسی، مزیت یا معظل»، «وبلاگ علمی، علم وبلاگ» با حضور دکتر نعمت اللّه فاضلی، اولین پژوهشگر علم وبلاگ نویسی در ایران در روز یکشنبه 6 شهریور ماه در دانشکده علوم اجتماعی و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی برگزار می‌شودکامل

كتاب طراحي وب به زبان ساده منتشر شد



كتاب طراحي وب به زبان ساده به تاليف «احمد كاظمي‌ صالح» توسط سازمان انتشارات جهاد دانشگاهي شعبه‌ي واحد تهران منتشر شد. کامل

ضرورت نرم‌نويسي در رسانه‌هاي امروز

زمزمه‌هاي نرم‌خبر يا همان براي اولين با در مطبوعات فرانسه ايجاد شده، سال‌ها بعد به طور جدي در مطبوعات آمريكا پيگيري شد اما آنچه كه مهم است، ضرورت استفاده از اين نوع خبرنويسي در دنياي امروز است چرا كه اين نوع خبرنويسي نياز‌هاي هر نوع مخاطبي را تامين مي‌كند؛ مطبوعات ايران توسط تلاش‌ها و نوشته‌هاي دكتر «شكر‌خواه» با نرم‌خبر آشنا شد اما نياز جدي‌تر براي استفاده از اين نوع خبرنويسي احساس مي شود کامل

Tuesday, August 23, 2005

سخن روز

کسی که از قطره می ترسد، هیچ وقت وارد دریا نمی شود

اطلاعات خود را به همان سرعت تايپ، پيدا كنيد،

گوگل، نرم‌افزار رايگان خود، براي تسهيل در كار جستجوي كاربران را ارايه كرد. به گزارش سرويس بين‌الملل ايسنا، اين نرم‌افزار به كاربران آموزش مي‌دهد كه چه طور اطلاعات مورد نظر خود را از جستجوهاي آنلاين بيابند. کامل

بحران‌هاي مستمربازار كاغذ، روزنامه‌هاي داخلي را دچار مشكل كرده است

به اعتقاد مدير فني روزنامه‌ي دنياي اقتصاد، كيفيت كاغذ روزنامه ارتباط مستقيمي ‌با توان اقتصادي آن دارد. «بابك كثيري» در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس رسانه‌ي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: امور فني در روزنامه شامل مراحل حروف چيني، تصحيح، صفحه آرايي، ليتوگرافي مي‌شود كه پس از اين مرحله، امور اجرايي مانند چاپ و توزيع روزنامه را در برمي‌گيرد. کامل

Monday, August 22, 2005

سخن روز

تفکر در عاقبت هر کار باعث رستگاری است

اينترنت» دومين رسانه مورد اعتماد جوانان بعد از صدا و سيما

روند رو به گسترش دسترسي جوانان به فناوري‌هاي نوين اطلاع‌رساني طي سال‌هاي اخير، شكل‌گيري پديده وبلاگ نويسي در ميان جوانان، جلب اعتماد اينترنت به عنوان دومين رسانه مورد اعتماد جوانان كشور بعد از صدا و سيما، شكل‌گيري جامعه اطلاعاتي در جامعه ما و جهان و ضرورتهاي اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي و مديريتي نقش و اهميت فراوان اين فناوري را در ميان جوانان و حتي توسعه كشور نشان مي‌دهد. کامل

بايد قانوني اتخاذ شود تا تمام مطبوعات به طور عادلانه حمايت شوند

به اعتقاد مدير گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبايي، بايد وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي‌ براي ساماندهي يارانه‌هاي دولتي به مطبوعات، قانوني را اتخاذ كند تا همه‌ي آن‌ها به طور عادلانه با توجه به شرايطي كه دارند‌، از حمايت برخوردار شوند. کامل

نرم‌خبر‌ها، به جذابيت خبر كمك مي‌كنند

به اعتقاد يك روزنامه نگارو مدرس ارتباطات، نرم خبرها از آنجايي كه به جذابيت خبر كمك مي كنند، بايد بيشترمورد توجه رسانه‌ها قرار گيرند، اما توجه داشته باشيد كه اين نوع پردازش خبري نيازمند ابزار است، خبرنگار سخت‌خبر نويس با خواندن و ياشنيدن كاركردها و قالب‌هاي نرم‌نويسي يك شبه نرم‌نويس نمي شود. کامل

رشد چشمگير بازار رايانه‌هاي لپ تاپ در ايران در يك سال گذشته

به گزارش روابط عمومي شركت توسعه و تجارت رايانه، گسترش روز افزون و همه گير شدن استفاده از امكانات رايانه‌اي و كشيده شدن جوامع بشري به سوي مستندسازي ديجيتالي وابستگي افراد را به تجهيزات و لوازم ديجيتالي بيشتر كرده است. کامل

Sunday, August 21, 2005

سخن روز

برای درست فکر کردن باید اول دل را از کینه و بدی پاک کرد

‌٩٤٨كانال ماهواره‌يي بدون كد در ايران قابل دسترسي است

مدير امور ماهواره‌يي سازمان صدا و سيما گفت: از لحاظ منطقه‌يي، اروپا ‌٤/٦ درصد و آمريكا ‌٣/٢٥ درصد از ماهواره‌هاي حاضر درجو را به خود اختصاص مي‌دهند و اين در حالي است كه سهم آسياي غربي و خاورميانه از ماهواره‌هاي در فضا ‌٣/٢٠ درصد مي‌باشد.
مهندس «مهدي سياسي فر» در گفت‌وگو با خبرنگار سرويس ارتباطات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: با وجود تغييرات زياد در تعداد كانال‌ها، ايران در سطح تجيهزات خانگي تنها قادر به دريافت اطلاعات تصويري از ‌٢٥ ماهواره است.
وي در ادامه افزود: در حال حاضر حدود ‌٩٤٨ كانال تلويزيوني بدون كد در ايران قابل دسترسي است و ‌١٢٩٩ كانال تلويزيوني كد شده قابليت ارسال تصوير در ايران را ندارند كه اين آمار را بايد با ‌٧٠ درصد موجوديت مستقل كانال‌ها و حضور تكراري آن‌ها بر روي ماهوارهاي گوناگون در نظر گرفت .
سياسي فر گفت: آسياي شرقي ‌٣/١٤ درصد ، اروپا و خاورميانه به طور مشترك ‌٨/١٨ درصد از ماهواره‌ها را خود اختصاص داده اند همچنين آمريكاي جنوبي و اروپا ‌٩/٩ درصد مالكيت ماهواره را داراست .
قاره‌ي آمريكا به تنهايي ‌٧٠ هزار تلويزيون را در برگرفته است به گونه‌اي كه در ايران تنها دو هزار كانال تلويزيوني ماهواره‌يي قابل استفاده است.

تنوع وسايل و توقع فرزندان والدين را به وحشت مى اندازد

وقتى پايان تعطيلات تابستانى نزديك مى شود و آغاز سال تحصيلى جديد از راه مى رسد پدران و مادران علاوه بر تدارك لباس و لوازم التحرير اين روزها يك قلم ديگر به خريدهايشان اضافه شده كه پرسش هاى بيشمارى را پيش آورده است. اين يك قلم ابزارهاى الكترونيكى است و برخى از اين پرسش هاى بيشمار اين است كه: چه سيستم عاملى مناسب است؟ كامپيوتر همراه بهتر است يا لپ تاپ؟ اگر كامپيوتر همراه براى بعضى از كلاس ها الزامى است آيا بهتر است كه به فناورى بى سيمى و لوازم جانبى آن هم مجهز باشد؟ آيا چاپگر هم ضرورى است؟ در بسيارى از كشورهاى پيشرفته يا در حال توسعه كامپيوترها و اتصال آنان به اينترنت به يكى از لوازم اجتناب ناپذير كلاس هاى درسى، آزمايشگاه ها و به طوركلى محيط هاى آموزشى تبديل شده است. بخش عمده اى از سمينارها و كنفرانس ها اكنون به اين اختصاص يافته كه به والدين آموزش دهد چگونه در بودجه يا سبد خانواده مسائلى از اين قبيل را دخالت دهند. يعنى براساس درآمد، خانواده ها بايد بخشى از بودجه خود را صرف ابزارهاى الكترونيكى ، نرم افزارها و محصولات جانبى آن كنند. در حال حاضر خانواده هايى كه فرزندان نوجوان دارند، مى خواهند كه فرزندانشان به قدر كافى از دانش كامپيوتر و اينترنت برخوردار باشند تا از عهده درس هاى دانشگاهى و درس هاى مربوط به تحقيق و جست وجو برآيند. نسل جديد را «نسل اينترنت» يا Net Generation نامگذارى كرده اند چون زمانى كه اين كودكان چشم باز كرده اند منزل آنها كامپيوتر متصل به اينترنت داشته است؛ درست مثل ما كه به نسل قبل تعلق داريم و زمانى كه چشم باز كرديم تلفن و تلويزيون جاى خود را در خانه هايمان باز كرده بود. زمانى كه ما به مدرسه مى رفتيم فقط با قلم و خودكار سروكار داشتيم. اما امروز تنوع ابزار و وسايل الكترونيكى كه يك كودك يا نوجوان مى تواند به همراه داشته باشد به قدرى زياد شده كه خانواده ها بايد از ميان ابزارهايى كه مى توانند تهيه كنند برخى را انتخاب و برخى را يا به آينده موكول كنند يا از آن صرف نظر كنند.گاهى اوقات تنوع اين وسايل و توقع فرزندان، والدين را به وحشت مى اندازد. بعضى از وسايل روزگارى تازگى داشت مانند آوردن تلفن همراه يا كامپيوتر همراه به كلاس اما اكنون كمتر كلاسى در كشورهاى پيشرفته وجود دارد كه به نوعى از كامپيوترهاى روميزى يا لپ تاپ استفاده نكند. در كشورهاى پيشرفته، موسسه ها و مدارس براى خانواده ها تعيين مى كنند كه چه كامپيوتر همراهى براى فرزندانشان خريدارى كنند و بايد به چه لوازم و نرم افزارهايى مجهز باشد تا زمانى كه دانش آموز يا دانشجو سركلاس حاضر مى شود معلم يا استاد بتواند از سر ميز خودش كامپيوترهاى دانش آموزان را كنترل كرده، آنچه خودش صلاح مى داند به نمايش بگذارد و تكاليف دانش آموزان يا دانشجويان را با كامپيوتر خودش چك كند. نرم افزارها و سخت افزارهايى كه موسسه معرفى مى كند امكان شبكه شدن همه كامپيوترهاى دانش آموزان را با كامپيوتر معلم يا استاد فراهم كرده ضمن آنكه كامپيوتر استاد به نرم افزارهايى مجهز است كه مى تواند روى كامپيوتر خودش چك كند كه دانش آموزان در حال انجام چه كارى هستند.حين آموزش هم مى تواند كامپيوتر همه شاگردان را فريز كرده و آنچه روى كامپيوتر خودش در حال انجام است روى صفحه نمايش شاگردان يا دانشجويان به نمايش درآورد. بعضى از اين موسسه ها امكان اتصال به اينترنت را از طرق مختلف براى يك كلاس فراهم مى كنند. بعضى كلاس ها كه شاگردان به كامپيوتر همراه مجهزند امكان اتصال بى سيمى به اينترنت فراهم مى شود به اين شكل استاد يا معلم مى تواند به دانش آموزان يا دانشجويان تكليف بدهد كه در اينترنت جست وجو كنند و همان جا پاسخ ها را مى تواند چك كند. جالب اينجا است كه خانواده ها پيش از خريد كامپيوتر براى منزل بايد با مسئولان آى تى مدارس هماهنگى كنند چون اگر مى خواهند ارتباط اوليا و مربيان به طور كامل برقرار شود بايد كامپيوترها و نرم افزارهاى سازگار با مدرسه تهيه كنند به عنوان مثال اگر شما در چارلستون ايالات متحده زندگى مى كنيد و مى خواهيد فرزندتان را به مدرسه ساتيادل بفرستيد بهتر است از خريد كامپيوتر از كمپانى اپل خوددارى كنيد و فكر آموختن سيستم عامل مكينتاش را از سر خود و خانواده تان بيرون كنيد چون متخصصان آن مدرسه فقط به كامپيوترهايى خدمات مى دهند كه سيستم عاملشان ويندوز مايكروسافت است. البته فرد مى تواند از كامپيوتر اپل استفاده كند اما متخصصان آن مدرسه فقط از عهده رفع عيب هايى برمى آيند كه در سيستم عامل ويندوز به وجود مى آيد. آنها آشنايى چندانى با «مك» ندارند. در عوض اگر در نورث فيلد مينه سوتا زندگى مى كنيد و مى خواهيد فرزندتان را به كالج كارلتون بفرستيد دغدغه اى در مورد كامپيوتر يا سيستم عامل آن نداريد بلكه فقط بايد چند نرم افزار كه آن مدرسه خودش طراحى كرده روى كامپيوترتان نصب كنيد بعد به كلاس ببريد. تمام كالج ها در ايالات متحده به اين توافق رسيده اند كه بهتر است به والدين پيشنهاد كنند كامپيوترى خريدارى كنند كه يا از طريق اترنت ethernet قادر به اتصال به اينترنت باشد يا آنكه كارت شبكه بى سيمى داشته باشد تا از طريق شبكه بى سيمى در كلاس ها بتواند به اينترنت وصل شود. كامپيوترهاى قديمى مملو از باگ هستند يعنى مدام با مشكلات غيرقابل پيش بينى مواجه مى شوند كه بدون وجود يك متخصص كامپيوتر قابل رفع نيست. ضمن آنكه كامپيوترهاى قديمى در مقابل ويروس ها، كرم ها، نرم افزارهاى جاسوسى و تبليغى (Spyware, adware) آسيب پذيرترند. مدارس و دانشگاه ها نيز از پذيرفتن اين كامپيوترها براى اتصال به شبكه شان اكراه دارند چون هر چه كامپيوتر قديمى تر باشد اشكالاتى كه براى خود دانش آموز و شبكه مدرسه به وجود مى آورد بيشتر باشد. براى همين دانشگاه دولتى كانزاس در منهتن به وضوح به اولياى دانشجويان مى گويد كه از ديدن چه كامپيوترهايى اصلاً خوشش نمى آيد.متوليان اين دانشكده مى گويند: «از آوردن سيستم هاى قديمى و سيستم عامل هاى ۹۸ و NT3.51 جداً خوددارى كنيد. ما از اتصال كامپيوترهايى كه سيستم عاملشان ويندوز ۹۸ است به شبكه مان معذوريم.»پروفسور المور از دانشگاه اينديانا مى گويد بعضى از خانواده ها از عهده روزآمد كردن كامپيوتر همه فرزندانشان برنمى آيند. ما اينجا سعى مى كنيم روى كامپيوتر هاى قديمى تا جايى كه امكان دارد سيستم هاى عامل جديدتر نصب كنيم تا با مشكلات كمترى مواجه شويم. دانشجويانى كه به دانشگاه اينديانا مى روند با مشكلات كمترى مواجهند چون مسئولان آن به اين فلسفه اعتقاد دارند كه دانشگاهشان بايد از عهده همه انواع فناورى ها برآيد و بتواند در همه زمينه هاى شناخته شده مشكلات دانشجويانش را حل كند. حتى پيشرفته ترين و به روزترين كامپيوترها هم از بلاياى ويروسى وبلاگ هاى كامپيوترى مصون نيستند. براى همين هم بسيارى از موسسه هاى آموزشى يا دانشگاه ها يك شبكه كامپيوترى طراحى مى كنند و به جاى آنكه كامپيوترها تك به تك به نرم افزارهاى ضدويروسى مجهز باشند يك agent در شبكه، همه كامپيوترهاى متصل به شبكه را محافظت مى كند. اين روش گرانتر اما مطمئن تر است. به محض آنكه يك كامپيوتر به اين شبكه متصل مى شود پيغامى براى كاربر فرستاده مى شود تا آن agent را روى كامپيوتر خود فعال كند در آن صورت محافظت از آن كامپيوتر تا زمانى كه به آن شبكه متصل است برعهده آن شبكه است. آن شبكه نيز هرچند دقيقه يك بار بانك اطلاعاتى خود را به آخرين دستاوردها مجهز مى كند و روزآمدترين حالت را دارد.بعضى از مدارس هم هستند كه كار را براى اوليا آسان كرده اند يعنى يك نماينده دارند كه براى اولياى داوطلب خدمات ارائه مى كند. به اين ترتيب اين نماينده مى تواند هنگام خريد سخت افزار يا نرم افزار تخفيف ويژه بگيرد چون از فروشندگان به صورت كلى خريد مى كند. كمپانى هايى نظير «دل» وقتى با سفارش هاى كلى مواجه مى شوند تخفيف ويژه مى دهند. اپل هم جزء سازندگانى است كه براى موسسه هاى آموزشى تخفيف ويژه قائل مى شود.بعضى از مدرسه ها و دانشگاه ها سهميه براى چاپ در نظر مى گيرند و دانشجويان تا يك سقفى اجازه استفاده از چاپگرهاى موسسه را دارند اما بسيارى از خانواده ها ترجيح مى دهند درست مثل يخچال و تلويزيون براى فرزندشان چاپگر هم بخرند اما چون تعداد سخت افزارها و نرم افزارهاى لازم بسيار متنوع و متعددند هر خانواده بايد به درآمد خود نگاه كند و تصميم بگيرد چه چيزهايى اولويت دارند. شايد در وهله اول حافظه و پردازشگر كامپيوتر و سيستم عامل آن از همه مهمتر باشد بعد اگر پولى باقى ماند صرف سخت افزارها و نرم افزارهاى جانبى مى شود.هرچه زمان بيشتر مى گذرد نوجوانان به انواعى از ابزارهاى الكترونيكى از جمله تلفن همراه، پى دى اى (همان منشى شخصى ديجيتالى كه نوعى دفتريادداشت الكترونيكى است كه قابليت هاى آن نسبت به كامپيوتر همراه بسيار كمتر است)، ام پى ترى پلير ipod و غيره عادت مى كنند. روزگارى دانشجويان فقط با يك كلاسور و يك خودكار به دانشگاه مى رفتند اما امروز كاملاً وضع فرق كرده است.
منبع: نيويورك تايمز

رشد فروش آن لاين

در سال ۲۰۰۴ در آمد فروش آن لاين خرده فروش هاى آمريكايى حدود ۹۰ ميليارد دلار بود. نتايج بررسى هاى انجام شده از سوى موسسه خدمات مشاوره Mackinsey نشان مى دهد كه در سال ۲۰۰۳ خرده فروش هاى مستقيمى كه داراى فروشگاه هاى فيزيكى بودند ۵۲ درصد فروش اينترنتى را به خود اختصاص دادند. درحالى كه خرده فروش هاى فاقد فروشگاه هاى فيزيكى ۳۱ درصد خريد اينترنتى را از آن خود كردند؛ در سال ۲۰۰۴ رشد قابل توجهى در اين زمينه ايجاد شد و خرده فروش هاى آمريكايى در مجموع درآمدى معادل ۹۰ ميليارد دلار از فروش آن لاين كسب كردند. اين درحالى است كه در سال ۱۹۹۸ درآمد آن لاين خرده فروش هاى ايالات متحده روى هم رفته ۸ ميليارد دلار بود. تحليل گران پيش بينى مى كنند با گسترش فناورى هاى نوين خدمات اينترنتى و افزايش استفاده خريداران از نت براى خريد كالاهاى مختلف در سال هاى آ تى فروش آن لاين سهم غالب درآمد خرده فروش ها را به خود اختصاص دهد. از آ نجايى كه خريد آن لاين امكان مقايسه سريع قيمت محصولات شركت هاى مختلف را فراهم مى كند و خريدار مى تواند در زمان اندكى محصول دلخواه خود را با مناسب ترين قيمت بيابد. پيش بينى مى شود اين مزيت در روى آوردن كاربران به خريد آن لاين نقش بسزايى داشته باشد.

