Friday, January 26, 2007
Thursday, January 25, 2007
پایان نامه منتخب سازمان ملی جوانان
از پایان نامه فوق لیسانس جناب آقای داوود آقارفیعی در جشنواره سازمان ملی جوانان تقدیر بعمل آمد. جناب آقای رفیعی از دانشجویان بسیار کوشا در دوره لیسانس و فوق لیسانس بودند. انشاء ا... ایشان را در دوره های بالاتر هم ببینیم.
داوود جان صمیمانه تبریک می گویم
امیدوارم که همیشه شاد و سلامت باشید
داوود جان صمیمانه تبریک می گویم
امیدوارم که همیشه شاد و سلامت باشید
Wednesday, January 24, 2007
از ماهواره با عشق
دانشجویان ارتباطات نامه مطلب بسیار خواندنی را در باره ماهواره ارایه کرده اند.
بچه ها شاد و سلامت باشید
بچه ها شاد و سلامت باشید
Tuesday, January 23, 2007
اشپيگل شصت ساله شد
هفتهی پيش هفته نامهی اشپيگل شصت ساله شد. در همين خردادماه سال جاری بود كه گفتگويی جنجالی با رئيس جمهور ايران در اين هفته نامه انتشار يافت. در اينجا نگاه گذرايی داريم به سرگذشت اين هفته نامه كه نه تنها معتبرترين و پرخوانندهترين نشريهی آلمانی زبان، بلكه از برجسته ترين نشريات جهان به شمار میآيد. ادامه
Sunday, January 21, 2007
غولهاي اينترنت به اتفاق گروههاي حقوق بشر از حقوق آنلاين حمايت ميكنند
دو گروه حقوق بشر آمريكا به منظور حمايت از آزاديهاي مدني با شركتهاي گوگل، ياهو، مايكروسافت و وودافون همكاري ميكنند. ادامه
گسترش كتابخانه گوگل
با پيوستن كتابخانه دانشگاه تگزاس به پروژه سرويس جستوجوي كتاب گوگل، اين موتور جستوجو اين پروژه را به صورت گستردهتر ادامه ميدهد.ادامه
بلاگفا جزو هفتصد سایت برتر جهان
براساس آخرین گزارش آماری سایت الکسا (Alexa) و در مقایسه با دیگر سایتهای جهان سایت بلاگفا ( blogfa.com ) با رتبه ۶۷۲ جزو هفتصد سایت برتر جهان قرار گرفته است ادامه
پاسخ به یک سوال
در پاسخ به سوال خانم ارشادیفر باید عرض کنم که کتاب رسانه ها و نمادها می تواند شما را در انجام تحقیق کمک نمایید.
رسانه ها و نمادها: صورتهای بیانُ ارتباط و آموزش
نویسنده: دیوید اولسون
مترجم: محبوبه مهاجر
انتشارات سروش
رسانه ها و نمادها: صورتهای بیانُ ارتباط و آموزش
نویسنده: دیوید اولسون
مترجم: محبوبه مهاجر
انتشارات سروش
سامانهي ارتباطات اجتماعي برنامههاي صدا وسيما راهاندازي ميشود
معاون سازمان صدا و سيما گفت: سامانهي ارتباطات اجتماعي برنامههاي صدا و سيما كه به مخاطب امكان تعامل ميدهد، به زودي راهاندازي و به پرتال بزرگ صدا و سيما افزوده خواهد شد. ادامه
حکایت نامه مردم شناسی
جناب آقای مهاجران مطلب بسیار جالبی را در باره مردم شناسی در وبلاگ خود قرار داده اند.