نوت بوك به جاى كتاب در مدرسه

همكاران سيستم: دانش آموزان يكى از دبيرستان هاى ايالات متحده آمريكا، براى نخستين بار كلاس هاى درس را در نبود هرگونه دفتر و كتابى آغاز كرده اند. دانستن اين موضوع خالى از لطف نيست كه دانش آموزان يادشده نوت بوك هاى Apple را جايگزين كتاب هاى درسى خود كرده اند و تمامى ۳۴۰ دانش آموز اين مركز آموزشى با كامپيوتر هاى خود در كلاس هاى درس حاضر مى شوند تا يكى از نخستين مدارسى باشند كه به دور از كتاب هاى چاپى، كار آموزش را پيش مى برند.
مسئولان مدرسه بر اين باورند كه مطالب الكترونيكى دانش آموزان را بيش از مطالب چاپى به چالش فراگيرى درس ها فرامى خواند. اين مدرسه با عنوان Empire High كه براى نخستين بار در سال جارى آغاز به كار كرده است، محيطى خالى از كتاب است. «كالوين بيكر» معاون Vail Unified School District كه ۷۰۰ دانش آموز دارد، در اين خصوص گفته است كه افراد همواره در مورد استفاده از فناورى دچار ترديد هستند. وى همچنين افزوده است كه اكنون به اين نتيجه رسيده ايم كه فرصت حقيقى براى استفاده از كامپيوتر در مدرسه ها اين است كه نوت بوك را از اجزاى اصلى كلاس هاى درس قرار دهيم تا تغييرى در شيوه عملكرد مدارس ايجاد كرده باشيم. «مارك اسچنيدرمن» يكى از مديران بخش آموزش واشينگتن گفته است كه دو سال پيش در حدود ۶۰۰ مدرسه تصميم گرفتند كه براى هر دانش آموز خود نوت بوكى تهيه كنند، اما هنوز آنان از كتاب هاى درسى چاپى استفاده مى كنند. در حال حاضر بسيارى از ناشران كتاب هاى چاپى از قالب هاى ديجيتالى استفاده مى كنند تا كمكى به افزايش استفاده از كامپيوتر كرده باشند. آموزگاران نيز از خدمات عضويت در سايت ها استفاده مى كنند و به منابع رايگان اينترنت دسترسى دارند.
به هر حال دانش آموزان مدرسه يادشده مطالب درسى را از شبكه اينترنتwireless مدرسه دريافت مى كنند. مدرسه نيز سيستم فيلتر مركزى دارد كه مطالبى كه دانش آموزان دانلود مى كنند را كنترل و محدود مى كند. اين سيستم همچنين اتاق هاى گفت وگو (Chat) و پيام هايى كه ممكن است موجب پريشان خاطرى دانش آموزان متصل به شبكه شود را كنترل مى كند. دانش آموزان نيز مى توانند در حالت آن لاين تكاليف خود را انجام دهند.
در پايان بايد گفته شود كه هنوز در مدرسه يادشده كتاب هاى چاپ شده موجود است، چراكه كتابخانه اى در اين مكان وجود دارد كه دانش آموزان مى توانند در صورت تمايل از آن استفاده كنند.

Saturday, August 20, 2005

بازار داغ شایعه

شایعه زمانی بروز می کند که اطلاع رسانی دقیق و صحیح صورت نگیرد. من نمی دانم که چرا انجمن صنفی روزنامه نگاران که صفت روزنامه نگار را به دوش می کشدند و از متولیان روزنامه نگاری در ایران هستند اصلا به این امر توجهی ندارند که عدم اطلاعات صحیح منجر به شایعه می شود. شاید این امر به نفع شان باشد؟ موضوع از زمانی آغاز شد که در اردیبهشت سال هشتاد و دو (۱۳۸۲) ریاست جمهوری وقت مبلغی برای تشکر از روزنامه نگاران به وزارت ارشاد دادند. ارشادی ها هم این مبلغ ناچیز!!!!!! را به انجمن صنفی دادند تا آنها به نحو مقتضی از روزنامه نگاران تشکر کنند. بعد دو سال با پی گیری های روزنامه کیهان مقامات این شرکت! تصمیم گرفتند که اطلاعیه ای صادر و بر اساس آن نحوه و زمان توزیع کامپیوترهای دستی هدیه ریاست جمهوری وقت را به روزنامه نگاران اعلام کنند.
اما از آن زمان بعلت عدم اطلاع رسانی دقیق مقامات این شرکت!!!! بازار داغ شایعه روز به روز داغ داغ تر می شود. تا بالاخره مقامات محترم این شرکت تعاونی به نتیجه برسند و زمان و نحوه دقیق توزیع لب تاپ را اعلام کنند

بازار داغ شایعه

شایعه زمانی بروز می کند که اطلاع رسانی دقیق و صحیح صورت نگیرد. من نمی دانم که چرا انجمن صنفی روزنامه نگاران که صفت روزنامه نگار را به دوش می کشدند و از متولیان روزنامه نگاری در ایران هستند اصلا به این امر توجهی ندارند که عدم اطلاعات صحیح منجر به شایعه می شود. شاید این امر به نفع شان باشد؟ موضوع از زمانی آغاز شد که در اردیبهشت سال هشتاد و دو (۱۳۸۲) ریاست جمهوری وقت مبلغی برای تشکر از روزنامه نگاران به وزارت ارشاد دادند. ارشادی ها هم این مبلغ ناچیز!!!!!! را به انجمن صنفی دادند تا آنها به نحو مقتضی از روزنامه نگاران تشکر کنند. بعد دو سال با پی گیری های روزنامه کیهان مقامات این شرکت! تصمیم گرفتند که اطلاعیه ای صادر و بر اساس آن نحوه و زمان توزیع کامپیوترهای دستی هدیه ریاست جمهوری وقت را به روزنامه نگاران اعلام کنند.
اما از آن زمان بعلت عدم اطلاع رسانی دقیق مقامات این شرکت!!!! بازار داغ شایعه روز به روز داغ داغ تر می شود. تا بالاخره مقامات محترم این شرکت تعاونی به نتیجه برسند و زمان و نحوه دقیق توزیع لب تاپ را اعلام کنند

سخن روز

افسوس که جوان نمی داند و پیر نمی تواند

تحقق دولت الكترونيك در گرو آماده‌سازي فناوري ، فرهنگي، و اجتماعي است

استاد دانشگاه تهران گفت: تحقق دولت الكترونيك در گرو آماده‌سازي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و فناوري است.
"علي اكبر فرهنگي" افزود: منظور از آماده‌سازي فرهنگي، دانش كار و ايجاد زمينه‌هاي متناسب براي ورود به عصر ارتباطات است.
وي از ايجاد تحول در نهادهاي مرتبط با دولت نظير خانواده، سازمان و آموزش و پرورش به عنوان آمادگي اجتماعي نام برد و ادامه داد: آمادگي اقتصادي نيز شامل تهيه بودجه براي تدارك ابزار و امكانات است.
وي تاكيد كرد: در نهايت بايد با آمادگي فناوري، اطلاعات را به دست آورد و به طور خود كفا از آن بهره‌برداري كرد.
مدير گروه مديريت دولتي و رسانه دانشگاه تهران تصريح كرد: روابط عمومي‌ها در ايجاد رشد و توسعه فعاليت سازمان‌ها و دولت‌ها نقش حساس و تعيين‌كننده اي دارند.
وي روابط عمومي را پلي ميان سازمان و جامعه خواند و گفت: امروز در دنيا سازمان‌هاي پيشرفته با استفاده از قابليت‌هاي روابط عمومي الكترونيك، مخاطبان خود را وسيع تر كرده‌اند.
فرهنگي افزود: كشور ما در زمينه روابط عمومي الكترونيك رشدي نداشته است، اما در سال‌هاي اخير بعد از طرح مفاهيم و نظريه‌هاي آي تي به تدريج روابط عمومي الكترونيك در برخي سازمان‌ها مطرح و مورد استفاده قرار گرفته است.
وي برگزاري همايش روابط عمومي الكترونيك را موثر ذكر كرد و گفت: هر نوع تحولي در هر زمينه‌اي ايجاد كنيم خوب است به شرطي كه زمينه آشنايي نسبت به آن تحول را فراهم كرده باشيم.
به گفته وي، بنابراين چنين همايشي مي‌تواند عده زيادي را در مورد روابط عمومي الكترونيك آگاه كرده و با مهارت‌هاي جديد آشنا كند.
وي تاكيد كرد: اگر مخاطبان همايش روابط عمومي الكترونيكي از مديران و كارشناسان روابط عمومي باشند سعي مي‌كنند از يافته‌هاي اين همايش در سازمان مربوطه بهره برداري كنند.

موانع توزيع مطبوعات داخلي در خارج از كشور

به اعتقاد مدير مسؤول هفته نامه‌ي عصرارتباط ، عدم راه‌ادازي پست فرهنگي در كشور از عمده ترين مشكلات توزيع نشريات ايراني در خارج از كشور است.کامل

ضرورت نرم‌نويسي در رسانه‌ي امروز

دكتر«احمد ميرعابديني» درگفت‌وگو با خبرنگار سرويس رسانه‌ي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره‌ي ضرورت نرم نويسي در روزنامه‌نگاري اظهار داشت: دومقوله‌ي نرم‌نويسي وسخت نويسي از پايه‌ي يكساني برخوردارند، اما به لحاظ شكل ارايه وبسته بندي زباني از ساختار متفاوتي تبعيت مي‌كنندکامل

ضرب المثل

با هر دست که دادی پس می گیری. همان گونه که می گیری آماده باش تسلیم کنی
همانگونه که بتو کمک می کنند به دیگران کمک کن چرا که زندگی فرآیندی دو جانبه است.
اصل ضرب المثل Give and Take

Friday, August 19, 2005

نگاهى به نقش و تاثير كاريكاتورهاى مطبوعاتى

امسال نيز همچون ساليان گذشته، يادروز انقلاب مشروطيت يا نخستين جنبش ضداستبدادى ملت ايران با نوشته ها، خاطرات و تحليل هايى در روزنامه ها و نشريات گوناگون و ديگر رسانه ها گرامى داشته شد. اما تاكنون از نقش مهم كاريكاتورهاى مطبوعاتى در بيدارى مردم و بسترسازى اين انقلاب كمتر سخن به ميان آمده، مگر در حاشيه بحث ها و پژوهش هايى كه درباره تاريخچه ورود هنر كاريكاتور به ايران كه آن هم كمرنگ و گذرا بوده است. پيشينه ورود كاريكاتور رسمى مطبوعاتى به ايران، با هفته نامه ملانصرالدين كه در آستانه انقلاب مشروطه در قفقاز چاپ مى شد، پيوندى عميق دارد چرا كه براى نخستين بار كاريكاتور مطبوعاتى به مفهوم نقد طنزآميز مناسبات سياسى و اجتماعى، توسط كاريكاتوريست هاى ماهر و هنرمند اين مجله به ايران راه يافت و يكى از زمينه هاى موثر پيدايش و رشد كاريكاتورهاى مطبوعاتى در ايران شد. در زمانه اى كه هفته نامه ملانصرالدين و كاريكاتوريست هاى هنرمند آن به نام هاى اوسكا ايوانويچ شمرلينگ معروف به (شيلينگ) و «روتر» به نقد طنزآميز و هجو مناسبات قدرت و استبداد شاهان مى پرداختند، نقاشى ايران، تحت تاثير پيشتازان هنر نقاشى در اروپا و توسط استادانى نام آور همچون كمال الدين بهزاد و رضا عباسى، فارغ از نقاشى هاى خيالى و تمثيلى، به دنياى واقعيت گام نهاده و عصر چهره گشايى در اين هنر آغاز شده بود. در همان دوران، تحت تاثير آثار نقاشان بزرگ و طنزانديش اروپا به ويژه دوميه، گويا، بروگل و لئوناردو داوينچى هنر كاريكاتور در اروپا گسترش مى يافت. در برخى يافته هاى پژوهشى، محققان اروپايى، پيدايش نخستين كاريكاتورهاى مطبوعاتى ايران را پيش از عصر ملانصرالدين به روزنامه ادب نسبت داده اند. اما بدون ترديد، كمتر نشريه اى به اندازه ملانصرالدين و كاريكاتوريست هاى آن در وزاندن نسيم آزادى بر ايران استبدادزده و پيدايش و گسترش هنر كاريكاتور در ايران، سهم و نقش داشته است. نخستين شماره ملانصرالدين در بهار سال ۱۹۰۶ ميلادى برابر با ۱۳۲۴ هجرى قمرى تحت مديريت جليل محمد قلى زاده (۱۹۳۲- ۱۸۶۶) معروف به «ميرزا جليل» در قفقاز منتشر شد. انتشار اين نشريه طنزآميز در آغاز قرن بيستم ميلادى، با كاريكاتور ها، مقالات و اشعار واقع گرايانه و عامه پسند، خيلى زود با استقبال ايرانيان به ويژه مردم آذربايجان و شهر تبريز روبه رو شد. تا پيش از آن، هجو رجال و مناسبات اجتماعى در دوران قاجار در قالب طنز عاميانه و شفاهى مردم رواج داشت. اما در شرايطى كه هنر نقاشى ايران به لحاظ ساختار رسمى و غيرمنعطف آن، قادر به پاسخگويى به اين بخش از نيازهاى مردم نبود، كاريكاتورهاى مطبوعاتى كه از هفته نامه ملانصرالدين سرچشمه گرفته بودند و بعدها توسط نخستين نشريات و روزنامه هاى طنز ايران به خصوص روزنامه آذربايجان چاپ تبريز گسترش يافتند، به سرعت طنز عاميانه و انتقادى مردم را در قالب طرح هاى هجايى و فرهنگ مكتوب گسترش دادند.
روتر و شيلينگ كاريكاتوريست هاى ملانصرالدين كه طبق برخى نوشته ها، آلمانى تبار و بزرگ شده روسيه بودند، با مهارتى كم نظير، كاريكاتور را به عنوان يك نقاشى هجايى جذاب و تاثيرگذار در ميان مردم ايران رواج دادند. اين دو براى آشنايى با رفتارها و مناسبات اجتماعى و آداب و رسوم ايرانى به سفرهاى بسيارى روى آوردند و توانستند از نزديك با ويژگى هاى بومى، حالات احساسى و روانشناختى مردم ايران آشنا شوند.
روش طراحى هاى روتر و شيلينگ برگرفته از نقاشى هاى قرن نوزدهم اروپا به ويژه، دوميه بود كه ضمن حفظ ساختار، تركيب بندى و عناصر و اجزاى دقيق، با جنبه هايى از اغراق همراه بود. در آثار اين دو هنرمند، براى نخستين بار پرتره سازى و طراحى چهره در بستر واقع گرايى شكل گرفت و در ترسيم چهره ها مضامين شرقى و ايرانى حفظ شد. و پيش از آن در هنر نقاشى و تجسمى ايران استاد كمال الدين بهزاد يكى از درخشان ترين چهره هاى هنر ايرانى، انسان نقش اصلى را يافته بود و آدم هاى كوچه و بازار فارغ از روشى كه منحصر به تجسم زندگى پرشكوه، لباس و وقار درباريان، دانشمندان و محتشمان بود، در پرده هاى نقاشى حضور يافته بودند. كاريكاتوريست هاى ملانصرالدين به ويژه روتر با توان شگفت انگيز طراحى، استفاده مناسب از سايه روشن ها و نمايش حجم، وقايع و واقعيت هايى را كه در جامعه استبداد زده سال هاى پايانى حكومت قاجار جريان داشت به نمايش گذاشت و با بيان تصويرى طنز، به هجو اين گونه مناسبات پرداخت. بسيار گفته اند كه سبك و روش كار و مهارت هاى شگفت انگيز روتر، محصولى را به وجود آورد كه در واقع، تقليد از آن را براى هنرمندان پس از او بسيار دشوار ساخت. «عظيم زاده» نقاش اهل تبريز و از بنيانگذاران هنر كاريكاتور در ايران كه خود از شاگردان روتر و شيلينگ بود، توانست با بهره گيرى از شيوه طراحى روتر اما با خط و تركيب بندى هاى ساده تر نخستين كاريكاتورهاى بومى ايران را پايه گذارى كند. اين هنرمند در طول ۷ سال انتشار مجله ملانصرالدين كه البته با فشار و بگيروببندها و سانسور ماموران حكومت تزارى روسيه همراه بود، با آن همكارى داشت. عظيم زاده توانست، بعد از تعطيلى ملانصرالدين نشريه فكاهى- سياسى آذربايجان را كه در زمان انقلاب مشروطه به ارگان سردار ملى ستارخان شهرت يافته بود، با كاريكاتورهايش رونق بخشد و نقش مهم و تاريخى خود را به عنوان يك هنرمند كاريكاتوريست تاثيرگذار در روند پيروزى نخستين انقلاب ضداستبدادى ملت ايران، ايفا كند. هنرمندان كاريكاتوريست ملانصرالدين روتر، شيلينگ و عظيم عظيم زاده، در آستانه انقلاب مشروطه، طنز تصويرى را به عنوان يك ابزار مهم فرهنگى در جهت بيدارى مردم و تشريح ظلم و ستم حكام مستبد به ويژه محمدعلى شاه قاجار به كار گرفتند. كاريكاتورها و مضامينى كه براى اين آثار مى نوشتند، دست به دست مى گشت.
كاريكاتور محمدعلى شاه قاجار به عنوان يكى از موضوعات اصلى در آثار اين هنرمندان چاپ شده است كه در واقع از شالوده هاى اصلى كاريكاتور چهره در ايران نيز محسوب مى شود. تحت تاثير هنر اين دوران، كاريكاتور مطبوعاتى در ايران نيز بنيان گذاشته شد و بعدها تحت تاثير آثار هنرمندان كاريكاتوريست تركيه و اروپا به ويژه فرانسه به رشد و غناى قابل توجهى رسيد. در آثار كاريكاتوريست هاى ملانصرالدين، اين شخصيت نمادين، ضمن هجو رفتارهاى غيرعادلانه حكام قاجار، از رواج خرافات در ميان عوام نيز همواره انتقاد مى كند و خوابزدگان را بيدار مى سازد.

علی همای رحمت

Thursday, August 18, 2005

میلاد امیر مومنان مبارک باد


میلاد مولود کعبه و اسوه صبر و شجاعت بر همه مسلمان جهان مبارک باد

پاسخ به یک سوال

در جواب علی محمد باید بگویم که این یک ضرب المثل انگلیسی است به معنی اینکه دوره طلایی هرگز مربوط به دوره کنونی نبوده است. یعنی سال های طلایی« موفق ترین دوره تاریخی یک ملت از لحاظ وضعیت جامعه یا ادبیات آنست. با این همه دوران های طلایی همیشه در زمانهای گذشته بوده اند دورانی که مردمش نیز محتملا از خوشبختی خود غافل بوده و چشم براه روزگار بهتری THE GOLDEN AGE WAS NEVER THE PRESENT AGEبوده اند. اصل ضرب المثل :

Tuesday, August 16, 2005

خبرگزارى هاى روسيه

در سال ۱۸۶۶ براى اولين بار يكى از بانكداران روسيه آژانس تلگرافى روسيه را تاسيس كرد. او كه خود روزنامه اخبار بورس را منتشر مى كرد به قابليت هاى تلگراف براى دريافت و ارسال سريع اخبار بى پرده بود. اين آژانس در ابتدا تنها اخبار خارجى را دريافت و بين روزنامه هاى داخلى توزيع مى كرد، اما بعد ها به جمع آورى اخبار داخلى و ارسال آنها به خارج از كشور نيز پرداخت. نخستين آژانس معتبر روسيه در سال ۱۹۱۸ با همين عنوان يعنى آژانس تلگرافى روسيه تاسيس شد. در آن زمان آژانس مذكور تنها مركز خبرگزارى در روسيه بود. ژوئيه ۱۹۲۵ به دستور لنين آژانس تلگرافى روسيه منحل و به جاى آن آ ژانس تلگرافى تاس تاسيس شد. خبرگزارى تاس زير نظر شوراى وزيران شوروى فعاليت مى كرد و وظيفه اصلى آن ارائه اخبار، اطلاعات و اسناد رسمى دولت درباره مسائل سياسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى داخل و خارج از كشور بود. سال ۱۹۵۶ خبرگزارى ديگرى به نام آژانس مطبوعاتى «نووستى» تاسيس شد. با روى كار آمدن گورباچف و لغو محدوديت ها و كاهش سانسور موج تاسيس رسانه هاى گروهى مستقل از حزب كمونيست شروع شد. اين دوره را مى توان دوره جنجال رسانه هاى گروهى و از جمله خبرگزارى هاى جديد در شوروى ناميد. در سال هاى ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ چند خبرگزارى مستقل مانند پست فاكتوم، سورو _ زاپاد، نگا و... تاسيس شد. عموم اين خبرگزارى ها را روزنامه ها تاسيس مى كردند. براى مثال خبرگزارى نگا كه بعد ها شهرت زيادى يافت، توسط روزنامه «تراويسماياگازنا» تاسيس شد. اعلام استقلال دفاتر خبرگزارى تاس در جمهورى هاى شوروى و ديگر مناطق روسيه، اولين قدم در جهت جدايى اين جمهورى ها از پيكره شوروى بود. در سال ۱۹۹۰ دولت فدراسيون روسيه نيز به تشكيل آژانس خبرگزارى روسيه (ريا) تمايل نشان داد. آن زمان پيش بينى مى شد كه اين خبرگزارى بر پايه آژانس مطبوعاتى «نووستى» تشكيل شود، اما اين طرح با مخالفت رهبران شوروى از جمله گورباچف روبه رو شد. در جريان كودتاى دولتى اوت ۱۹۹۱ تعارض ميان اخبار خبرگزارى هاى مستقل و خبرگزارى هاى تاس به شدت بروز كرد كه در نتيجه اين تفاوت محتوايى اخبار، خبرگزارى تاس اعتماد مردم را تا حدود زيادى از دست داد. بعد از اوت ۱۹۹۱ دوره جديد فعاليت خبرگزارى ها در روسيه آغاز شد كه مهم ترين آنها عبارتند از:
۱- خبرگزارى ايتارتاس: اين خبرگزارى در ۲۲ ژانويه ۱۹۹۱ به فرمان بوريس يلتسين به نام آژانس خبرگزارى تلگرافى روسيه (ايتار) تحت نظارت دولت فدراسيون آغاز به كار كرد. بر طبق اين فرمان ايتار به عنوان خبرگزارى دولتى روسيه در داخل و خارج از كشور فعاليت مى كرد، اما از آنجا كه نام تاس كه خبرگزارى رسمى شوروى بود، شهرت جهانى داشت، اين نام در كنار ايتار باقى ماند.
۲- خبرگزارى روسيه (ريا): اين خبرگزارى از ادغام آژانس مطبوعاتى نووستى و آژانس خبرگزارى روسيه در سال ۱۹۹۲ به وجود آمد. پس از تاسيس خبرگزارى ايتارتاس و به منظور كاهش هزينه ها و جلوگيرى از دوباره كارى خبرگزارى هاى تاس و نووستى منحل و به جاى آنها خبرگزارى ريا تاسيس شد و سرانجام ريا نووستى نام گرفت.
۳- خبرگزارى اينترفاكس: اين خبرگزارى در سپتامبر ۱۹۸۹ با سرمايه گذارى هيات تحريريه راديو و تلويزيون شوروى شركت اينتركوا درو تاسيس شد. بروز اختلاف شديد ميان خبرگزارى اينترفاكس و راديو و تلويزيون شوروى موجب شهرت آن شد، زيرا مديران راديو و تلويزيون معتقد بودند كه اخبار منتشره اين خبرگزارى در جهت ديدگاه هاى آنان نيست.
۴- خبرگزارى پست فاكتوم: در سال ۱۹۸۷ اين خبرگزارى تاسيس شد و يكى از خبرگزارى هاى غيردولتى معتبر روسيه به شمار مى رود. اين خبرگزارى را گروهى از روزنامه نگاران مستقل در اوج جنبش مردم سالارى در روسيه تاسيس كردند.
۵- خبرگزارى اسكيت پرس: گروهى از فارغ التحصيلان دانشگاه دولتى مسكو در سال ۱۹۹۳ اين خبرگزارى را تاسيس كردند. اين خبرگزارى با فروش اخبار و اطلاعات تحليلى درباره توسعه بازار هاى مالى در روسيه و ارائه مشورت هاى مالى به شركت ها و سازمان هاى دولتى فعاليت خود را آغاز كرد.
۶- خبرگزارى اكونو ميچسكيه نووستى: اين خبرگزارى در سال ۱۹۹۲ در مسكو تاسيس شد. محور اطلاعات و اخبار اين خبرگزارى مسائل اقتصادى و مالى است گرچه به اخبار سياسى كه تاثير مستقيم بر اوضاع اقتصادى دارد، مى پردازد.
۷- خبرگزارى ايماپرس: ايماپرس توسط چند روزنامه محلى در سال ۱۹۸۹ تاسيس شد و هم اكنون ۳۰ دفتر نمايندگى در روسيه و برخى كشور ها دارد.
۸- خبرگزارى پال اينفورم: در ژوئيه ۱۹۹۱ به روزنامه نگاران مستقل كه تجربه روزنامه نگارى تجارتى داشتند، خبرگزارى پال اينفورم تاسيس كردند. محور اصلى فعاليت اين خبرگزارى مسائل اقتصادى است.
۹- خبرگزارى كمينفو: اين خبرگزارى در سال ۱۹۹۳ به دستور يلتسين و به منظور ارائه اخبار و اطلاعات به رئيس جمهور تاسيس شد. اخبار و اطلاعات اين خبرگزارى از طريق شبكه مخابراتى ويژه اى براى دولتمردان ارسال مى شود.

دروغگویی در کودکان، چرا و چگونه

دروغگويى و راستگويى از جمله رفتارهايى هستند كه كودك بايد در جمع خانه و خانواده بياموزد. اغلبِ والدين، زمانى كه متوجه مى شوند، كودك و يا نوجوان شان دروغ مى گويد، شديداً متاثر و معترض مى شوند. كودكان خردسال (زير سه سال) به دليل اين كه هنوز قادر به تشخيص تفاوت واقعيت از خيال نيستند، نمى توانند بين راست و دروغ تفاوت گذارند. آنها از شنيدن داستان هاى تخيلى واقعاً لذت مى برند و دوست دارند خودشان نيز با قوه تفكر و تجسم شان ماجراها و قصه هاى جالبى بسازند. در واقع اين كودكان هنوز نيازمند گسترش و توسعه دنياى خيالى خود هستند تا بتوانند قدرت خلاقيت و ابتكارشان را پرورش دهند. اما نكته اى كه والدين و مربيان هنگام خواندن و تعريف اين گونه داستان ها براى كودك بايد مدنظر داشته باشند، آن است كه با نهايت آرامش و بدون اين كه عكس العمل منفى اى از خود نشان دهند، ذهن كودك را به سوى واقعيت ها سوق دهند و به او بياموزند كه اين گونه داستان ها حاصل تفكر و انديشه نويسنده است و با آنچه در اطراف آنان مى گذرد، تفاوت دارد. معمولاً دروغ پردازى هاى خيالى كودكان از سنين ۵ _ ۴ سالگى به بعد كاهش مى يابد و كم كم قدرت تشخيص واقعيت از خيال را پيدا مى كنند. اما اگر بعد از ۶ _ ۵ سالگى نيز سعى كنند با روياسازى هاى ذهنى خود حقيقت را ناديده بگيرند، والدين بايد درصدد رفع علت اين امر باشند. براى مثال، اگر كودك ۶ ساله اى مدام از دوست خيالى خود صحبت مى كند، پدر و مادر بايد سعى كنند فرزندشان را با كودكان ديگر هم بازى كنند تا او نيازى به خيال پردازى هاى واهى نداشته باشد. معمولاً كودكان از سنين ۷ _ ۶ سالگى به بعد، تنها زمانى كه دچار اضطراب، تشويش و نگرانى شديد شوند، دروغ مى گويند. از جمله رايج ترين شرايطى كه منجر به دروغگويى كودك مى شود، عبارتند از:
۱ - گاهى كودكان براى جلب توجه ديگران دروغ مى گويند. اگر كودك احساس كند كه از اين طريق مى تواند نظر اطرافيانش را به خود جلب كند، ممكن است مرتباً دروغ بگويد. به بيانى ديگر، زمانى كه كودك نتواند با استفاده از روش هاى خوشايند و پسنديده، نظر سايرين را به خودش جلب كند، به دروغگويى و رياكارى متوسل مى شود.
۲ - گاهى كودكان براى اين كه خودشان را بهتر نشان دهند، دروغ مى گويند. در اين گونه شرايط، عاملى كه موجب دروغگويى بچه ها مى شود، فقدان اعتماد به نفس در آنان است. در حالى كه كودكانى كه داراى حس ارزشمند و اعتماد به نفس بالايى هستند، هيچ گاه براى بهتر نشان دادن خودشان، نيازى به دروغ گفتن حس نمى كنند.
۳ - گاهى كودكان زمانى كه احساس كنند دچار مشكل شده اند، شروع به دروغگويى مى كنند. در چنين مواردى، بايد از ابتدا به كودك اهميت راستگويى، صداقت و درستى را ياد داد. از طريق پى بردن به اين گونه ارزش هاى خانوادگي_ اجتماعى است كه كودك حتى اگر در شرايط بحرانى و دشوار نيز قرار گيرد، دروغ نخواهد گفت.
۴ - گاهى كودكان از ترس اين كه واقعيت را به والدين شان بگويند، شروع به دروغگويى مى كنند. آنها تصور مى كنند كه چون نتوانسته اند خواسته ها و انتظارات پدر و مادرشان را برآورده سازند، لذا براى نااميد نكردن، عصبانى نكردن و ناسزا نشنيدن از آنها، دروغگويى را تنها راه حل موجود مى پندارند.
۵ - دروغگويى ويژگى و صفتى است كه بچه ها به راحتى از والدين خود ياد مى گيرند. با كمال تعجب مشاهده مى كنيم، پدرى ممكن است از فرزندش بخواهد كه در پاسخ به مراجعى كه جلوى در منزل و يا پشت خط تلفن منتظر است كه با او صحبت كند، بگويد كه «به او بگو پدرم نيست.» و يا شايد مادر از فرزندش بخواهد اتفاقى كه در منزل افتاده است را به پدر نگويد و... به اين ترتيب كودك با دروغ و عدم صداقت آشنا مى شود.
مواردى كه دروغگويى اختلال و يا مشكل حادى محسوب نمى شود:
الف - كودكان ۵ - ۴ ساله اغلب خيال بافى و رويا پردازى را دوست دارند و شروع به داستان پردازى مى كنند. اين گروه از كودكان معمولاً قادر نيستند بين حقيقت و دنياى ذهنى شان تفاوت گذارند.
ب - كودكان ۱۱ _ ۱۰ ساله و يا نوجوانان گاهى دروغ مى گويند تا بتوانند به منفعتى دست يابند. مثل فرار از زيربار مسئوليت و يا نپذيرفتن اشتباه و كوتاهى خود. در اين گونه موارد، والدين بايد با تذكر مناسب و بجاى خود، آنها را نسبت به پيامدهاى رفتارى شان آگاه سازند و ارزش راستگويى، صداقت و اعتماد را به آنها بياموزند.
پ - گروهى از نوجوانان ۱۶ _ ۱۲ ساله كشف كرده اند كه گاهى دروغگويى آنها مى تواند موجب محبوبيت آنان بين اطرافيان شان شود . براى مثال، چون نمى خواهند از سوى دوستان و هم كلاسى هاى شان طرد شوند، شروع به دروغگويى و خيال پردازى هاى واهى مى كنند. گروهى ديگر از نوجوانان با دروغگويى خود درصدد حفظ حريم خصوصى خود هستند و مى خواهند از اين طريق استقلال خود را از والدين شان نشان دهند. براى مثال، منكر تسلط پدر و مادرشان بر تصميم گيرى هاى شان مى شوند.
مواردى كه دروغگويى دلالت بر مشكلات عاطفى و احساسى كودكان دارد:
الف - گروهى از كودكانى كه تفاوت بين راستگويى و دروغگويى را مى دانند، گاه داستان و ماجراى غيرواقعى را چنان شرح مى دهند كه براى شنونده كاملاً قابل قبول و باوركردنى است. اين گروه، غالباً اعتماد به نفس پايينى دارند و از اين طريق درصدد كسب جايگاهى در بين سايرين هستند.
ب - گروهى از كودكان و نوجوانان نيز چنان در دام تكرار دروغگويى هاى شان مى افتند كه رهايى از دست آنها براى شان دشوار و غيرممكن مى شود. آنها اغلب فكر مى كنند كه دروغ گفتن آسان ترين راه براى رو به روشدن با والدين، اعضاى خانواده، آموزگاران و دوستان شان است. اين گروه از بچه ها، اغلب دروغگويى را كارى زشت و ناپسند نمى دانند و از اين كه ديگران آنها را دروغگويانى بزرگ مى شناسند، ناراحت نمى شوند.
پ - گروهى ديگر از كودكان و نوجوانان هستند كه نمى دانند با دروغگويى خود موجب رنجش اطرافيان شان مى شوند.
ت - گروهى از نوجوانان نيز با دروغگويى هاى مكرر خود سعى مى كنند حقايق را مخفى نگه دارند. براى مثال، نوجوانى كه شديداً به مواد مخدر معتاد است، ممكن است در مقابل پرسش هاى ديگران كه «از كجا پول آورده اى؟ مواد از كجا تهيه مى كنى؟... با چه كسانى دوست هستى؟ و.... » دروغ بگويند.
مواردى كه اشتباهات والدين منجر به دروغگويى كودكان مى شود:
۱ - سعى كنيد هرگز دروغ نگوييد. متاسفانه بعضى از دروغ هاى جزيى والدين الگوى بدى براى فرزندان است، زيرا آنان ياد مى گيرند كه گاهى مى توانند از گفتن حقيقت طفره روند.
۲ _ چنانچه فرزندتان كار اشتباهى انجام داد و شما متوجه خطاى او شديد، با پرسش هاى موشكافانه و مكرر خود، او را تحت فشار قرار ندهيد، زيرا او را به سوى دروغگويى سوق خواهيد داد. در چنين شرايطى كه مطمئن هستيد او كار خطايى انجام داده است، اشتباه عملش را به او گوشزد نماييد و او را راهنمايى كنيد تا دوباره مرتكب آن اشتباه نشود.
۳ _ مراقب رفتارهاى خود هنگام پرسش و بازخواست از كودك باشيد. اگر چهره اى عصبانى و خشمناك داشته باشيد، ممكن است او از ترس پيامدهاى ناخوشايند رفتار شما، مجبور به دروغگويى شود. در حالى كه مى توانيد با چهره صميمى و ملايم خود، او را به راستگويى تشويق كنيد.
۴ _ هيچ گاه خطاهاى معمولى فرزندتان را با خشم و عصبانيت شديد جواب ندهيد و زمانى كه او به اشتباه خود پى برده است، سعى نكنيد با شرمنده كردن بيش از اندازه او رعب و وحشت بى مورد در دل كودك ايجاد كنيد، زيرا او تصور خواهد كرد كه اشتباهات روزانه او موجب برانگيختن شما خواهد شد و از ترس اين كه مبادا در آينده شما را ناراحت كند، ترجيح دهد، دروغ بگويد.
۵ _ درباره ارزش صداقت، درستى و راستى با فرزندتان صحبت كنيد. به او ياد بدهيد كه حرف دروغ خريدارى ندارد و پس از مدتى كه دوستانش به دروغگويى هاى مكرر او پى ببرند، اعتمادشان نسبت به او سلب خواهد شد و ديگر گفته هاى او را باور نخواهند كرد. علاوه بر آن، كسب مجدد اعتماد آنها نيز كارى مشكل و سخت است.
۶ _ هرگز فرزندتان را دروغگو خطاب نكنيد، زيرا او اين صفت و برچسب را به خود خواهد گرفت و پس از مدتى با درونى ساختن اين ويژگى تبديل به يك دروغگو خواهد شد. در عوض هميشه اين اطمينان و اعتماد را به او بدهيد كه مى تواند تمام صحبت ها و نظراتش را به راحتى با شما در ميان گذارد.
۷ _ دقت كنيد ببينيد فرزندتان در چه مواردى دروغ مى گويد، شايد با شناخت بهتر فرزندتان بتوانيد مشكل او را حل كنيد و مانع از شدت رفتار او شويد.
۸ _ احترام به حريم خصوصى كودك و يا نوجوان گاهى مى تواند مانع از دروغگويى آنان شود. والدين بايد در عين آن كه مراقب رفتار و اعمال فرزندشان هستند، اعتماد و صميميت آنها را نيز به خود جلب كنند.
• آموزش راستگويى به كودكان
بدون شك كودكان صداقت و راستگويى را از والدين خود مى آموزند. آنچه پدر و مادر مى گويند الگو و سرمشقى است براى فرزندان شان تا از اين طريق نحوه رويارويى با مسائل و مشكلات را ياد بگيرند. زمانى كه والدين و اعضاى خانواده سعى مى كنند هر واقعه اى را آن طور كه اتفاق افتاده است، براى يكديگر تعريف كنند، در حقيقت صداقت و راستگويى را در بين اعضاى خانواده خود استوار مى سازند. بدين منظور بايد محيطى براى كودكان فراهم آورند كه حتى اگر آنها كار اشتباهى هم انجام دهند، بتوانند آن را بدون ترس و دلهره به زبان آورند. براى موفقيت در اين امر، بهتر است به جاى سرزنش كودك، درصدد يافتن علت خطا و پيشامد فوق بود. يافتن و درك حقيقت، اولين گام براى آموزش راستگويى به كودكان است. بين دروغگويى و داستان پردازى تفاوت بسيار است. بچه ها با قدرت تخيل قوى شان قادرند از ماجرايى ساده، صحنه اى شگفت انگيز و خيالى بسازند تا حدى كه شنونده را مسحور واقعه كنند. در اين بين وظيفه والدين آن است كه در عين احترام گذاشتن به تخيلات كودك او را تشويق كنند تا بين رويدادهاى واقعى و آنچه كه در خيال خود تجسم مى كند، فرق گذارد.
در خصوص آموزش راستگويى به كودك توجه به چند نكته زير مى تواند مفيد باشد:
۱ - به كودك بگوييد كه احساس او را درك مى كنيد و مى دانيد كه كودك دوست دارد گاه آرزوهايش به حقيقت بپيوندند. براى مثال، وقتى او مى گويد، «... بهترين فوتباليست مدرسه است...» به او بگوييد كه مى فهميد او دوست دارد كه بهترين باشد.
۲ _ سعى كنيد هميشه درصدد يافتن راه حل مشكل باشيد و نه سرزنش و شماتت كودك.
۳ _ براى كودك توضيح دهيد، زمانى كه ما راست مى گوييم، ديگران به ما و گفته هاى مان اعتماد مى كنند و افكار و رفتارشان را بر پايه صحبت هاى ما بنا مى كنند. اگر يك نفر مدام دروغ بگويد، هيچ كس حرف او را قبول نخواهد كرد و خيلى زود از جمع دوستانش طرد خواهد شد.
۴ _ زمانى كه فرزندتان به رغم اين كه گفتن حقيقت برايش سخت و ناگوار است، راست مى گويد، حمايت و توجه لازم را نسبت به اين رفتار پسنديده او ابراز كنيد. اغلب كودكان دوست دارند كه والدين شان از اين كار آنها قدردانى كنند. اگر آنها بفهمند كه از طريق راستگويى مى توانند توجه اطرافيان شان را جلب كنند، مطمئن بدانيد كه هميشه حقيقت را خواهند گفت.
۵ _ با فرزندتان روراست و يك رنگ باشيد. سعى كنيد هر روز چند دقيقه اى را براى گفت وگوهاى دونفره اختصاص دهيد. كودكان اغلب تمايل دارند آنچه كه موجب ناراحتى و دلخورى آنها شده است با والدين شان در ميان گذارند. براى مثال، وقتى او از درس رياضى نمره پايينى مى گيرد، سعى كنيد بدون آن كه او را مورد شماتت و سرزنش قرار دهيد، احساسات و گفته هاى او را بپذيريد و اين امكان را براى او به وجود آوريد كه اگر بار ديگر قصد داشت مشكلش را در كمال صداقت با شما در ميان گذارد، بدون كمترين ناراحتى اين كار را انجام دهد.
۶ _ روش ديگر براى تشويق كودك به راستگويى آن است كه علاقه و اعتماد خودتان را به او نشان دهيد. با توجه نشان دادن نسبت به كارها، فعاليت ها و برنامه هاى روزانه كودك و پرس وجو درباره آنچه براى او اهميت دارد، به راحتى مى توانيد به نقطه ضعف ها و كمبودهاى او پى ببريد. ۷ _ هيچ گاه كودك را براى «راست گفتن» تهديد نكنيد، زيرا او را مجبور مى كنيد كه گاهى راست نگويد. هدف ما اين است كه بچه ها به حقيقت احترام بگذارند، نه آن كه از ترس تهديدهاى ما راست بگويند.