علی جان شاد و سلامت باشید
علی جان شاد و سلامت باشید
بررسي راهكارهاي كاهش شكاف ديجيتالي از ديدگاه كارشناسان
حركت جوامع امروزي به سوي جامعهي اطلاعاتي، در اولين گام به دانش نرمافزاري، سختافزاري و توانايي بهكارگيري تكنولوژيهاي روز نياز دارد، اما در اين ميان كاهش شكاف ديجيتالي و رسيدن به حداقل استانداردهاي جهاني براي كشورهاي جهان سوم ضرورت ويژهيي دارد كه نميتوان آن را ناديده گرفت. ادامه
بالاترين نشان روزنامهنگاري دنيا به عكاس ايراني رسيد
عكاس ايراني هفتهنامه تايم، نيوزويك و نشنال ژئوگرافيك، بالاترين نشان را در عرصهي ژورناليسم دريافت كرد. ادامه
هر كوششي در مسير حفظ منافع حرفهيي و صنفي روزنامهنگار، امري مقدس است
يك مدرس روزنامهنگاري گفت: اميدوارم تدوين آييننامهي كار حرفهيي روزنامهنگاري به عنوان نخستين گامها براي ساماندهي حرفهي روزنامهنگاري بتواند زمينهي استقلال صنف روزنامهنگاري و مقدمات رشد و توسعهي اين حرفه را فراهم كند. ادامه
Saturday, January 20, 2007
آموزش مدیریت تبلیغات اینترنتی
دوره آموزش مدیریت تبلیغات اینترنتی در زمستان 1385 در محل سازمان مدیریت صنعتی برگزار خواهد شد. هدف دوره آشنایی با مفاهیم و کاربردهای تبلیغات اینترنتی بوده که در مدت 32 ساعت (8جلسه 4 ساعته) ارائه خواهد شد. علاوه بر كارگاه عملي، انواع تبلیغات اینترنتی، روشهای اندازهگیری و ردیابی تبلیغات اینترنتی، مدل 5M در تبلیغات اینترنتی، آشنایی با جشنوارههای معتبر بینالمللی تبلیغات اینترنتی و مروری بر وضعیت تبلیغات اینترنتی در ایران از جمله سرفصلهای این دوره آموزشی را تشکیل میدهند. در پایان دوره به کسانی که موفق به گذراندن دوره شوند گواهینامه سازمان مدیریت صنعتی اعطا خواهد شد.
اولین دوره آموزش تتبليغات اينترنتي در تابستان سال جاری برگزار شد. سازمان مدیریت صنعتی
هدف دوره: آشنایی با مفاهیم و کاربردهای تبلیغات اینترنتی
محتوای دوره :
· تعریف تبلیغات اینترنتی و تاریخچه پیدایش آن
· تعریف مدل تجاری Business Model)) و معرفی انواع مدلهای تجاری تبلیغات اینترنتی
· منابع درآمدی سایتهای اینترنتی
· انواع تبلیغات اینترنتی
· مزیتها و محدودیتهای هر یک از انواع تبلیغات اینترنتی
· استانداردها و اندازههای انواع تبلیغات اینترنتی
· نحوه انتخاب پیام تبلیغاتی در رسانه اینترنت
· روشهای پرداخت در تبلیغات اینترنتی
· روشهای اندازهگیری و ردیابی تبلیغات اینترنتی
· بازیگران صنعت تبلیغات اینترنتی
· فرایند تبلیغ در اینترنت برای تبلیغ دهندگان، ناشران و شرکتهای تبلیغاتی
· مدل 5M در تبلیغات اینترنتی
· آشنایی با جشنوارههای معتبر بینالمللی تبلیغات اینترنتی
· مروری بر وضعیت تبليغات اينترنتي در ايران
مدت دوره: 32 ساعت (8 جلسه)
تاریخ شروع دوره: پنجم اسفندماه 1385
روز و ساعت برگزاری دوره: روزهای شنبه از ساعت 14 الی 18
مخاطبان دوره:
· مدیران و کارشناسان بازاريابي و تبليغات
· مدیران و کارشناسان بازرگانی سایتهای اینترنتی
· علاقمندان به حوزه بازاریابی و تبلیغات
شرایط شرکت کنندگان:
· آشنایی و دسترسی به اینترنت
اولین دوره آموزش تتبليغات اينترنتي در تابستان سال جاری برگزار شد. سازمان مدیریت صنعتی
هدف دوره: آشنایی با مفاهیم و کاربردهای تبلیغات اینترنتی
محتوای دوره :
· تعریف تبلیغات اینترنتی و تاریخچه پیدایش آن
· تعریف مدل تجاری Business Model)) و معرفی انواع مدلهای تجاری تبلیغات اینترنتی