سخن روز

خواستن توانستن است، بخواه تا بتوانی

جایزه پوليتزر

در ميان خبرنگاران خبر ساز و تاثير گذار شايد ژوزف پوليتزر نامدارترين آنها باشد. پوليتزر روزنامه نگار و ناشر آمريكايى همراه با ويليام راندولف هرست سبك جديدى را در روزنامه نگارى ايجاد كردند. پوليتزر در زمانى خبرنگارى را به عنوان شغل خود انتخاب كرد كه اين حرفه به هيچ وجه مورد استقبال جامعه نبود و فردى كه با درآمد حاصل از خبرنگارى زندگى مى كرد اوضاع مالى چندان خوبى نداشت. ژوزف پوليتزر در سال ۱۸۴۷ در مجارستان و در خانواده اى يهودى به دنيا آمد و در سال ۱۸۶۴ نيز همراه با خانواده اش به آمريكا مهاجرت كرد. پس از جنگ داخلى آمريكا پوليتزر موفق شد در روزنامه اى آلمانى زبان به نام Westliche post در سنت لوئيس به عنوان خبرنگار استخدام شود. او از همان ابتداى كارش توانايى ها و استعداد هاى خود را به عنوان يك خبرنگار موفق و تاثير گذار نشان داد. پوليتزر در حين كار خبرنگارى مطالعاتى را نيز در حيطه سياست و قانون انجام داد و در سال ۱۸۷۱ سهمى از مالكيت روزنامه را به دست آورد. روشن بود كه يك روزنامه محلى جاى كوچكى براى بلند پروازى هاى پوليتزر بود و او در سال ۱۸۷۴ كار در نشريه نيويورك سان را آغاز كرد.اين مجله با درايت و تيز هوشى پوليتزر و در زمانى كه بحران اقتصادى آمريكا اغلب نشريات را از پا انداخته بود به دليل استقبال بيش از حد تيراژ خود را افزايش داد. البته پوليتزر در كنار روزنامه نگارى در كار سياست نيز تبحر خاصى داشت. او در سال ۱۸۸۵ به عنوان نماينده نيويورك راهى كنگره آمريكا شد اما پس از چند ماه از سمت خود كناره گيرى كرد. دو سال بعد او روزنامه Evening World را در نيويورك منتشر كرد و از همان ابتدا تصميم گرفت مديريت مستقيم بر كار انتشار روزنامه را به ديگران واگذار كند. پوليتزر در چهل سالگى بينايى خود را تا حد بسيار زيادى از دست داد اما تا بيست و دو سال بعد امپراتورى عظيم رسانه اى خود را ادامه داد. او سرانجام در اكتبر سال ۱۹۱۱ و در سن شصت و چهارسالگى درگذشت. از مهم ترين اقدامات پوليتزر مى توان به تاسيس دانشكده روزنامه نگارى دانشگاه كلمبيا و نيز اختصاص جايزه سالانه به بهترين چهره فرهنگى و ادبى سال اشاره كرد، جايزه اى كه هر سال و به نام جايزه پوليتزر به برترين چهره فرهنگى و ادبى سال اختصاص مى يابد.

بهترين عكاس جنگ تاريخ

بدون شك روبرت كاپا را بايد بهترين عكاس جنگ ناميد. او در سال ۱۹۱۳ در بوداپست به دنيا آمد. البته نام اصلى او آندره فريدمن بود. كاپا هميشه مى گفت كه: «اگر عكسى كه مى گيريد چندان خوب نيست به اين دليل است كه به اندازه كافى خود را در بطن حادثه قرار نداديد.» و همين ديدگاه باعث شد تا در هر حادثه اى كاپا خود را به شدت درگير آن كند. بسيارى اعتقاد داشتند كاپا عكاسى است كه بى دقتى ويژگى بارز اوست اما او دقيقاً مى دانست چه مى كند. جسارت و تيزهوشى اش به عنوان يك عكاس به كاپا كمك مى كرد تا در هر تراژدى و حادثه اى در دوران خود حضورى تاثير گذار داشته باشد و بهترين عكس ها را بگيرد. او حقيقت را مى دانست و براى دستيابى به آن هر ريسكى را به جان مى خريد. ريسكى كه به جز خودش به هيچ كس آسيب نمى رساند.اشتباهات او هم بسيار جذاب بود و امتيازاتى كه از آن برخوردار بود نيز هيچ وقت باعث خستگى نمى شد. عكسى كه كاپا در جريان جنگ داخلى اسپانيا از يك سرباز كشته شده اسپانيايى گرفت نام او را سر زبان ها انداخت. از ديگر ماموريت هاى مهم او مى توان به ورود به خاك فرانسه همراه با اولين گروه سربازان در روز استقلال فرانسه و نيز فرود آمدن همراه با نظاميان چتر باز در آلمان اشاره كرد. پايان دوران كاپا خيلى زود فرارسيد. همان جسارتى كه او در عكاسى هايش داشت مرگ او را خيلى زود رقم زد. در نوامبر ۱۹۵۴ و در اثر انفجار يك مين در ميدان مين هندوچين زندگى او پايان يافت. كاپا در زمان مرگش در استخدام مجله Life بود.

الگويى براى زنان خبرنگار

بدون شك اگر بخواهيم بهترين روزنامه نگار زن قرن بيستم را نام ببريم بايد از اوريانا فالاچى روزنامه نگار زن ايتاليايى ياد كنيم. فالاچى در ژوئن سال ۱۹۳۰ در فلورانس به دنيا آمد. او در سن شانزده سالگى تصميم گرفت يك نويسنده نامدار شود. سبك نگارش فالاچى چه به عنوان يك نويسنده و چه روزنامه نگار منشاء تحولات بسيارى بود. فالاچى كار خود به عنوان روزنامه نگار را با نوشتن ستون حوادث در يك روزنامه ايتاليايى آغاز كرد اما توانايى هاى او در انجام مصاحبه هاى جنجالى خيلى زود توجه همكارانش را جلب كرد. از مهم ترين مصاحبه هاى فالاچى مى توان به گفت وگوهاى او با ويليام كولبى رئيس وقت سازمان CIA، على بوتو نخست وزير وقت پاكستان و آيت الله خمينى رهبر انقلاب ايران اشاره كرد. از ديگر مصاحبه هاى مهم سياسى فالاچى حداقل در نظر آمريكايى ها مى توان به گفت وگوى او با هنرى كيسينجر وزير امور خارجه سابق آمريكا اشاره كرد. كيسينجر در مصاحبه هاى قبلى خود هيچ وقت از وضعيت زندگى شخصى خود و اينكه چگونه به يك ستاره در عرصه ديپلماسى بدل شده اشاره اى نكرده بود اما در اين مصاحبه فالاچى آن قدر سماجت كرد تا كيسينجر تسليم شد و گفت: «مى توانيد وضعيت مرا مانند يك داستان غرب وحشى مورد توجه قرار دهيد كه در آن من به عنوان يك كابوى، كاروانى از سواران خسته را به دنبال خودم مى كشم.» اين جمله تا سال ها بعد انتقادات بسيار زيادى را متوجه كيسينجر كرد. او بعدها گفت وگوى خود با فالاچى را سخت ترين مصاحبه در دوران زندگى خود عنوان كرد. در مقابل اما فالاچى مصاحبه اش با كيسينجر را يكى از بدترين مصاحبه هاى دوران حرفه اى خود ناميد. فالاچى امروز كمتر روزنامه نگارى مى كند و بيشتر ترجيح مى دهد كتاب بنويسد

خاطرات لوئیس بونوئل

لوئيس بونوئل خوب مى دانست از روزنامه ها چه مى خواهد. در آخرين صفحه كتاب «با آخرين نفس هايم» مى خوانيم: «آخرين حسرتم اين است كه نمى دانم پس از من چه پيش خواهد آمد. بايد اعتراف كنم كه يك آرزو برايم باقى مانده است؛ خيلى دلم مى خواهد وقتى كه مردم هر ۱۰ سال يك بار از ميان مرده ها بيرون بيايم، خودم را به يك كيوسك برسانم و با وجود تنفرى كه از رسانه هاى جمعى دارم، چند روزنامه بخرم، اين آخرين آرزوى من است: روزنامه ها را زير بغل بزنم، بعد كورمال كورمال به قبرستان برمى گردم و از فجايع اين جهان باخبر مى شوم. سپس با خاطرى آسوده در بستر امن گور خود دوباره به خواب مى روم.» آرزوى بونوئل تصوير تمام عيارى از برطرف كردن نوعى نياز است. عطش آگاهى بيشتر از شرايط موجود و اوضاعى كه هر كسى در محدوده خودش تجربه اش مى كند، چيزى نيست كه كسى بخواهد آن را كتمان يا تحقير كند. آگاهى از شرايط فاجعه بار در عين ناتوانى و انفعال در برابر آن عين آسودگى است. اصولاً وسوسه انگيزى و جذابيت آگاهى از شرايط با مسئله قدرت گره خورده است. احساس اينكه «هر چه بيشتر بدانى، قدرتمندترى» همان فرضى است كه ته ذهن آدم هاى بسيارى جا خوش كرده. خبرنگاران و روزنامه نگاران حلقه واسط بين قدرت و مردمند. به همين دليل نزديك ترين و آشناترين گروه به روابط و ساختارهاى قدرتمند حوزه هاى كارى شان و نيازهاى درون جامعه هستند. شايد همان نزديكى به قدرت است كه باعث مى شود به تدريج گروهى از آنها جزيى از سيستمى بشوند كه در نگاه اول به نقد آن مشغولند. براى همين است كه نويسندگان كايه دو سينما آغازگران موج نوى سينماى فرانسه مى شوند و از ژورناليسم به فيلمسازى رو مى آورند و از طرف ديگر شان پن آمريكايى براى غلبه بر وسوسه بيشتر دانستن _ چون اعتماد تمام و كمالى به رسانه هاى تصويرى ندارد _ با عنوان خبرنگار به بغداد و تهران مى رود. حتى مى توان تصوير گوياتر اين قضيه را در ثبت نام گروهى از روزنامه نگاران براى انتخابات مجلس يا حضور معاون سردبير يك روزنامه در كابينه به عنوان «وزير فرهنگ و ارشاد اسلامى» يا «سخنگوى دولت» ديد.چارلز فاستركين مشهورترين شخصيت سينمايى و همان كسى كه در انتخاب بهترين فيلم هاى تمام عمر منتقدان و فيلمسازان مدام نامش تكرار مى شود، تجسم ديگرى از همان درهم آغوشى با قدرت است. روزنامه نگارى كه سلطان مطبوعات و ميليونر دورانش مى شود و در ازاى آن عشق و احساس را مى بازد. جالب اينكه ويليام راندولف هرست سلطان مطبوعات آمريكا كه بين خودش و كين شباهت هاى زيادى را ديده بود، تمام تلاشش را به كار گرفت تا از نمايش همشهرى كين (اورسن ولز) جلوگيرى كند، اما موفق نشد. شايد او هم مى بايست به اين نتيجه مى رسيد كه بايد روزنامه نگارى را كنار بگذارد و در حوزه سينما (هنر، قدرت و ثروت قرن بيستم) سرمايه گذارى كند. آگاهى تماشاگران از دنيا و واقعيت هاى چندوجهى زندگى كين نيز به واسطه جست وجوهاى خبرنگار جوان ديگرى صورت مى گيرد. علاقه بى حد و حصر دست يافتن به حقيقت روى ديگر سكه رسيدن به قدرت است. اين مسئله در كنار رمزگشايى از يك سيستم قدرتمند، مواجهه با خطر، پيروزى يا عدم موفقيت در رسيدن به نتيجه نهايى، كنجكاوى و تيزبينى در همه اجزاى زندگى، زندگى خصوصى ناآرام و همواره در معرض تهديد نكاتى است كه باعث مى شوند، خبرنگاران در كنار كارآگاهان خصوصى و پليس ها ليست بلندبالايى از شخصيت هاى سينمايى را به خود اختصاص دهند. تماشاگران مجبور بودند براى شناخت بيشتر و فضاى پرآشوب و دردناك جنگ يا شرايط بحرانى يك كشور با خبرنگاران فيلم هاى شبيه «غلاف تمام فلزى» (استنلى كوبريك)، «سالوادور» (اليور استون)، «كشتزارهاى مرگ» (رولند جافى) يا «آمريكايى آرام» (فيليپ نويس) همراه شوند و در انتها بى اعتنايى اوليه را نداشته باشند.خبرنگار فيلم آدم هاى نازنين (جاسمين ديزدار) حالت افراطى اين قضيه بود. كسى كه پس از تماشاى عمل قطع پاى مجروحى در بوسنى هنگام بازگشت به انگلستان دچار روان پريشى مى شود و مى خواست از پاى خودش خلاص شود. تلاش هاى آل پاچينو در «افشاگر» (مايكل مان) و كين بلانچت در «ورونيكا گورين» (جوئل شوماخر) تحسين برانگيز بود. تلاش هاى لرى فيلينت براى اثبات حقانيت خودش در مردم عليه لرى فيلينت (ميلوش فورمن) همان عنصرى بود كه تماشاگر را تا آخرين لحظه روى صندلى سينما مى نشاند. سخت بود، باور كنيم كه هيچكاك يك خبرنگار را وارد معركه آثارش نكرده باشد (خبرنگار خارجى). اصلاً انگار شخصيت يك خبرنگار همان چيزى بود كه كاملاً در دنياى هيچكاك معنى واقعى خودش را پيدا مى كرد. شايد متفاوت ترين نگاه ها را آنتونيونى در حرفه: خبرنگار (مسافر) و فلينى در زندگى شيرين داشتند. شخصيت اصلى فيلم زندگى شيرين مارچلو پاپاراتزى نام داشت كه بعدها اين لقب به يك اصطلاح رايج تبديل شد. تصوير امروزى ترى از خبرنگاران و ژورناليست ها را مى توان در فيلم هاى «Shatterec Glass» (بيلى رى) و سريال «جنسيت و شهر» ديد كه در يكى روزنامه نگار جوانى ۲۳ گزارش دروغى و جعلى را در مجله هرالدتريبون چاپ مى كند و در ديگرى كرى (سارا جسيكا پاركر) تجربيات خود و دوستانش را هر هفته به صورت يك ستون نيويورك تايمز مى نويسد و در معرض قضاوت خوانندگانش قرار مى دهد.بعد از دوم خرداد روياى بونوئل به عادت هر روزه بخشى از جامعه ما تبديل شد. به همراه انتشار روزنامه جامعه و پس از آن روزنامه هاى ديگر با سر و شكلى تازه، نثرى متفاوت و حضور نسلى جوان، پراميد و تلاشگر در آنها خودمان را ملزم مى ديديم حتى اگر علاقه اى به مطالعه نداريم حتماً تيترهاى روزنامه ها را مرور كنيم. بخشى از سوژه هاى آنها مستقيماً دستمايه ساخت فيلم ها قرار گرفتند مثل گزارش روزنامه خرداد كه به ساخت بمانى (داريوش مهرجويى) و خبر خودكشى يك جوان كه به نوشته شدن فيلمنامه طلاى سرخ توسط عباس كيارستمى منتهى شد. با اين حال تصويرى كه خبرنگاران در اين سال ها از خودشان روى پرده ديدند شباهت چندانى به آنها نداشت. زوج روزنامه نگار فيلم پارتى (على مصفا و هديه تهرانى) _ ساخته سامان مقدم _ يا زوج خبرنگار فيلم قرمز (فريدون جيرانى) به هيچ وجه براى آنها دوست داشتنى نبود. در سال هاى قبل از دوم خرداد دو سه تصوير از خبرنگاران را خوب به ياد مى آوريم. مخملباف در عروسى خوبان شخصيتى داشت به نام حاجى كه پس از كلى عكس از معضلات اجتماع تنها عكس گل آفتاب گردانش در مجله چاپ شد. روزنامه نگار قديمى و بازنشسته (با بازى جلال مقدم) در فيلم دندان مار يا نورى روزنامه نگار (مرحوم هادى اسلامى) در سرب يا خبرنگار تيغ و ابريشم جزء شخصيت هاى مورد علاقه مسعود كيميايى بودند. نكته اينجا بود كه شوخى هاى محمدرضا هنرمند با روزنامه هاى بعد از دوم خرداد و خبرنگاران در موميايى ۳ به مراتب دلنشين تر از حرف هاى رو به دوربين شخصيت هاى فيلم اعتراض (مسعود كيميايى) در مورد روزنامه نگاران از آب درآمده بود. حتى مى توانيم به اين اشاره كنيم كه على حاتمى در مجموعه تلويزيونى هزاردستان به خوبى نشانمان داد كه جامعه ما پتانسيل ترور يك روزنامه نگار را (متين السلطنه سردبير روزنامه عصر جديد با بازى پرويز پورحسينى) دارد. تلويزيون هم در كيف انگليسى (ضياءالدين درى) روزنامه نگاران اصلاح طلب را نشانه رفته بود. به نظر مى رسد روزنامه نگارى (خبرنگارى) و فيلم رابطه اى متقابل دارند، با هم حرف مى زنند و از خلال مكالمه آنها است كه لذتى عظيم نصيب ما مى شود.

رسانه هاى خبرى

عبارت «رسانه هاى خبرى» عبارتى است كه در مورد رسانه هايى كه كارشان پرداختن به اخبار است به كار مى رود كه مى تواند شامل رسانه هاى چاپى (روز نامه ها و مجلات)، رسانه هاى صوتى و تصويرى (ايستگاه هاى راديويى و تلويزيونى و شبكه هاى تلويزيونى) و نيز رسانه هاى خبرى اينترنتى (صفحات وب و وبلاگ ها) باشد. حال اين رسانه ها را دقيق تر بررسى مى كنيم.• رسانه هاى صوتى و تصويرىبه رسانه هايى گفته مى شود كه برنامه هاى خود را به صورت راديويى و تلويزيونى و براى تعداد زيادى از شنوندگان و بينندگان پخش مى كنند. مخاطبان اين رسانه ها هم مى توانند مردم يك كشور باشند و هم قشر خاصى از اين مردم. برنامه هاى رسانه هاى صوتى و تصويرى از طريق امواج راديويى يا كابلى و يا هر دو پخش مى شوند. يك سازمان رسانه اى كه برنامه هايش از راديو و تلويزيون پخش مى شود در يك زمان مى تواند چندين برنامه را پخش كند و براى اين كار شبكه هاى متعددى را در اختيار داشته باشد. شايد بهترين نمونه براى اينگونه سازمان هاى رسانه اى شبكه BBC و كانال هاى مختلف آن باشد. از سوى ديگر دو يا چند سازمان نيز مى توانند به طور مشترك يك كانال راديويى و يا تلويزيونى را در اختيار داشته باشند و در ساعات مشخصى از روز برنامه هاى خود را پخش كنند. راديو و تلويزيون هاى ديجيتالى مدل جديدترى از رسانه هاى صوتى و تصويرى هستند و امكانات بيشترى را در اختيار مخاطبان خود قرار مى دهند.• روزنامه هابسيارى از روزنامه ها هر روز منتشر مى شوند اما روزنامه هايى هم هستند كه برخلاف اسمشان هفتگى، دوهفتگى، ماهيانه و دو ماهه چاپ مى شوند. دليل اصلى اينكه روزنامه ها طرفداران بسيار زيادى دارند اين است كه تنوع خبرى بسيار زيادى دارند. اخبار سياسى، حوادث، اقتصاد و ورزش معمولاً در تمام روز نامه ها صفحات مشخصى را به خود اختصاص داده اند. در كنار اين اخبار مى توان به تحليل ها، سرمقاله ها و ستون ها نيز اشاره كرد كه در مورد مسائل متفاوت و در تمام حيطه ها به اظهار نظر و بررسى مى پردازند. استفاده درست از عكس نيز از ديگر نكاتى است كه در فروش يك روزنامه بسيار تعيين كننده است. هر روزنامه بنا به سياست و برنامه ريزى خود قسمت هايى را نيز به كميك استريپ ها و جدول روزانه اختصاص مى دهد.• روزنامه نگارى اينترنتىمدلى از روزنامه نگارى است كه كار خبررسانى را از طريق اينترنت انجام مى دهد. هر روز به تعداد روزنامه هاى اينترنتى افزوده مى شود و هر روزنامه نسخه اينترنتى خود را نيز كه به روزتر از نسخه چاپى است در معرض ديد خوانندگان خود قرار مى دهد. روزنامه هاى اينترنتى براى جذب آگهى نيز به شيوه اى كاملاً متفاوت عمل مى كنند. آنها به جاى اينكه خاستگاه جغرافيايى خواننده را در آگهى هاى خود مورد توجه قرار دهند به علاقه مندى ها و سلايق خوانندگان خود توجه مى كنند به اين دليل كه در روزنامه هاى اينترنتى موقعيت جغرافيايى خواننده را نمى توان مشخص كرد.با اينكه روزنامه هاى اينترنتى در سال هاى اخير رشد قابل توجهى داشته اند اما هنوز هم براى جذب آگهى مشكلات فراوانى دارند و در برخى موارد آگهى هاى جذب شده مشكلات مالى و اقتصادى روزنامه را پوشش نمى دهند.

سخن روز

خشم و غضب را به درگاه مردان با اراده راهی نیست.

Sunday, August 14, 2005

سخن روز

در اندیشه ی آنچه کرده ای مباش، در اندیشه آنچه نکرده ای باش

حاميان جهانى خبرنگاران

خبرنگارى جزء ۱۰ شغل سخت جهان است. سالانه تعداد زيادى از خبرنگاران جهان در حوادث خبرى كشته يا زخمى مى شوند. از چند سال قبل بسيارى از سازمان هاى جهانى از جمله سازمان ملل متحد و تشكل هاى غيردولتى با راه اندازى سازمان هاى جهانى با عضويت هزاران خبرنگار تلاش هاى بسيارى را در جهت دفاع از آزادى هاى بيان و دفاع از جان خبرنگاران انجام داده اند. اين سازمان ها با پافشارى بر حفظ اخلاق حرفه اى از سوى روزنامه نگاران و خبرنگاران در سراسر جهان آنها را مورد حمايت قرار مى دهند. فدراسيون بين المللى خبرنگاران، كميته محافظت از خبرنگاران، شبكه بين المللى خبرنگاران و پايگاه ارتباط آزادى بيان از مهمترين اين سازمان هاى بين المللى است.
فدراسيون بين المللى خبرنگاران
اين سازمان بزرگترين تشكل خبرنگاران در سطح جهان محسوب مى شود. اين سازمان كه در سال ۱۹۶۲ پايه گذارى شد امروز هزاران عضو دارد. اين سازمان در سطح جهانى به ويژه در سازمان ملل متحد و در چارچوب جنبش ها و اتحاديه هاى كارگرى به عنوان سخنگوى بين المللى خبرنگاران به رسميت شناخته مى شود. اين فدراسيون با كمك به گسترش اتحاديه هاى آزاد و مستقل، موضوعات و عمل هماهنگ بين المللى از آزادى مطبوعات و عدالت اجتماعى، حقوق بشر و دموكراسى دفاع مى كند. اين فدراسيون با هرگونه تبعيض و استفاده از رسانه ها براى تبليغ و درگيرى اجتماعى مخالف است. اين سايت با آدرس اينترنتى WWW.IFJ.ORG قابل دسترس است. فدراسيون بين المللى خبرنگاران براى كمك انسان دوستانه به خبرنگاران قربانى خشونت صندوقى به نام «صندوق ايمنى بين المللى» را برپا كرده است.
• كميته محافظت از خبرنگاران
اين كميته جهانى براى تهيه گزارش از تعرض به مطبوعات و پيشبرد آزادى مطبوعات در سال ۱۹۸۱ و با كمك گروهى از خبرنگاران آمريكايى تشكيل شد. اين كميته با افشاى وضعيت مطبوعات و خبرنگاران به خصوص خبرنگاران زندانى و در معرض تهديد در سراسر جهان سعى مى كند از خبرنگاران دفاع كند. كميته حفاظت از خبرنگاران هر ساله مهمترين و كامل ترين اخبار، مقاله ها و گزارشات درباره حمله به مطبوعات و خبرنگاران را منتشر مى كند. اطلاعات اين كميته در سايت www.cpg.com قابل دسترسى است.
• شبكه بين المللى خبرنگاران
اين شبكه در واقع وسيله اطلاع رسانى و راهنمايى به خبرنگاران از طريق اينترنت است. مركز اين شبكه كه با آدرس www.ijnet.org قابل دسترس است در پايتخت كشور آمريكا در واشينگتن مستقر است. با مراجعه به اين سايت مى توان در مورد چگونگى رسانه ها در نقاط مختلف جهان اطلاعاتى را به دست آورد. در شبكه بين المللى درباره بيش از ۱۰۰ كشور جهان آمار و اطلاعاتى جمع آورى شده است. همچنين اگر متقاضى ادامه تحصيل در رشته روزنامه نگارى هستيد مى توانيد با مراجعه به اين سايت از وجود بورس هاى تحصيلى و كارآموزى با خبر شويد. علاوه بر استفاده از سايت اينترنتى شبكه مى توانيد از هفته نامه هاى خبرى اين سايت هم استفاده كنيد. اين شبكه قصد دارد با پخش اطلاعات از طريق اينترنت خبرنگاران و مربيان و مشاوران حرفه اى خبرنگارى را در سراسر جهان با يكديگر مرتبط كند.
• پايگاه ارتباط آزادى بيان
اين سازمان با نام اختصارى «آيفكس» در دنيا شناخته مى شود و پايگاه آن در شهر مونترال كانادا جاى گرفته است. آيفكس در سال ۱۹۹۲ هنگامى كه سازمان هاى مدافع آزادى بيان از ۳۰ كشور جهان در اين شهر گردهم آمده بودند تشكيل شد. اداره اين سازمان بين المللى برعهده كميته كانادايى محافظت از خبرنگاران است. يكى از بخش هاى اصلى آيفكس شبكه «هشدار و عمل» است كه اطلاعات مربوط به تعرض به آزادى بيان را به اعضا گزارش مى دهد. اين شبكه ابزارى است كه در صورت بروز مشكلاتى براى خبرنگاران در سراسر جهان امكان واكنش سريع، جهانى و هماهنگ را فراهم مى كند. آيفكس براى اطلاع رسانى درست از آخرين وضعيت خبرنگاران نشريه هفتگى «اطلاعيه» را نيز چاپ مى كند. يكى از مهمترين كارهاى پايگاه ارتباط آزادى بيان تامين اطلاعات حياتى، كمك مالى، فنى، تخصصى و پشتيبانى از تشكيل سازمان هايى براى دفاع از آزادى بيان در كشورهاى جهان است. اين پايگاه جهانى از سازمان هايى همچون يونسكو (سازمان آموزشى، علمى و فرهنگى ملل متحد) كمك مالى دريافت مى كند.

روزنامه الزمان چاپ لندن

سومين روزنامه فرامنطقه اى اعراب را بايد «الزمان» چاپ لندن دانست. اين روزنامه در سال ۱۹۹۷ از سوى «سعد البزاز» روزنامه نگار صاحب نام و ناراضى عراقى در انگلستان تاسيس شد و اكنون هشتمين سال عمر خود را سپرى مى كند. در مقايسه با الشرق الاوسط، روزنامه الزمان جوان ترين روزنامه فرامنطقه اى عرب است كه به جز لندن به صورت همزمان در بغداد، بصره و امارات متحده چاپ مى شود و به نظر مى رسد در فرانسه، الجزاير و بحرين نيز دفاتر انتشاراتى داشته باشد. شماره مسلسل اين روزنامه عدد بالاى دو هزار را نشان مى دهد كه به نسبت ساير روزنامه هاى فرامنطقه اى قدمت و سابقه كمترى دارد. ناشر اين روزنامه «موسسه جهانى الزمان» است و در سايت اينترنتى آن مى توان نسخه اى انگليسى از آن را مطالعه كرد كه شبيه الشرق الاوسط، تقريباً به معرفى خلاصه اى از مندرجات روزنامه مى پردازد. موسسه ياد شده در كنار انتشار روزنامه به چاپ و نشر كتاب هاى سياسى نيز مبادرت مى ورزد. با اين همه بر كليشه بالاى صفحه اين روزنامه نوشته شده است: «عراقيه، عربيه، يوميه، دوليه، مستقله» اين پنج كلمه در واقع پنج ويژگى مهم روزنامه الزمان يعنى: «عراقى، عربى، روزانه، بين المللى و مستقل بودن را نشان مى دهد» كه در ادامه به آن خواهيم پرداخت.
• هيكل عراق
در مورد شخصيت سعد البزاز روزنامه نگار عراقى و بنيانگذار الزمان اخبار و شايعات زيادى وجود دارد و همين مطالب از او شخصيتى جنجالى ساخته است. بعضى او را تا «حسنين هيكل عراق» بالا مى برند و به عنوان يك ديپلمات و روزنامه نگار پيشرو و ملى مى ستايند اما بعضى ديگر او را عامل سازمان هاى اطلاعاتى انگلستان، مزدور صدام و آمريكا معرفى مى كنند. وى در دوره صدام حسين سردبيرى روزنامه بعثى«الجمهوريه» را بر عهده داشت كه بعدها بر سر مسائل (سياسى يا خانوادگى) با صدام در افتاد و در طول سال هاى حكومت بعث در تبعيدگاه خود يعنى لندن روزنامه جديدى را منتشر ساخت. البزاز با وجودى كه يك ناراضى عراقى بود اما رابطه خود را با بعثى ها قطع نكرد و پس از سقوط صدام توانست با بعضى از آنها از جمله ناداشوكت همكارى مطبوعاتى خود را ادامه دهد. پس از سقوط صدام البزاز توانست روزنامه اش را در عراق مستقيماً چاپ كند و اين پيروزى بزرگى براى او محسوب مى شد. روزنامه الزمان در واقع نخستين روزنامه مستقلى بود كه پس از سقوط صدام در عراق چاپ و منتشر شد. البزاز علاوه بر توسعه فعاليت مطبوعاتى خود در عراق توانست نخستين شبكه تلويزيونى ماهواره اى با عنوان «الشرقيه» را تاسيس كند. كانال الشرقيه اولين كانال ماهواره اى عراق به زبان عربى است كه هم اكنون نيز فعاليت دارد و از عراقى دموكراتيك، ليبرال و سكولار دفاع مى كند. پخش برنامه هاى اين شبكه براى محافل مذهبى عراق به ويژه شيعيان و كردها مسئله ساز بوده و همواره مورد انتقاد قرار مى گرفته است. تاكيد بر عربيت عراق و به ويژه سكولاريسم از نكات برجسته اى بود كه واكنش كردها و شيعيان را در پى داشت. در حال حاضر روزنامه الزمان بيشترين دفاتر خود را در عراق دارد و به طور همزمان از دو چاپ (بغداد _ بصره) برخوردار است كه در بغداد با تيراژى بيش از هفتاد هزار نسخه و در بصره با تيراژى حدود ۲۰ هزار نسخه منتشر مى شود. گفته مى شود البزاز همچنان در لندن زندگى مى كند و از آنجا روزنامه الزمان و كانال تلويزيونى الشرقيه را اداره مى كند. روزنامه الزمان همان روزنامه اى بود كه پس از سقوط صدام، نسخه هاى آن توسط تانك هاى آمريكايى در شهرهاى عراق توزيع مى شد. رويكرد مثبت اين روزنامه نسبت به جريان اشغال عرا ق [كه هرگز نامى از نيروهاى اشغالگر نمى برد و از آنها به عنوان نيروهاى ائتلاف بين المللى ياد مى كند] موجب شده است تا بعضى عملكرد اين روزنامه را در جهت اجراى سياست هاى آمريكا در منطقه و عراق تحليل كنند. با اين وجود به تصديق همه روزنامه الزمان يك روزنامه كاملاً حرفه اى است كه بيش از هر روزنامه ديگر عراقى اقدام به «توليد» خبر مى كند. البزاز مى گويد: «ما نخستين روزنامه آزاد و مستقلى هستيم كه در عراق توزيع مى شود. عراق احتياج به فضاى نو و تازه اى دارد و ما مى كوشيم تا اين ارزش ها را ترويج كنيم.» در مقابل شايعات مبنى بر وابستگى البزاز و روزنامه اش به انگليسى ها، هر دو تاكيد دارند كه «انگليسى ها در محتواى روزنامه هيچ دخالتى ندارند.»
• روزنامه اى شيك و مدرن
با وجود همه اين حرف و حديث ها بايد اعتراف كرد كه روزنامه الزمان [برخلاف لوگوى آن كه فاقد هرگونه زيبايى است] روزنامه اى شيك، خبرساز و مدرن تلقى مى شود. صفحه نخست اين روزنامه شبيه روزنامه هاى الحيات و الشرق الاوسط ويترينى از مهمترين خبرهاى روز است كه به صورت گزارش هاى دقيقى از طريق خبرنگاران روزنامه از مكان هاى مختلف چون بغداد، لندن، تهران، موصل، دمشق، قاهره و غيره ارسال شده اند. نكته جالب اينكه اين اخبار به صورت كامل در صفحه اول چاپ مى شوند و برخلاف روش الحيات و الشرق الاوسط خواننده نبايد تتمه آنها را در صفحات ديگر بخواند. مهمترين منبع خبرى الزمان پس از خبرنگارانش، آژانس هاى مشهور خبرى جهان به ويژه فرانس پرس است. صفحات رنگى و عكس هاى هنرى شفاف و استفاده مناسب از آنها موجب مى شود تا هر صفحه روزنامه جلوه هاى بصرى خوبى داشته باشد. در دو سمت لوگو به زبان عربى و انگليسى روزنامه و نحوه انتشار آن معرفى مى شود. مهمترين تبليغ در اين روزنامه، تبليغات مربوط به كانال تلويزيونى الشرقيه است. به جز صفحات مربوط به اخبار، مقالات، اقتصاد، ورزش و غيره اين روزنامه صفحه خاصى تحت عنوان «اكثريت خاموش» دارد كه در آن نقطه نظرات مردم عادى- به ويژه عراقى ها- منعكس مى شوند و در نامه ها يا نوشته هاى كوتاه مشكلات روزمره آنان بازگو مى شود. صفحه «الف ياء» صفحه مخصوص ادبيات و هنر است كه مهمترين اخبار هنرى و ادبى جهان عرب را به اطلاع خوانندگان مى رساند گرچه در گذشته مى شد در صفحه مقالات اين روزنامه نام نويسندگانى چون دكتر حسن حنفى و نصرحامد ابوزيد را ديد. اما امروزه بيشتر نويسندگان صفحه مقالات اين روزنامه را نويسندگان نوپاى عراقى تشكيل مى دهند كه در آن مسائل سياسى عراق را تجزيه و تحليل مى كنند. همين مسئله رويكرد جديد الزمان را نشان مى دهد. به عبارتى ديگر روزنامه الزمان رفته رفته ويژگى بين المللى و فرامنطقه اى خود را از دست مى دهد و به يك روزنامه عراقى صرف تبديل مى شود تا چند سال پيش الزمان يكى از خبرسازترين روزنامه هاى عربى بود كه در شبكه هاى مختلف خبرى جهان مى شد خبرهاى توليدى الزمان را ديد يا شنيد اما اين ويژگى به دليل رويكردهاى جديد اين روزنامه كم كم رنگ مى بازد.
در كنار ويژگى هاى ياد شده بايد به توجه خاص روزنامه الزمان به ادبيات و هنر نيز اشاره كرد. در گذشته تقريباً روزى نبود كه اين روزنامه در كنار انتشار تازه ترين اخبار فرهنگى- هنرى مصاحبه اى با يك شاعر يا نويسنده عرب از مراكش گرفته تا سوريه و لبنان نداشته باشد. اما اين ويژگى بارز فرهنگى و ادبى نيز در الزمان رفته رفته كمرنگ تر شده است. همين ويژگى بود كه روزگارى الزمان را تريبون روشنفكران و هنرمندان آوانگارد عرب مى ساخت. يكى ديگر از ويژگى هاى برجسته روزنامه الزمان ترجمه و چاپ مقالات روزنامه هاى اسرائيلى بود كه به اعتقاد صاحبان اين روزنامه صرفاً به قصد اطلاع خوانندگان چاپ مى شد. اين اقدام واكنش هاى متفاوتى را در پى داشت و به رغم مخالفت هاى گسترده از نظر اطلاع رسانى روزنامه الزمان را در جايگاه بلندترى مى نشاند. در پايان بايد يادآور شد كه در تمام روزنامه هاى فرامنطقه اى عرب از جمله الزمان «توليد» بر «ترجمه» مى چربد و همين مسئله آنان را از روزنامه هاى داخلى و محلى متمايز مى سازد. اين مسئله را اگر بخواهيم با روزنامه هاى منتشره در ايران مقايسه كنيم كه اكثر مطالبشان يا ترجمه است يا تلكس ميزان كارايى و توانمندى روزنامه هاى فرامنطقه اى عرب را نشان مى دهد. تاكيد بر خبر و تهيه گزارش هاى تحليلى خبرى از ويژگى هاى بارز روزنامه هاى فرامنطقه اى اعراب است. روزنامه عرب زبان الزمان در اكثر كشورهاى عرب و تعدادى از كشورهاى اروپايى توزيع مى شود و در آدرس «AZZAMAN.COM» مى توان هر روزه آن را مطالعه كرد