· منابع درآمدی سایتهای اینترنتی
· انواع تبلیغات اینترنتی
· مزیتها و محدودیتهای هر یک از انواع تبلیغات اینترنتی
· استانداردها و اندازههای انواع تبلیغات اینترنتی
· نحوه انتخاب پیام تبلیغاتی در رسانه اینترنت
· روشهای پرداخت در تبلیغات اینترنتی
· روشهای اندازهگیری و ردیابی تبلیغات اینترنتی
· بازیگران صنعت تبلیغات اینترنتی
· فرایند تبلیغ در اینترنت برای تبلیغ دهندگان، ناشران و شرکتهای تبلیغاتی
· مدل 5M در تبلیغات اینترنتی
· آشنایی با جشنوارههای معتبر بینالمللی تبلیغات اینترنتی
· مروری بر وضعیت تبليغات اينترنتي در ايران
مدت دوره: 32 ساعت (8 جلسه)
تاریخ شروع دوره: پنجم اسفندماه 1385
روز و ساعت برگزاری دوره: روزهای شنبه از ساعت 14 الی 18
مخاطبان دوره:
· مدیران و کارشناسان بازاريابي و تبليغات
· مدیران و کارشناسان بازرگانی سایتهای اینترنتی
· علاقمندان به حوزه بازاریابی و تبلیغات
شرایط شرکت کنندگان:
· آشنایی و دسترسی به اینترنت
زنان و تکنولوژی اطلاعات
انسان گلوبال: از گذشتههای دور نقش زنان در مجامع علمی و تحقیقاتی بسیار کمرنگ بوده و بهطور معمول فضا برای حضور این افراد در فعالیتهای مطالعاتی و پژوهشی وجود نداشته که مهمترین دلایل آن نیز تفاوت میان فرهنگها و تعریفهای سنتی از زن و مرد بهعنوان دو جنس متفاوت محسوب میشود. بر این اساس زنان بهطور معمول از تحصیلات عالیه محروم میشدند، قانون آنها را برای فعالیت در اماکن عمومی محدود میکرد، امکان حضور در واحدهای تحقیقاتی برای آنها وجود نداشت و در کل بهعنوان جنس دوم مورد خطاب قرار میگرفتند. اما طی 100 سال گذشته این محدودیتها کمکم از بین رفت و درهای جدید بهروی زنان باز شد تا نشان دهند که چقدر میتوانند در بهحرکت درآوردن چرخهای علم و فناوری مفید واقع شوند.
امروزه ما شاهد حضور پررنگ و فعال زنان در رشتههای علمی هستیم و اینطور که آمار نشان میدهد، طی 10 سال گذشته میزان حضور زنان در علم و فناوری تا 70 درصد افزایش یافته است. بهعبارت دیگر، در حال حاضر زنان 15 درصد کل مهندسان آمریکا را تشکیل میدهند که این رقم پس از 40 سال تلاش حاصل شده است.
IT و زنان
اگرچه در زمینه فناوری اطلاعات و کامپیوتر نیز فرصت کافی برای رشد و تعالی به زنان داده نشده، امروزه دیده میشود که این قشر از افراد نیز توانستهاند حضور خود را در این عرصه تثبیت کنند.
برای آنکه حق این زنان در توسعه و پیشرفت علم و فناوری از بین نرود، مجلس سنای آمریکا قانونی را به تصویب رسانده که طی آن تمامی مراکز تحقیقاتی آمریکا در زمینه فناوری اطلاعات موظفند از این افراد در برنامههای خود استفاده کنند. این امر موجب شده تا در طول یک دهه گذشته بسیاری از جوایز بهترین دستاوردهای فناوری به زنان اختصاص یابد و به این وسیله حضوری پررنگتر از آنها در فناوری اطلاعات احساس شود. اینطور که نتایج تحقیقات پیشین نشان داده، در سال 1999 تنها 4/14 درصد کارمندانی که در زمینه فناوری اطلاعات کار میکردند زن بودهاند که این رقم برای سالهای 1991 تا 1996 فقط دو درصد گزارش شده است. آنچه که هماکنون از مراکز رسمی و دولتی آمریکا بهگوش میرسد نشان میدهد که در حال حاضر 17 درصد کل فعالان فناوری اطلاعات و ارتباطات این کشور را زنان تشکیل دادهاند. اگرچه نقش زنان در این حوزه طی سالهای اخیر به میزان زیادی افزایش یافته، میزان حضور این افراد همچنان به سطح دانش آنها از کامپیوتر و علوم مرتبط بستگی داشته است.