چکيده مقاله هاي سومين سمينار بررسي مسائل مطبوعات ايران

چکيده مقاله هاي سومين سمينار بررسي مسائل مطبوعات ايران تحت عنوان مطبوعات، چالش ها و چشم اندازها را می توانید اینجا مطالعه کنید

Saturday, August 13, 2005

سخن روز

در جهان تنها کسی موفق می شود که به انتظار دیگران ننشیند و همه چیز را از خود بخواهد

طنز» مهجورترين ستون مطبوعاتي است

دبير سرويس هنري روزنامه‌ي كيهان با اشاره به جاي خالي ستون طنز در مطبوعات، گفت: طنز هميشه مهجورترين ستون مطبوعاتي بوده است. کامل

موانع توزيع مطبوعات داخلي در خارج از كشور/

به اعتقاد مديرمسوول روزنامه‌ي ايران ديلي، هزينه‌هاي سنگين توزيع روزنامه‌ي ايراني در خارج از كشور سبب شده، كمتر به جذب مخاطب غيرايراني توجه كنيم. کامل

خطر تصاوير مخفي در سينما بر ذهن انسان

يك گروه از روانشناسان نشان داده‌اند تصاويري كه در لابلاي تصاوير تلويزيوني، ويديويي يا سينمايي پنهان مي‌شوند و به واسطه زمان كوتاه نمايش شخص از آنها آگاه نمي‌شود، به صورت ناخودآگاه بر نحوه رفتار فرد تاثير مي‌گذارند. کامل

مقايسه امكانات اينترنتي كره جنوبي و انگلستان

تلاش كره جنوبي براي قرار دادن اينترنت بسيار سريع در اختيار شهروندان اين كشور، اسباب سرافكندگي پروژه "اينترنت با پهناي باند وسيع" در انگلستان را فراهم مي‌سازد. کامل

روبوكاپ چيست و چه كاربردي دارد؟

در اين رقابت‌ها سعي بر اين است كه با تعريف يك صورت مساله مناسب، بستر فعاليت و پيشرفت در زمينه طراحي و ساخت روباتهاي هوشمند فراهم شود. کامل

نکته جالب

واقعا نمی دونم که چرا قبل از اینکه یک کار را خوب بلد باشیم سراغ کارهای دیگه می ریم. برای مثال هنوز درست نویسی رو خوب یاد نگرفتیم، به برگزاری سمینار و ..اقدام می کنیم.به این خبر توجه کنید لید بسیار جالبی نوشته، اینطور نیست

به مناسبت هشتادمين سالگرد انتشار روزنامه‌ي اطلاعات

به اعتقاد ”بيژن نفيسي” روزنامه‌نگاري كه سابقه‌ي 32 ساله‌ي فعاليت در روزنامه‌ي اطلاعات را دارد و تا كنون تنها تحريريه‌ي يك روزنامه را تجربه كرده است، تنها هدف روزنامه‌نگار بايد اطلاع‌رساني صحيح به مخاطبان خود باشد و از وارد شدن به مسائل حزبي و جناحي بپرهيزد. کامل

نقش وبلاگ در تقويت و توسعه‌ي زبان فارسي

«وبلاگ» در زبان فارسي به جهت محدود بودن مراجعه كنندگان آن، نقشي در گسترش زبان فارسي نداردکامل

Friday, August 12, 2005

خطاها، گناه ها و ناکامی ها اغلب مردم از نداشتن اراده است

سخن روز

رمز کلیه پیروزی ها اراده است

Tuesday, August 09, 2005

سخن روز

آدمی ساخته افکار خویش است. فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است.

مرورى بر شكل گيرى تركيه

اخيراً مقامات دولت تركيه در خلال يكى از كنفرانس هاى كشور هاى عضو اتحاديه اروپا پيشنهاد كرده اند كه تركيه به عضويت اتحاديه اروپا (European Union=EU) درآيد ولى با مخالفت كشور هاى اروپايى روبه رو شد كه جهت تولد اتحاديه اروپا، پيمان ماستريخت را امضا نموده اند. اعضاى اتحاديه اروپا در اجلاس بروكسل اعلام كردند كه لااقل دولت تركيه بين ده تا پانزده سال بايد براى عضويت در اتحاديه اروپايى صبر كند، زيرا وضع اقتصادى و سياسى تركيه با ساير اعضاى اتحاديه اروپا همگن نيست. ترك ها از زمان مصطفى كمال پاشا ادعا كردند كه كشورشان مى تواند به يك كشور اروپايى تبديل شود. اقدام آتاتورك در غربى كردن تركيه يك اقدام جهشى بود كه پاره اى از سياسيون بر اين باور هستند كه اولين اقدام براى اروپايى شدن تركيه توسط ژنرال مصطفى كمال انجام شده ولى مورخين و آگاهان به مسائل تاريخ عثمانى بر اين عقيده هستند كه گرايش به سوى اروپايى شدن از زمان فتح قسطنطنيه توسط سلطان محمد دوم ملقب به فاتح به صورت گام به گام و به تدريج آغاز شده و در زمان سلطان محمود دوم در ابتداى قرن نوزدهم و بعد از او سلطان عبدالعزيز با فرستادن محصل به اروپا گام هاى بلندى در غربى نمودن عثمانى برداشته شد و مصطفى كمال در واقع با اقدامات جهشى خويش دنباله اصلاحات محمود دوم و عبدالعزيز را گرفت. مصطفى كمال طى پانزده سال حكومت خويش در آرزوى اروپايى كردن تركيه بود و جانشينان او از عصمت اينونو تا احمد نجدت سزر تلاش هايى در اين روند نموده اند كه پاره اى از آنها را متذكر مى شويم. دولت تركيه بعد از پايان جنگ جهانى دوم با اكثر كشور هاى عضو بازار مشترك اروپا به طور جداگانه قرارداد هاى سياسى و اقتصادى منعقد كرده است و در بيشتر كنوانسيون ها و قرارداد هاى اقتصادى و سياسى كه كشور هاى سازمان همكارى اقتصادى اروپا آنها را امضا كرده اند عضويت دارد به طورى كه پس از تشكيل شوراى اروپا (CE) به عضويت آن پذيرفته شد و در بزرگترين پيمان همكارى نظامى كه اروپاى غربى را به آمريكا متصل مى كند (ناتو NATO) در ۱۹۵۲ شركت نمود. بعد از روى كار آمدن نظاميان در تركيه به رهبرى ژنرال گورسل در ۱۹۶۰ تا پايان اقتدار آنها يعنى كناره گيرى ژنرال «كنعان اورن» در ۱۹۸۹ تركيه توانست، در سازمان همكارى و توسعه اروپا (OECD) و جامعه اقتصادى اروپا (EEC) (در سطح همكارى و به عنوان ناظر و عضو غيررسمى) پذيرفته شود. ضمناً در سازمان امنيت و همكارى اروپا (OESC) به عنوان همكار رسمى است.
اين كشور در سازمان تعرفه و تجارت سابق (GATT) گات و سازمان تجارت جهانى (WTO) نيز پذيرفته شده است ولى عضويت تركيه در اتحاديه اروپا در وضعيت فعلى تركيه رد شده است. دولت تركيه در زمان حكومت «بولنت اجويت» (۱۹۹۹) براى جلب نظر كشور هاى اروپايى حكم اعدام «عبدالله اوجالان» رهبر حزب كارگران كردستان تركيه (PKK) را لغو نمود تا به اين وسيله از نظر قضايى با ساير كشور هاى عضو اتحاديه اروپا كه حكم اعدام در آنها لغو شده همخوانى داشته باشد و بتواند نظر اعضاى اتحاديه اروپا را براى قبول تركيه در اين اتحاديه فراهم سازد. ولى اين اقدام نيز موثر واقع نشد و درخواست تركيه جهت عضويت در اين اتحاديه مورد قبول واقع نگرديد. بدشانسى اى كه ترك ها در اين زمينه در سال ۲۰۰۵ آوردند آن بود كه در چند كشور اروپايى مانند هلند و فرانسه مردم به قانون اساسى اتحاديه اروپايى راى منفى دادند و يكى از علل واكنش منفى اروپاييان به عضويت كشور هاى ديگر در اتحاديه اروپا به ويژه تركيه در اين است كه مردم اروپا به ويژه آلمانى ها، اسپانيايى ها، هلندى ها و فرانسوى ها از مهاجرت بى رويه كارگران تركيه به اروپا اظهار نارضايتى مى نمايند و معتقدند كه كارگران خارجى از نظر اجتماعى قابل انطباق با كارگران اروپايى نيستند، از جانب ديگر موسسات سنجش افكار در اروپا به اين نتيجه رسيده اند كه همه اروپاييان نمى توانند با پول واحد اروپايى (يورو) زندگى اقتصادى همسانى داشته باشند و وجود چنين چالشى در اتحاديه اروپا عملاً باعث شده كه اعضاى آن با عضويت كشور هاى ديگر نظير تركيه موافقت نكنند. با توجه به اهميت موضوع، روند تاريخى اروپايى شدن را در تاريخ عثمانى تا تركيه جديد مورد بررسى قرار مى دهيم.
•ظهور امپراتورى عثمانى
عنوان «عثمانى» گرفته شده از نام «عثمان» يكى از روساى قبايل ترك ساكن در آسياى صغير بود. اين قبايل از جمله تركانى بودند كه در هنگام حمله چنگيزخان مغول به تركستان غربى از پيش سپاه او گريخته و روانه آسياى صغير شدند و در جوار آن دسته از تركان سلجوقى مسكن گزيدند كه در آناتولى ساكن شده و به سلاجقه روم معروف بودند. آنان ايجادكننده سلسله سلاطينى تحت نام «عثمانى» گرديدند. يكى از آنان به نام «محمد دوم» كه هفتمين فرمانرواى عثمانى بود، در آن سوى تنگه بسفور يعنى در مجاورت «خليج شاخ زرين» (قرن الذهب) (Golden horn) مشرف بر درياى مرمره، قلعه نظامى ايجاد كرد. او به سال ۱۴۵۳ ميلادى توانست كنستانتين يازدهم (Constantin XI) آخرين امپراتور روم شرقى (بيزانس) را شكست داده و قسطنطنيه را فتح نموده و به عمر هزار ساله «روم شرقى» (بيزانتن، Byzantine يا بيزانس) پايان دهد. محمد دوم با اين اقدام به فاتح معروف شد. اولين اقدام محمد دوم براى نزديكى با اروپاييان اين بود كه براى خنثى كردن روابط دولت آق قويونلو در ايران با ايتاليا، با ونيزى ها كه يكى از دولت هاى نيرومند شبه جزيره ايتاليا بود، سفيرانى مبادله نمايد. محمد دوم كليساى «سنت سوفى» (St-sophie) را به مسجد تبديل كرد و قسطنطنيه به استانبول (اسلامبول) (شهر اسلام) تغيير نام داد. فتح قسطنطنيه در ۱۴۵۳ را مورخين، پايان قرون وسطى و آغاز قرون جديد ثبت نموده اند. از آن پس در ساختن مساجد اسلامى نفوذ فرهنگ رومى و اروپايى كه در ساختن كليساها رعايت مى شد به خوبى نمايان است. بعد از او نوه اش «سليم اول» معروف به سلطان مهيب (مخوف) (معاصر شاه اسماعيل صفوى) توانست شبه جزيره عربستان، مصر و شمال آفريقا تا الجزاير را تسخير نموده، خود را خليفه اسلام ناميد. بعد از او فرزندش «سليمان باشكوه» (قانونى ) (Suleiman the Manificent) در ،۱۵۲۱ بلگراد (شهر سفيد) را تصرف كرد و از اين طريق دروازه هاى اروپا تا مجارستان را تسخير كرد و حتى در اواسط قرن شانزدهم ميلادى چندين بار شهر وين پايتخت اتريش را محاصره كرد. در زمان او تمام شبه جزيره بالكان، مجارستان و شرق ايتاليا به تصرف عثمانى درآمد. سلاطين عثمانى مانند خلفاى بنى اميه و بنى عباس به رغم آن كه خود را خليفه اسلام مى دانستند، همواره دائم الخمر بودند.
آنها بيشتر از شراب هاى يونان و قبرس كه از نظر آنها مرغوب تر بود استفاده مى كردند و مانند معاويه خود را به دروغ امير المومنين مى دانستند. دومين حركت براى اروپايى شدن در زمان سليمان باشكوه انجام شد. ازدواج با دختران چشم آبى و مو بور اروپايى از اين زمان آغاز گرديد. سوگلى حرم اين سلطان يك دختر روسى به نام «روكسالانه» بود كه بر مقدرات كشور و هم بر دربار طورى نفوذ داشت كه به اغواى اين زن روسى، سليمان، يكى از بهترين فرزندان و چند تن از دوستانش را كشت. از نظر فرهنگى، فلسفه اروپايى و ادبيات ارسطو و فلسفه او مورد علاقه اش بود و اسكندر مقدونى قهرمانى بود كه سعى مى كرد از او الگو بگيرد. در زمان سلطنت اين پادشاه، واسيلى ايوانويچ شاهزاده مسكويى پايه يك امپراتورى را در روسيه بنا كرد، هانرى هشتم پادشاه انگلستان بود و شارل پنجم (شارلكن) از اسپانيا تا آلمان را زير نظر خود داشت. فرانسواى اول بر فرانسه حكومت مى كرد. دربار پاپ لئون دهم در شهر روم به صورت «باغ روشنفكران» درآمده بود. از آنجا كه بخشى از اين روشنفكران پس از فتح قسطنطنيه به ايتاليا رفته بودند، علاقه مند بود كه آنها را به عثمانى برگرداند. اما ظلم و آدم كشى سپاه ينى چرى (سپاه جديد) كه به دستور سلطان دست به همه جنايتى مى زدند، امپراتورى عثمانى را به امپراتورى وحشت تبديل كرده بود. اين وحشت وقتى شدت گرفت كه غلامان كر و لال به دستور سلطان حتى وليعهد ها و برادران او را در قفس زندانى مى كردند و گاهى آنها را طناب انداخته و خفه مى كردند.
زمانى كه سلطان مراد سوم در ۱۵۷۶ قصد حمله به ايتاليا داشت، ونيزى ها يك دختر زيباى ونيزى به نام «بوفو» را در مسير او قراردادند و اين معشوقه مانع حمله عثمانى به ايتاليا به ويژه به ونيز شد و علاوه بر آن سوگلى و محرم اسرار سلطان گرديد و براى دولت هاى اروپايى جاسوسى مى كرد. مراد سوم به تحريك همين سوگلى بود كه پنج تن از برادرانش را به وسيله غلامان كر و لال در درون قفس ها خفه كرد. از اين به بعد با آن كه به ظاهر سلاطين خود را حامى حرمين (خادم الحرمين) (خادم مكه و مدينه) مى دانستند ولى قبله اميد آنها كشورها و شهر هاى اروپايى بود. از ايتاليا گرفته تا قبرس، وين، پاريس و ساير شهر هاى اروپا بهترين لباس ها و مشروبات الكلى براى آنان فرستاده مى شد. مراد سوم از معشوقه ونيزى خود بافو (بوفو) پسرى به دنيا آورد كه به نام محمد سوم به سلطنت عثمانى رسيد. اين سلطان وقتى كه يك حركت مشكوك از زنان حرم خود مشاهده كرد، دستور داد كه ۲۸۰ نفر از آنان را درون گونى هاى بزرگ سربسته قرار دادند و در آب هاى تنگه هاى بسفور و داردانل غرق كرده و به هلاكت رسانيدند. فقط يكى از زنان به طور تصادفى سر گونى را با فشار باز كرد و شنا كنان خود را به يك كشتى فرانسوى رسانيد و نجات يافت و شرح واقعه را به آنان گفت. در اروپا به محض شنيدن اين خبر، خشم آنان نسبت به دربار عثمانى بسيار شدت گرفت، چون بسيارى از اين زنان به وسيله دريا زنان بربر كه اهل شمال آفريقا بودند، پس از تصرف كشتى هاى اروپايى ربوده شده و به دربار عثمانى فروخته مى شدند.اما محمد سوم براى حفظ موقعيت خويش ضمن فرستادن سفيرى با هداياى گرانبها براى ملكه اليزابت طى پيامى او را نجيب ترين زن روى زمين خواند و ملكه انگليس نيز پيامى كه حاكى از پشتيبانى از محمد سوم بود براى دربار عثمانى فرستاد. بافو براى حفظ موقعيت فرزند خويش با حكومت ونيز روابط حسنه برقرار كرد. روند اروپايى شدن عثمانى از جهات گوناگون بود. سيل جراحان ايتاليايى روانه دربار عثمانى شدند، به طورى كه ختنه سوران شاهزادگان به وسيله جراحان ايتاليايى انجام مى شد. در زمان سلطان احمد اول به سال ۱۶۰۳ (معاصر شاه عباس اول در ايران)، توتون و تنباكويى كه از آمريكا وارد اروپا مى شد به بازار قسطنطنيه سرازير شد و مصرف آنها نشانه ترقى محسوب مى شد. با آن كه مفتيان و روحانيون استعمال توتون و تنباكو را تحريم كرده بودند، سلطان احمد اول به عنوان خليفه مسلمين آن را آزاد كرد و اين حركت، نشانه بزرگى از فساد در دربار بود زيرا فقط به اين مسئله ختم نمى شد چون مصرف مشروبات الكلى از دربار به جامعه رسوخ كرد و همه مردم لطيفه اى در قسطنطنيه براى يكديگر نقل مى كردند كه «امروز چه كسى پول مشروب ما را خواهد داد؟ مفتى، قاضى يا خليفه؟»
•دوران شدت گرفتن ضعف عثمانى
وجود فساد بى حد در دربار و جامعه عثمانى از يك طرف و وسعت خاك عثمانى و ظلم و تعدى بيش از حد سربازان ينى چرى كه از بين كودكان و جوانان تازه مسلمان شده مسيحى مستعمرات انتخاب و در شرايط سختى تربيت شده و اصلاً از رحم و شفقت بويى نبرده بودند، باعث قيام هايى در شبه جزيره بالكان گرديد، يونانى ها، صرب ها، رومانى ها و... برضد سلطه عثمانى قيام نمودند به طورى كه دربار عثمانى با آن ارتش بى رحم قادر به كنترل مستعمرات خود نبود. به طورى كه در زمان سلطنت مصطفى اول (معاصر شاه عباس اول) در ،۱۶۲۲ عثمانى از درون در حال پوسيدن و فساد گرديد به طورى كه سفير انگليس، امپراتورى عثمانى را تشبيه به انسان فرتوتى نمود كه بر اثر بيمارى دچار جنون شده و قدرت جوانى خود را از دست داده است. از اين پس ديگر اروپائيان از عثمانى هيچ ترسى نداشتند. از جهت اين ضعف بود كه سلطان مصطفى دوم (معاصر شاه سلطان حسين صفوى) مجبور شد كه در نوامبر ۱۶۹۸ بخشى از مجارستان را به اتريش و نواحى شمالى درياى آنروف را به روسيه بدهد. ادامه اين وضعيت براى عثمانى باعث انحطاط كلى اين كشور مى شد.
• اصلاحات در عثمانى و گام هاى بلند به سوى اروپا
زمانى كه در ۱۷۷۴ عبدالحميد اول (معاصر كريم خان زند) سلطان عثمانى گرديد، براى جبران كمبودها و ضعف اوضاع داخلى و قدرت بخشيدن به روابط خارجى به ويژه روسيه، مجبور شد كه گام هاى سريع به سوى كشور هاى اروپايى به ويژه فرانسه بردارد، زيرا ملكه او «دوبوك دور يورى» ملقب به «امه» يك فرانسوى بود كه دخترعموى او «ژوزفين» بعداً ملكه فرانسه شد. «امه»، عبدالحميد اول را وادار به اصلاحات كرد، آموزش زبان فرانسه در مدارس عثمانى رايج شد، مهم تر اين كه سلطان را وادار كرد كه از زندانى كردن شاهزادگان و مدعيان سلطنت در قفس ممانعت به عمل آيد. در نتيجه ازدواج عبدالحميد اول با دختر عموى ژوزفين، محمود دوم به دنيا آمد كه وليعهد شد. به دستور مادرش، محمود دوم زير نظر معلمين فرانسوى تربيت شد. عبدالحميد دستور داد تا محصلين با استعداد ترك به كشور هاى اروپايى به ويژه فرانسه فرستاده شوند. محمود دوم (معاصر فتحعلى شاه و محمد شاه) در ۱۸۰۸ به سلطنت رسيد و «امه» به عنوان ملكه مادر (سلطان بانو)، محمود دوم را تشويق به اصلاحات بيشترى كرد. در فاصله سال هاى ۱۸۰۸ تا ۱۸۳۹ در مدت ۳۱ سال محمود دوم در داخل كشور اصلاحاتى به اين شرح به عمل آورد. اولاً: با فرستادن محصل به اروپا و ايجاد دانشگاه به سبك اروپائيان در اسلامبول، گام بزرگ فرهنگى در عثمانى برداشت. ثانياً: از آنجا كه وجود سپاه ينى چرى را مضر به حال كشور مى دانست و بيشتر توطئه هاى داخل دربار به وسيله آنها تحقق يافته بود و كودتاى خانگى در داخل دولت عثمانى به وسيله آنها انجام گرفته بود، محمود دوم تصميم گرفت كه براى ارضاى خواسته هاى ملت عثمانى و ملل تابعه آن را منحل و به جاى آن ارتش جديدى به سبك فرانسه ايجاد نمايد.
محمود دوم طى فرمان ۱۷ ژوئن ۱۸۲۶ اين ارتش ياغى را منحل كرد و چون عده اى از سران آن حاضر به تسليم سلاح خويش نشدند، همه آنها را كشت و با استخدام مستشاران فرانسوى، ارتش جديدى با انضباط معمول در ارتش هاى اروپايى تاسيس كرد. ثالثاً: مردم را در لباس پوشيدن آزاد گذاشت. گذاشتن دستار تركى را ممنوع و به جاى آن كلاه فينه قرمزرنگ مراكشى را به مردم توصيه كرد. او يك صد سال قبل از مصطفى كمال شكل لباس مردم را طى فرمانى تغيير داد و شلوارهاى تنگ اروپايى را در عثمانى متداول ساخت. ضمناً دستور داد كه پلى روى خليج شاخ زرين نصب كنند. اما اين روند اروپايى شدن با منافع دولت تزارى روسيه برخورد شديد داشت، زيرا با قدرت گرفتن عثمانى، تنگه هاى بسفور و داردانل دربست در اختيار ترك ها قرار مى گرفت و نيروى دريايى روسيه در درياى سياه محبوس مى گرديد، لذا روسيه و انگلستان درصدد برآمدند كه وضع عثمانى را دچار بحران هاى قبل از سلطنت محمود دوم كنند. ابتدا روس ها به بهانه حمايت از حقوق مسيحيان از ارامنه گرفته تا ارتدوكس هاى ملل تابعه عثمانى، در متصرفات اين كشور مداخله و آنان را به شورش ترغيب كردند. طغيان مردم صربستان، يونان و اراضى اطراف درياى سياه و منطقه بالكان و شكست ارتش عثمانى از شورشيانى كه از حمايت تزاران روسيه برخوردار بودند، كشور عثمانى را به سوى سراشيبى سقوط نزديك كرد. به طورى كه در ۱۸۱۵ صرب ها خودمختارى داخلى گرفتند و سپس به طور كلى از عثمانى جدا شدند و يونانى ها نيز در ۱۸۲۸ داراى قدرت حاكميت شدند و سپس اهالى رومانى نيز در ۱۸۲۹ توانستند دولت عثمانى را وادار كنند كه خودمختارى آنان را بشناسد. در اين دوره عثمانى به حالت بيمارگونه اى افتاده بود. اين وضعيت به طورى گريبانگير آن دولت شد كه وقتى نيكلاى اول در روسيه به سلطنت رسيد، به سفير انگليس يعنى «سر هاميلتون سيمور» گفت كه: [امپراتورى عثمانى در چنان فقر و ضعف وحشتناكى به سر مى برد كه بد نيست روس ها و انگليسى ها متصرفات اروپايى او را بگيرند و ميان خود تقسيم كنند و اضافه كرد كه عثمانى مانند يك بيمار در حال احتضار روى دست ما مانده است. اگر يكى از اين روزها اين بيمار قبل از آنكه ترتيبى براى كارهايش بدهيم جان بسپارد، بسيار باعث تاسف خواهد بود و مشكلات فراوانى ايجاد خواهد كرد. چند روز بعد سفر انگليس تاكيد كرد كه مرد بيمار در حال احتضار است و من به هيچ وجه اجازه نمى دهم اين واقعه ما را غافلگير كند. ما بايد در اين خصوص با يكديگر توافق كنيم. چون انگلستان حاضر به توافق با روسيه نشد، نيكلا، شروع به بدگويى از نخست وزير انگليس «پالمرستون بى ادب» و «سگ هاى ترك» نمود.]