محققان در بررسیهای جدید خود دریافتهاند که بیشتر دختران تمایل چندانی برای حضور در رشتههای مرتبط به فناوری اطلاعات و کامپیوتر ندارند که البته این وضعیت بیشتر در بین دختران دوره متوسطه دیده میشود. کشف راههای جدید برای افزایش تمایل دختران به فناوری اطلاعات و بالا بردن میزان دانش آنها در این زمینه نکته مهمی است که همه مسؤولان باید به آن توجه کنند.
بر اساس آمارهای موجود، در حالی که بین سالهای 95-1994 تنها 42 درصد از محصلان دختر دوره متوسطه تمایل داشتهاند در دورههای آموزشی فناوری شرکت کنند، این رقم برای سالهای 97-1996 به 3/42 درصد رسیده است. با توجه به اینکه برای شرکت در کلاسهای کامپیوتر نیز آمارهای مشابهی منتشر شده، کارشناسان دریافتهاند که تمایل مردان به این قبیل مباحث بیشتر است.
بررسیهای جدیدی که توسط موسسه تحقیقاتی British Columbia انجام شده، نشان میدهد که ارقام و آمارهای یاده شده پس از پایان دهه 1990 تغییرات فراوانی کرده است. با وجود اینکه گفته شده بود دختران تمایل چندانی به شرکت در کلاسهای آموزشی فناوری ندارند، این روزها دیده میشود که در برخی مواقع حضور این افراد از مردان هم پررنگتر است.
باید توجه داشت که عامل اصلی در بروز تفاوتهای مشهود بین زنان و مردان در میزان علاقهمندی آنها به کامپیوتر، مربوط به نرمافزارها و بهخصوص بازیهای کامپیوتری میشود. اگر کمی دقیقتر بازیهای کامپیوتری را از زمان ظهورشان تا امروز بررسی کنیم، درخواهیم یافت که شخصیتهای زن در بازیهای کامپیوتری معمولا ضعیفتر بوده است، این امر موجب شده تا به مرور زمان این قشر از افراد در انجام بازیهای کامپیوتری ضعیفتر باشند. همچنین گفته میشود که نرمافزارهای آموزشی نیز بیشتر با هدف جلب رضایت مردان ساخته شدهاند. یک بررسی نشان میدهد که شکل ظاهری نرمافزارهای آموزشی و مباحث مطرح شده در آن بیشتر با ساختار روحی مردان هماهنگ است.
محققان دریافتهاند، در حال حاضر بیشتر کاربران خانگی را مردان تشکیل میدهند و در مقابل، پسرها معمولا بیشتر از دخترها از کامپیوتر و برنامههای آن استفاده میکنند. در مدرسه نیز، درسهای مربوط به فناوری و کامپیوتر بیشتر توسط مردان تدریس میشود. مطالعهای که ظرف دو سال در 13 کلاس از مدارس دوره متوسطه آمریکا انجام شده نشان میدهد که بیشتر کلاسهای کامپیوتری آنها توسط مردان تدریس شده است. در دانشگاهها فقط 4/16 درصد از کلاسهای مربوط به فناوری توسط زنان تدریس میشده است.
اینترنت و زنان
دولت کانادا بر پایه تحقیقات و بررسيهای جامع خود اعلام کرده، در سال 2002 میلادی 12 میلیون زن خانهدار در این کشور بهسر میبردهاند که از این میزان 2/7 میلیون نفر بهطور مستمر از اینترنت استفاده میکردهاند. این افراد سعی میکردند که از محل کار، منزل، مراکز آموزشی، کتابخانههای عمومی و دیگر اماکن موجود به اینترنت متصل شوند. در این گزارش آمده، در سال 2000 تنها 51 درصد از زنان خانهدار کانادایی به اینترنت دسترسی داشتهاند، اما ظرف یک سال این رقم به 60 درصد رسیده است که در این میان 75/2 میلیون نفر روزانه از اینترنت برای تحصیلات عالی و شرکت در دورههای آموزشی استفاده میکنند. مسایلی نظیر جستوجو در سایتها، گذراندن دورههای آموزشی، انجام کارهای اداری و... مهمترین اهداف زنان برای ورود به دنیای مجازی بوده است. اینطور که گفته میشود، در سال 2001 بیش از 12 درصد زنان کانادایی که وارد اینترنت شده بودند توانستند با موفقیت دورههای آموزشی آنلاین خود را به اتمام برسانند.
در حالی که حاکمیت اینترنت برای سالهای طولانی در دستان دولت آمریکا بود، کارشناسان دریافته بودند که بیشتر قوانین برای اداره فضای مجازی توسط مردان تعیین میشود و زنان در این عرصه نقش کمرنگتری دارند. با این وجود موسسه تحقیقاتی Reinen and Plomp بهتازگی بررسیهایی را انجام داده که نتایج جالبی در پی داشته است. در پایان این بررسیها مشخص شده که بخش عظیمی از تصمیمگیریهای کلان برای اینترنت این روزها توسط زنان انجام میشود. در این میان چون زنان در خانوادهها نقش اصلی تربیت کودکان را برعهده دارند، بیشتر تاثیر را در افزایش نفوذ اینترنت در میان اعضای خانواده برجای میگذارند. دولت آمریکا با استناد به نتایج این مطالعات میکوشد که نقش زنان را در فضای مجازی بیشتر کرده و حضور آنها را در این عرصه تثبیت کند.
اگرچه این روزها زنان توانستهاند میزان مهارت خود را در استفاده از کامپیوتر و اینترنت بالا ببرند، اما نتایج بررسيها نشان میدهد که این افراد همچنان باید به تلاشهای خود ادامه دهند تا در آینده حضور پررنگتری داشته باشند. در حالی که 12 درصد مردان بر این باورند که میتوانند یک سایت اینترنت را بهصورت کامل راهاندازی کنند، تنها سه درصد زنان این توانایی را در خود دیدهاند. در این میان، زمانی که 35 درصد مردان دانشجو اعتراف کردهاند که هیچ دانشی در مورد راهاندازی سایتهای اینترنتی نداشتهاند، 68 درصد زنان هم گفتهاند که هیچ چیز در این زمینه نمیدانند. 59 درصد مردان و 46 درصد از کل زنانی که در این بررسی شرکت کرده بودند، اعلام کردند که مهارت بسیار زیادی در استفاده از نرمافزارهای واژهپرداز دارند و در کل، دو درصد مردان و شش درصد زنان دانشجو هم گفتهاند که اصلا هیچ مهارتی در اینترنت و کامپیوتر ندارند.
اگرچه ممکن است این آمارها درصد استفاده زنان از کامپیوتر و اینترنت را کمتر از مردان نشان دهد، در کل بیانگر این مسئله است که در سالهای اخیر میزان تمایل خانمها برای حضور در فضای مجازی به میزان زیادی افزایش پیدا کرده و بر این اساس کارشناسان آینده درخشانی را برای حضور زنان در فضای مجازی پیشبینی میکنند. در این مطالعات مشخص شده که خانمها بهترتیب دوست دارند که مرورگرهای اینترنتی، سرویسهای پست الکترونیکی و سرویس وپ را مورد استفاده قرار دهند.
زنان و آموزشهای اینترنتی
پیشرفتهای علمی و فناوری و توسعه دانش در زمینههای مختلف باعث شده تا زنان و مردان نگاه یکسانی را نسبت به دورههای آموزشی نداشته باشند. در حالی که زنان بیشتر بر در دسترس بودن دورههای آموزشی تاکید میکنند، مردان بهطور معمول به کیفیت این قبیل کلاسها توجه دارند. گزارشی که برای تاثیر فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش منتشر شده، نشان داده است که هر دو گروه خانمها و آقایان بر این باورند که فناوری اطلاعات دورههای آموزشی را در هر سطحی در اختیار آنها قرار داده و کیفیت این کلاسها را بالا میبرد. هر دوی این گروهها معتقدند که اگر فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش وارد نمیشد، هرگز افراد نمیتوانستند در سطح امروزی پیشرفت کنند و بهسادگی نتایج حاصل از مطالعات جهانی را در اختیار داشته باشند. این افراد دید مثبتی نسبت به کتابخانههای آنلاین دارند و آنها را بهعنوان عنصر اصلی و جدانشدنی آموزش مجازی میدانند.