سرانجام روسيه، مسئله قيمومت خود را بر پيروان مسيحى ارتدوكس و ارامنه ساكن در سراسر متصرفات اروپايى عثمانى تكرار كرد. در ۱۸۵۴ قواى روسيه به رهبرى نيكلاى اول براى تصرف دو ايالت «مولداوى» و «والاشى» كه هسته اصلى كشور رومانى را تشكيل مى داد و بر سر تصرف آن بين روسيه و عثمانى اختلاف بود، به اين دو منطقه لشكر كشيد. دولت هاى فرانسه و انگلستان براى آنكه تنگه هاى استراتژيك عثمانى (بسفور و داردانل) به دست روسيه نيفتد به هوادارى از عثمانى عليه روسيه وارد جنگ شدند. دو سال جنگ خونين در شبه جزيره كريمه برقرار بود.
نيكلا از غصه شكست دق كرد و جانشين او «الكساندر دوم» در ۳۰ مارس ۱۸۵۶ در پاريس با ترك ها و متحدانش مانند انگلستان و فرانسه قراردادى امضا كرد كه طبق آن راه هاى آبى تنگه بسفور و داردانل جلوى روسيه بسته شد و ناوگان روسى واقع در درياى سياه در آن منطقه محبوس شدند ولى در عوض استقلال صربستان به رسميت شناخته شد و پيروزى در جنگ كريمه، موفقيتى براى سلطان عبدالمجيد اول (۱۸۶۱- ۱۸۳۹) (معاصر ناصرالدين شاه) فرزند محمود دوم محسوب مى شد و چون اين پيروزى را مديون انگلستان و فرانسه مى دانست، به كشورهاى اروپايى به ويژه انگلستان و فرانسه بسيار نزديك شد. سپس اين سلطان دست به اصلاحاتى زد كه مقبول كشورهاى اروپايى بود. از جمله آنكه او براى اولين بار فرمان آزادى زنان حرم را براى رفتن به بازار جهت خريد صادر كرد. او طبق فرمانى، تساوى بين تمام اتباع تحت حكومت عثمانى اعم از ارمنى، يهودى و ارتدوكس را با مسلمانان اعلان كرد. در زمان او ارامنه عثمانى بخش اعظم تجارت و صنعت را در كشور در دست داشتند.
در دوره سلطنت ۲۲ ساله سلطان عبدالمجيد اول، علاوه بر آنكه او از عهده انجام اصلاحاتى برآمد كه مورد درخواست اروپائيان بود، بازار استانبول و شهرهاى معروف عثمانى مملو از كالاهاى اروپايى از جمله مشروبات الكلى شده بود. با آنكه مشروباتى كه در بازار عرضه مى شد ويژه خارجيان مقيم استانبول بود ولى شركت هاى تجارتى اين گونه محصولات را به اتباع ترك نيز مى فروختند. عبدالمجيد در زمان سلطنت خود ساختن بزرگترين قصر سلطنتى به نام «دلمه باغچه» را به يك معمار ارمنى يونانى الاصل سفارش داد كه يكى از چلچراغ هاى سالن هاى آن چهل تن وزن داشت. تزئينات اين قصر به وسيله هنرمندان ونيزى، فرانسوى انجام شد. حتى مساجدى كه در عثمانى از زمان سلطان احمد به بعد ساخته شد در ساخت آنها فرهنگ بيزانسى و رومى (اروپايى) به چشم مى خورد و همه الهام گرفته از سبك كليساى اياصوفيه بود، مانند مسجد سليمانيه و مسجد سليميه، كه گنبدهاى آن به سبك باروك و گلدسته هاى آن به شيوه گوتيك ساخته شده بودند.
• زوال امپراتورى عثمانى و تشكيل تركيه
بعد از عبدالمجيد، سلطان عبدالعزيز اول (معاصر ناصرالدين شاه) از ۱۸۶۱ به مدت ۲۵ سال سلطنت كرد ولى نتوانست كه اقدامات اصلاحى و مشروطه خواهانه مدحت پاشا را درك كند، لذا اصلاحات دچار وقفه شد و جانشين او سلطان مراد پنجم نيز به علت اختلال مشاعر بركنار شد و سلطان عبدالحميد دوم (معاصر ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه) به مدت ۳۳ سال حكومت (۱۹۰۹- ۱۸۷۶) شاه مرتجعى بود و در مدت ۳۳ سال حكومت، ديكتاتورى عملاً اصلاحات محمود دوم را لغو كرد. اما مدحت پاشا نخست وزير مشروطه طلب و رهبر نهضت جوانان ترك كه خواهان اتحاد و ترقى همه ترك ها بودند، سلطان را وادار كرد كه فرمان مشروطيت را در ۲۳ دسامبر ۱۸۷۶ امضا كند. پارلمان در مارس ۱۸۷۷ تشكيل شد ولى در فوريه ۱۸۷۸ به طور كلى بسته شد و تا مدت ۳۰ سال تا قيام جوانان ترك كه كانون اتحاد و ترقى را تشكيل داده بودند، مشروطيت تعطيل شده بود. عبدالحميد بعد از تعطيل مجلس مدحت پاشا را از كشور تبعيد كرد و برخلاف فرمان عبدالمجيد (Abdul- Mejid) كه همه اتباع عثمانى از جمله ارامنه را با ديگران از نظر حقوق مدنى مساوى اعلام كرده بود، سلطان عبدالحميد دوم (Abdul- Hamid II) به بهانه اينكه روس ها، مشغول تحريك ارامنه عثمانى هستند، فعاليت آنها را زيرنظر گرفت. ارامنه از آنجايى كه از ناحيه سلطان عبدالحميد دوم احساس خطر مى كردند در ۱۸۸۵ يك انجمن انقلابى به نام «هونچاك» را به منظور تعليم نظامى و بيدارى فرهنگى تاسيس كردند و در ۱۸۹۰ انجمنى به نام ارتش سرى ارامنه (داشناك) در تفليس ايجاد كردند. در ۱۸۹۵ عبدالحميد دوم به بهانه آنكه ارامنه در تفليس واقع در خاك دشمن يعنى روسيه براى خرابكارى در عثمانى تعليم مى بينند دستور كشتار ارامنه را صادر كرد به طورى كه از آن سال تا ۱۸۹۶ در حدود ۲۵۰ هزار نفر از ارامنه از خردسال تا سالخورده را به قتل رسانيدند. اين واقعه قتل عام ارامنه باعث اعتراض جهانيان به ويژه دولت هاى اروپايى شد. نهضت ترك هاى جوان كه هدف خود را پياده كردن مجدد مشروطيت و پيشرفت عثمانى اعلام كرده بودند براى اعاده حيثيت بين المللى عثمانى سلطان عبدالحميد دوم را در ۲۷ آوريل ۱۹۰۹ از سلطنت خلع كرده و برادرش محمد خامس (پنجم) را سلطان خواندند و دولت عثمانى از آن به بعد در ظاهر در شمار كشورهاى مشروطه جهان درآمد.