با توجه به اینکه کیفیت دورههای آموزشی برای مردان و در دسترس بودن این دورهها برای زنان مهمترین مسئله محسوب میشود، کارشناسان موفق شدهاند که علت این موضوع را دریابند. دانشجویان زن معمولا سعی میکنند که در کنار آموزش، امنیت را نیز داشته باشند که دورههای آموزش مجازی میتواند این مشکل را برای آنها حل کند.
زنان و فناوری
امروزه زنان بیش از گذشته از فناوریهای موجود استفاده میکنند. آنها در جوامع توسعهیافته بیش از مردان از طریق اینترنت خرید میکنند و به کمک ابزارهای مجازی زندگی روزانه خود را کنترل میکنند. به هر حال با وجود اینکه روزبهروز بر تعداد زنانی که از اینترنت استفاده میکنند افزوده میشود، تعداد کمتری از آنها به گذران دورههای فناوری در دانشگاهها میپردازند. یکی از عوامل اصلی در کاهش تمایل زنان برای گذراندن دورههای تکنولوژیک تصویر بدی است که از فناوری در ذهن آنها ایجاد شده است. بیشتر آنها فکر میکنند که فناوری خستهکننده است، بازده مناسبی در زندگی نخواهد داشت و آنها را از اجتماع جدا خواهد کرد.
باید توجه داشت که حقیقت با این تصورات شخصی متفاوت است. امروزه بسیاری از افرادی که تحصیلات دانشگاهی داشتهاند به انجام کارهایی نظیر طراحی سایتهای اینترنتی، مهندسی، برنامهنویسی برای بازیهای کامپیوتری، ساخت تصاویر سهبعدی و... مشغول هستند که این امر نشان میدهد آنها از جامعه بریده نشدهاند. آنچه که زنان در دانشگاهها میآموزند میتواند در ساماندهی خانه، محل کار و تمام جهان مفید واقع شود.
دولت بریتانیا این روزها میکوشد با افزایش سرمایهگذاریهای خود در بخش فناوری، بیش از پیش زنان را در این فرآیند دخیل کند. گزارشهای بهدست آمده نشان میدهد، در سال 2001 میلادی تعداد کاشناسان فناوری اطلاعات زن در بریتانیا از 26 به 18 درصد کاهش یافت، اما سرمایهگذاریهای دولت در سالهای بعد موجب شد تا این روند سیر صعودی خود را دنبال کند.
امروزه برخی کارشناسان ادعا میکنند که شرکتهای کامپیوتری و الکترونیکی بیشتر محصولات خود را برای مردان تولید میکنند اما گفته میشود که گردانندگان این مراکز تولیدی این روزها سیاستهای خود را تغییر دادهاند و با سنجش نیاز خانمها، بیش از گذشته برای آنها دستگاههای جدید الکترونیکی میسازند. در چند سال پیش تمایل زنان برای خرید دستگاههای جدید فناوری بسیار کم بود که این مسئله بیشتر به کوتاهی مراکز تولیدکننده برمیگشت، اما این روزها کارخانهها با ساخت وسایل اختصاصی برای خانمها موفق شدهاند که توجه آنها را نیز بهسمت خود جلب کنند.
در حال حاضر کامپیوترهای خانگی مهمترین وسیله اتصال به اینترنت برای خانمها محسوب میشود. در این میان خرید برای تعطیلات کریسمس بیش از هرچیز دیگری آنها را تشویق میکند که به سراغ اینترنت بروند. 25 درصد زنان از ترس مشکلات امنیتی معمولا وارد اینترنت نمیشوند و در این میان تنها چهار درصد اعلام کردهاند که پس از ورود به دنیای سایبر با مشکلات امنیتی مواجه شدهاند. 18 درصد زنان هم معتقدند که مهارت کافی را برای استفاده از ابزارهای اینترنتی ندارند و بههمین خاطر سراغ این قبیل فضاها نمیروند.