محمد پنجم چون طبق قانون مشروطيت فاقد اختيار بود سه تن از رهبران نهضت ترك هاى جوان به نام هاى جمال پاشا، انور پاشا و طلعت پاشا عملاً همه اختيارات حكومتى را به دست گرفتند. عده اى از افسران جوان از جمله عصمت پاشا و مصطفى كمال نيز به جمعيت ترك هاى جوان پيوستند. زمامداران جديد به ويژه بعد از شكست ۱۹۱۳ در جنگ هاى بالكان همه متصرفات خود را در اين منطقه از دست داده و در اين شكست روسيه را مقصر اصلى مى دانستند، سياست نزديكى به آلمان را در پيش گرفته و در دسته بندى هاى بين المللى متحد آلمان شدند. در خلال جنگ اول جهانى به علت آنكه متحدين شكست خوردند همه متصرفات عربى عثمانى در نتيجه اين شكست از دست عثمانى خارج و تحت قيمومت انگليس و فرانسه درآمد. در خلال جنگ انور پاشا به بهانه اينكه ارامنه تركيه (عثمانى) با ارامنه ارمنستان و تفليس كه در خاك دشمن با روسيه ارتباطاتى دارند در ۱۵ آوريل ۱۹۱۵ كشتار وسيعى از آنان به عمل آورد. دو ماه قبل از پايان جنگ جهانى اول سلطان محمد خامس درگذشت و محمد ششم به سلطنت رسيد. در زمان او نمايندگان عثمانى در كنفرانس «سور» (Severe) قبول كردند كه همه متصرفات عثمانى در بالكان و شبه جزيره عربستان از اين كشور جدا شود. (۱۰ اوت ۱۹۲۰) با اين حال متفقين عثمانى را رها نكرده و قواى آنها از جمله قواى يونان ازمير را اشغال كرد. در ۳۰ اكتبر ۱۹۲۲ ژنرال مصطفى كمال كه به اتفاق ژنرال عصمت پاشا در بيرون كردن متفقين از تركيه سهم بسزايى داشت مجلس ملى را وادار كرد كه محمد ششم را از سلطنت خلع كند و در ۲۹ اكتبر ۱۹۲۳ مجلس ملى كبير ژنرال مصطفى كمال را به رياست جمهورى انتخاب و طبق قانونى سيستم خلافت عثمانى را در ۳ مارس ۱۹۲۴ لغو كرد و نام كشور عثمانى را به تركيه تغيير داد. در اين زمان ترك ها ادعا كردند كه آنان بايد فرهنگ اروپايى داشته باشند. چون آنها در حدود پنج قرن در اين خاك در جوار اروپائيان زندگى كرده اند همچنان كه مجارها و بلغارها كه اجدادشان هون ها و قبايل ترك بوده اند اروپايى شده اند. از طرف ديگر پاره اى از ايدئولوگ هاى ترك ادعاى رهبرى ترك هاى آسيا را تحت عنوان پان تركيسم داشتند. آنان تز الحاق سرزمين هاى ترك نژاد روسيه مانند قفقاز و تركستان را عنوان كردند ولى وقتى كه انور پاشا در راه تحقق اين هدف به تركستان رفته بود و به دست بلشويك ها كشته شد موضوع پان تركيسم را كنار گذارده و متوجه اروپايى شدن شدند، پايتخت به آنكارا منتقل شد و قانون جديد اساسى كه مغاير با قوانين دوره عثمانى بود وضع شد.
• جهش سريع به سوى اروپايى شدن
مصطفى كمال از ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۸ به مدت ۱۵ سال اقداماتى كرد كه ترك ها در كليه شئون زندگى خويش احساس كنند كه اروپايى و غربى هستند. در برنامه اصلاحات تركيه اولين قدمى كه برداشته شد لغو خلافت در ۳ مارس ۱۹۲۴ بود. يك ماه بعد كليه محاكم شرعى از حق مداخله در امور مدنى منع و منحل شدند، حجاب زنان برداشته شد و كلاه فينه قرمز رنگ مردان ممنوع شد. دستور جديدى براى لباس مردم تنظيم شد و در ۱۹۲۶ تقويم اروپايى به جاى تقويم هجرى قمرى معمول شد. تغيير پايتخت كه مقر قديمى خلفاى عثمانى بود به آنكارا نيز يكى از اقداماتى بود كه به منظور تفكيك مذهب از سياست صورت گرفت. در پايتخت جديد در محلات نوساز هيچ گونه مسجدى ساخته نشد. از ۱۹۳۵ به بعد به جاى جمعه، يكشنبه را تعطيل رسمى قرار دادند و ضمناً آزادى مذهب را نيز اعلام كرده و كليه قوانين شرعى وضع شده در دوره خلافت عثمانى را لغو كردند. قوانين جزايى و مدنى كلاً از قوانين اروپايى به ويژه سوئيس، ايتاليا و فرانسه اقتباس شد. كليه اتباع ترك از جمله زنان از نظر قانونى با مردان مساوى شدند. تعدد زوجات به طور كلى ممنوع شد. رسم الخط عربى منسوخ و الفباى لاتين انتخاب شد. تغيير خط لطمه بزرگى به فرهنگ تركيه وارد ساخت زيرا نسل هاى بعدى قادر به استفاده از كتب و كتابخانه ها نگرديدند. در ۱۹۳۴ القاب پاشا و بيك به طور كلى لغو و همه موظف شدند كه براى خود نام فاميلى انتخاب كنند. از اين جهت مجلس ملى كبير در ۲۶ نوامبر ۱۹۳۵ مصطفى كمال را به آتاتورك يعنى پدر ترك ها و نام خانوادگى عصمت پاشا را به ياد پيروزى وى بر يونانى ها در محل اينونو به عصمت اينونو تغيير داد. در ۱۰ نوامبر ۱۹۳۸ آتاتورك از فرط نوشيدن مشروبات الكلى دچار بيمارى سيروز كبدى شد و به حالت اغما افتاد و فوت كرد. بعد از مرگ او عصمت اينونو رئيس جمهور شد و چهار مرتبه اين پست را اشغال كرد. مورخين تاريخ تركيه از دوره جمهورى (۱۹۲۳) را تاكنون به سه بخش تقسيم كرده اند.
۱- از ۱۹۲۳ تا ۱۹۶۰ را جمهورى اول تركيه مى گويند. اين دوره با كودتاى ژنرال جمال گورسل پايان مى يابد.
۲- از كودتاى ژنرال جمال گورسل در مه ۱۹۶۰ تا پايان دوره رياست جمهورى ژنرال كنعان اورن را جمهورى دوم (۱۹۸۹). از آغاز رياست جمهورى تورگوت اوزال را به بعد جمهورى سوم مى نامند. در زمان جنگ جهانى دوم دولت تركيه به رهبرى عصمت اينونو سياست بى طرفى در پيش گرفت و با تمام دولت هاى اروپايى روابط حسنه داشت.
جمهورى تركيه از زمان عصمت اينونو تاكنون گام هاى بسيارى در زمينه نزديكى به اروپا و اروپايى شدن برداشته است. در زمان رياست جمهورى محمود جلال بايار و نخست وزيرى عدنان مندرس دولت تركيه حتى با آمريكا نيز همنوايى سياسى داشت و براى كمك به آمريكا سربازان خود را به جنگ كره فرستاد و در همان موقع به پيمان ناتو پيوست. رويه نزديكى تنگاتنگ با اروپا همچنان ادامه داشت حتى تورگوت اوزال يكى از روساى جمهور سابق تركيه به نمايندگى تركيه در بازار مشترك اروپايى سال ها در اروپا ماموريت داشت. در زمان رياست جمهورى سليمان دميرل، تركيه توانست به عنوان عضو ناظر در جامعه اقتصادى اروپا پذيرفته شود. يكى از علل آنكه در تركيه به سال ۱۹۸۹ به حكومت ژنرال ها پايان داده شد و روى كارآمدن افرادى چون تورگوت اوزال، سليمان دميرل و نجدت سزر آن بود كه نظر مساعد اتحاديه اروپا را در عضويت اين كشور در اين اتحاديه جلب كنند اما بسيارى از مسائل از جمله تورم زايدا لوصف اقتصادى و نوسانات شديد نرخ پول تركيه در برابر پول واحد اروپايى (يورو) از موانع كلى مخالفت امضاكنندگان پيمان ماستريخت در عضويت تركيه در اتحاديه اروپا است. تركيه از زمان كنعان اورن تاكنون در حدود ۱۰بار است كه كتباً درخواست ورود به (EU) را مطرح كرده و اخيراً نيز به مركز اين اتحاديه در بروكسل در مورد عضويت خود درخواست جديدى را مطرح كرده ولى با وعده طولانى مدتى روبه رو شده است. حتى مقامات ترك نبايد به وعده اين اتحاديه دل خوش دارند زيرا معلوم نيست كه تا ۱۵ سال بعد اروپا دستخوش چه تحولاتى خواهد شد.
منابع:
۱- فرمانروايان شاخ زرين (از سليمان قانونى تا آتاتورك) نوشته نوئل باربر ترجمه عبدالرضا هوشنگ مهدوى، انتشارات گفتار، تهران، ۱۳۷۷
۲- تاريخ تركيه، سرهنگ لاموش، ترجمه سعيد نفيسى، نشريه كميسيون معارف تهران، ۱۳۱۶
۳- تاريخ ملل و دول اسلامى، كارل بروكلمان، ترجمه هادى جزايرى، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، تهران، ۱۳۴۶
۴- تاريخ خاورميانه، ژرژ لينچافسكى، ترجمه جزايرى، انتشارات اقبال، تهران، ۱۳۳۷
۵- حكومتگران كشورهاى اسلامى، سيروس غفاريان، انتشارات مدرسه، تهران، ۱۳۸۰

برخورد اينترنتى با مخاطب

اينترنت، اكنون به عنوان يك رسانه ارتباطى و كانالى براى مبادلات تجارى جايگاه خود را به دست آورده است. گروه تحقيقاتى Forrester، ميزان تجارت الكترونيك را در پايان سال ۲۰۰۴ رقم حيرت انگيز ۸/۶ تريليون دلار پيش بينى كرده است كه البته قسمت اعظم اين فعاليت مربوط به آمريكاى شمالى است. به هر حال، چه از نظر اقتصادى و چه از نظر اجتماعى، اينترنت آثار خود را نشان داده است. اما گرچه مقبوليت اينترنت در اين حوزه ها مشخص شده است. مطالعات نظرى و تحقيقات گسترده اى در زمينه استفاده از اينترنت انجام نگرفته است. جالب اينجاست كه اين مطلب در مورد كشور هاى پيشرفته گفته مى شود بنابراين لازم است با انجام مطالعات اجتماعى نگاه تازه اى به چگونگى استفاده از اينترنت در جامعه داشته باشيم. چنين مطالعاتى از آن رو سودمند است كه مى تواند تاثير فراوانى بر چگونگى طراحى پايگاه هاى اطلاع رسانى و استفاده بهينه از تجارت الكترونيك داشته باشد. در يك مطالعه تحقيقاتى كه توسط ساسكيند از دانشگاه كورنل انجام گرفته است، پارامتر هاى مختلفى كه ممكن است در زمينه استفاده از اينترنت و يا گريز از آن موثر باشد مورد توجه قرار گرفته است. مسائلى نظير سوءاستفاده از اطلاعات شخصى و... از آن جمله است. آنچه در اين شماره به آن خواهيم پرداخت اين است كه با توجه به آنكه در اينترنت تماس نزديكى ميان دو سوى ارتباط وجود ندارد، تاثير اين فقدان تماس تا چه حد است. ابتدا اهميت موضوع ارتباطات نزديك در رسانه ها را بيان مى كنيم و سپس نتيجه اين تحقيقات را مى آوريم.
در حوزه رسانه ها، دو چارچوب كلى براى بيان چگونگى انتخاب رسانه ها توسط مخاطبان مورد توجه قرار دارد. نخست، نظريه غناى رسانه ها (Media Richness) است كه بيان مى دارد مخاطبان، رسانه را بر اين اساس انتخاب مى كنند كه بتواند نياز هاى فعاليت هاى آنها را بهتر برآورده سازد، به بيان ديگر از نظر مخاطب رسانه اى برتر است كه امكانات بيشترى در اختيار وى بگذارد از سوى ديگر، نظريه تاثير اجتماعى است كه مى گويد انتخاب رسانه توسط مخاطبان تحت تاثير پارامتر هاى محيطى و اجتماعى است. در حالى كه برخى محققين نظير فالك و اشتاين فيلد سودمندى نظريه غناى رسانه ها را زير سئوال برده اند، برخى ديگر نشان داده اند كه اين دو نظريه مى توانند سازگار و گاه حتى مكمل يكديگر باشند. بنابراين لازم است اينترنت را با توجه به هر دو نظريه بررسى نماييم. در نظريه نخست، غناى هر رسانه با چهار عامل شناخته مى شود: ۱- قابليت فراهم كردن دريافت نظرات مخاطبان، ۲- تعداد كانال هاى ارتباطى براى انتقال مطلب (مثلاً گفتارى يا نوشتارى)، ۳ _ استفاده از زبان طبيعى براى انتقال پيام، ۴- نقطه تمركز ارتباط. بنابراين طبق اين تئورى، ارتباط رودررو بالاترين امتياز را دارد. در مقابل، پست الكترونيك همچون نامه نگارى سنتى به خاطر ماهيت متنى اش ارزش پايينى دارد. همچنين، گرچه امكانات چند رسانه اى www قابليت هاى ويژه خود را دارد اما هنوز با ارتباط رودررو فاصله بسيارى دارد. بنابراين، طبق اين نظريه، اينترنت و www و به طور خاص تجارت الكترونيك نبايد ميان مخاطبان، جايگاه برترى داشته باشد. اما در نظريه تاثير اجتماعى فاكتور هاى زيادى همچون نياز به اطلاعات، ارتباط اجتماعى، راحتى و... بر رفتار هاى مخاطبان تاثير فراوان دارد. در اين نظريه نيز مشخص است كه به طور خاص براى مبادلات تجارى، ارتباطات نزديك، اهميت ويژه اى دارد، چرا كه در يك مبادله تجارى، اطلاعات متنوعى بايد ميان دو طرف رد و بدل شود. بنابراين با توجه به آنكه در يك تجربه خريد فاكتور هايى چون ارتباط دوستانه و مفيد با فروشنده امكان خريد با همراهى دوستان و... كه هر كدام شامل يك فعل و انفعال اجتماعى است مهم است و چنين فاكتور هايى در خريد الكترونيك وجود ندارد، استفاده از www براى خريد در اين تئورى نيز منطقى به نظر نمى رسد.
ديديم كه بر طبق اين دو تئورى مهم رسانه ها اينترنت مزيت قابل توجهى بر رسانه هاى ديگر ندارد. اما تحقيقات ساسكيند در كمال تعجب نشان داد كه از اين ديدگاه يعنى فقدان وجود ارتباطات نزديك و رودررو، از محبوبيت اينترنت كاسته نشده است. ممكن است اين مطلب توسط تئورى پاركس و فلويد توجيه شود كه بيان مى دارد ارتباطات كامپيوترى قادرند روابط نزديكى ميان دو طرف برقرار سازند، اما ايجاد چنين رابطه اى زمان بيشترى نياز دارد. همچنين والتر براى توضيح عدم تاثير اين پارامتر، مى گويد اين به دليل آن است كه مخاطبان از ابتدا انتظار ايجاد ارتباط رودررو و خيلى نزديك را ندارند كه از عدم شكل گيرى چنين رابطه اى دلگير شوند. اگرچه چنين نظراتى منطقى به نظر مى رسد اما ممكن است دلايل روانشناختى ديگرى براى توجيه اين مطلب وجود داشته باشد. تحقيقات ساسكيند نشان مى دهد كه در مورد اينترنت هنوز بايد مطالعات زيادى صورت گيرد كه چه بسا گاهى باعث شوند در تئورى هاى قبلى تجديد نظر صورت گيرد.روش تحقيق وى، استفاده از پرسش تلفنى بوده است كه ۲۰۴ نفر به طور تصادفى انتخاب شده بودند. ۴۷ درصد از پرسش شوندگان مرد و ۵۳ درصد زن بوده اند.

وبلاگ ها، تقابل با رسانه هاى سنتى


يك جست وجوى ساده كلمه «وبلاگ» در جست وجوگر گوگل در اول آوريل سال ۲۰۰۴ بيش از ۲۴ ميليون ركورد را دربرداشت. يك هفته بعد نتيجه همين جست وجو به ۲۷ ميليون ركورد رسيد و سوم ژانويه ۲۰۰۵ كه دوباره اين كلمه را جست وجو كردم با بيش از ۳۵ ميليون ركورد رو به رو شدم. البته همه ما مى دانيم كه اين ۳۵ ميليون نتيجه جست وجو لزوماً هركدام به يك وبلاگ ختم نمى شود. بر اساس آخرين آمارها هم اكنون در جهان در حدود ۴ ميليون و پانصدهزار وبلاگ وجود دارد و پيش بينى مى شود اين ميزان تا سال ۲۰۰۶ به بيش از ۶ ميليون برسد. به راستى كدام پديده اى مى تواند با اين سرعت در اينترنت گسترش يابد؟ بله جواب درست است فقط «ويروس»!
لغت وبلاگ از حدود سال ۱۹۹۷ مطرح شد. در آن زمان به نوشته هايى روى اينترنت اطلاق مى شد كه صرفاً به مسائل و خاطرات شخصى افراد مى پرداخت. هر چند اين كلمه نوظهور هنوز به بسيارى از فرهنگ هاى لغت راه پيدا نكرده اما در اندك فرهنگ هايى كه نام وبلاگ يا بلاگ را ثبت كرده اند تعاريف تقريباً يكسان است.هم اكنون در دايره المعارف انكارتا در تعريف وبلاگ آمده است: «وبلاگ يا بلاگ توسط يك شخص يا گروه كوچكى از نويسندگان كه علاقه مندى هاى خود را منتشر مى كنند، اداره مى شود. وبلاگ ها عموماً حالتى غيررسمى و لحنى نقدآميز دارند كه در آن لينك به مطالب ديگرى روى اينترنت ديده مى شود.» فرهنگ مريام وبستر نيز وبلاگ را وب سايتى معرفى مى كند كه شامل نوشته هاى شخصى صاحب آن با رويكردى انتقادى تحليلى و انعكاسى است و اغلب داراى هايپرلينك است. اما به رغم چنين تعاريفى همه ما مى توانيم هم اكنون وبلاگ هايى را به خاطر بياوريم كه حداقل بخش هايى از تعاريف اين فرهنگ ها را رعايت نمى كنند. مثلاً وبلاگ هايى كه جدى و مشخص به موضوعى خاص مى پردازند. واقعيت هم اين است كه اساساً وقتى وبلاگ نويسى از حوزه شخصى نويسى وخاطره نويسى بيرون آمد توانست به فضاى رسانه اى جهان وارد شود و عرض اندام كند.• وبلاگ و رسانه
كسى شكى در اين ندارد كه اين روزها دوران اوج اينترنت و افت بسيارى از رسانه هاى سنتى است. يك گزارش تحقيقى نشان مى دهد كه سه مجله خبرى در ايالات متحده به سمتى پيش مى روند كه ميزان برنامه هاى سرگرم كننده و عيب جويى و بدگويى از شخصيت هاى پرآوازه و مشاهير در آن چند برابر شده است. همين گزارش نشان مى دهد كه مجله تايم هم اكنون يك سوم مطالب خود را به معجون سرگرمى اختصاص داده است. به نظر مى رسد نشريات و مجلات براى بقا ناچارند مانند پفك ظاهر و طعمى فريبنده داشته باشند اما اين هم حقيقتى است كه رنگ و لعاب بيش از حد خبرها ديگر نظر كسى را جلب نمى كند. از طرف ديگر برخى نظرسنجى ها نشان مى دهد كه از نظر افكار عمومى خبرنگاران بى دقت تر، نامرتب تر، غيرحرفه اى، بى اخلاق تر، بى ملاحظه تر، متعصب تر و نسبت به اشتباه هاى خود بى تفاوت تر شده اند. آيا اين ضعف ها و كاستى ها زمينه رشد و محبوبيت رسانه اى جديد را فراهم نمى كند؟جا دارد به شكل ديگرى نيز به اين موضوع نگاه كنيم. مثلاً گفته مى شود يكى از مشكلات عصر جديد نبود گوش هاى كافى براى شنيدن صدا هاى درونى انسان است. در حالى كه عصر ارتباطات اين قابليت را در اختيار مردم قرار داده كه آزادانه تصورات و پنهانى هاى زندگى درونى خود را در فضاى مجازى قرار داده و جهانى را از آن خبردار سازند. وبلاگ در حقيقت از سويى مشكلات رسانه هاى سنتى را ندارد و هم به شكلى بحران فرديت انسان امروزى را تا اندازه اى جبران مى كند. به هر حال اما قابليت هاى ديگرى هم هست كه وبلاگ را به عنوان يك رسانه قدرتمندتر مى سازد، نخست آنكه (همچون ديگر رسانه هاى آن لاين) براى انتشار محدوديت ندارد و در مقايسه با رسانه هاى سنتى به زمان و مكان وابسته نيست، دوم آنكه به سادگى و سهولت ايجاد مى شود (شايد در كمتر از يك دقيقه) و سوم آنكه به دليل زبان جديد و تازه اثرپذيرى بيشترى نسبت به رسانه هاى سنتى دارد.• شهرت سريع اين يك اصل است كه وبلاگ ها شهرت سريع براى نويسندگانشان به بار مى آورند. رايس كيك يكى از وبلاگ نويسان آمريكايى بود كه درست پس از آنكه نخستين عكس از تابوت هاى سربازان اعزامى به عراق را منتشر كرد و رسانه هاى سنتى نيز عكس هاى او را باز منتشر كردند خيلى زود وبلاگش با چهار ميليون بازديدكننده در روز روبه رو شد و به آسانى به شهرت جهانى دست يافت. از اين دست وبلاگ ها و وبلاگ نويس ها كم نيستند. هم اكنون در ايالات متحده ۵ وبلاگ سياسى پربيننده روى هم رفته در حدود نيم ميليون نفر در روز بازديد كننده دارند. اگر بازديدكننده ها را به نوعى با تيراژ روزنامه ها مقايسه كنيم به اين نتيجه مى رسيم كه وبلاگ ها به رغم عقب بودن به سرعت در حال رشد و گرفتن جاى سنتى ها هستند و واقعيتى است كه اين روند رشد به شدت رسانه هاى سنتى را نگران كرده است.• نقاط ضعفاما به رغم آنكه وبلاگ ها توانسته اند به سرعت با رسانه ها به رقابت برخيزند و يا شهرت كسب كنند از مشكلاتى نيز رنج مى برند. مهمترين مشكل وبلاگ ها هنوز اين است كه استناد به آنها به سختى صورت مى گيرد. در حقيقت هنوز مردم رسانه هاى سنتى را از نظر استناد خبرى بيشتر از وبلاگ ها مى پذيرند. مشكلات ديگرى نظير كمبود منابع مالى براى انتشار تخصصى اخبار و تحليل ها و يا تهيه گزارش و همچنين مشكلاتى ناشى لاقيدى استفاده از زبان و... از ديگر مشكلات قابل ذكر است. وبلاگ ها به رغم همه اينها هنوز در حال رشدند و به نظر مى رسد هنوز براى فاصله گرفتن از تعاريف فرهنگ ها زمان زيادى در اختيار دارند.