یک بررسی جدید نشان میدهد، این روزها زنان بریتانیایی بیش از مردان این کشور اینترنت و ابزارهای وابسته به آن را بهکار میبرند. مطالعاتی که توسط موسسه تحقیقاتی NetValue انجام شده، نشان میدهد، طی ماه مه 8/5 میلیون زن بریتانیایی از اینترنت استفاده کردهاند که این رقم رشد 30 درصدی یا 8/1 میلیون نفری را نسبت به ماههای آغازین از سال جاری نشان میدهد. در طول این ماه هر یک از زنان بهطور میانگین 462 دقیقه را در اینترنت بهسر برده که این رقم برای مردان تنها 414 دقیقه محاسبه شده است. با وجود آمارهای یاد شده گفته میشود که اشتیاق مردان برای حضور در اینترنت بیش از زنان است، اما سایتهایی که بهطور اختصاصی برای خانمها طراحی شده، باعث شده تا این افراد حضورشان در اینترنت پررنگتر احساس شود.
به گزارش مرکز NetValue، زنان بریتانیایی در ماه مه از 412 صفحه اینترنتی بهصورت جداگانه دیدن کردهاند که در مقابل هر یک از مردان فقط به 347 صفحه سر زدهاند. اینطور که گفته میشود، سایتهای اختصاصی برای زنان روزبهروز محبوبتر میشوند، بهطوری که در مدت یاد شده 7/7 درصد از تمام کاربران خانگی بریتانیا دستکم یک بار سراغ این سایتها رفتهاند
امروزه ما شاهد حضور پررنگ و فعال زنان در رشتههای علمی هستیم و اینطور که آمار نشان میدهد، طی 10 سال گذشته میزان حضور زنان در علم و فناوری تا 70 درصد افزایش یافته است. بهعبارت دیگر، در حال حاضر زنان 15 درصد کل مهندسان آمریکا را تشکیل میدهند که این رقم پس از 40 سال تلاش حاصل شده است.
IT و زنان
اگرچه در زمینه فناوری اطلاعات و کامپیوتر نیز فرصت کافی برای رشد و تعالی به زنان داده نشده، امروزه دیده میشود که این قشر از افراد نیز توانستهاند حضور خود را در این عرصه تثبیت کنند.
برای آنکه حق این زنان در توسعه و پیشرفت علم و فناوری از بین نرود، مجلس سنای آمریکا قانونی را به تصویب رسانده که طی آن تمامی مراکز تحقیقاتی آمریکا در زمینه فناوری اطلاعات موظفند از این افراد در برنامههای خود استفاده کنند. این امر موجب شده تا در طول یک دهه گذشته بسیاری از جوایز بهترین دستاوردهای فناوری به زنان اختصاص یابد و به این وسیله حضوری پررنگتر از آنها در فناوری اطلاعات احساس شود. اینطور که نتایج تحقیقات پیشین نشان داده، در سال 1999 تنها 4/14 درصد کارمندانی که در زمینه فناوری اطلاعات کار میکردند زن بودهاند که این رقم برای سالهای 1991 تا 1996 فقط دو درصد گزارش شده است. آنچه که هماکنون از مراکز رسمی و دولتی آمریکا بهگوش میرسد نشان میدهد که در حال حاضر 17 درصد کل فعالان فناوری اطلاعات و ارتباطات این کشور را زنان تشکیل دادهاند. اگرچه نقش زنان در این حوزه طی سالهای اخیر به میزان زیادی افزایش یافته، میزان حضور این افراد همچنان به سطح دانش آنها از کامپیوتر و علوم مرتبط بستگی داشته است.
محققان در بررسیهای جدید خود دریافتهاند که بیشتر دختران تمایل چندانی برای حضور در رشتههای مرتبط به فناوری اطلاعات و کامپیوتر ندارند که البته این وضعیت بیشتر در بین دختران دوره متوسطه دیده میشود. کشف راههای جدید برای افزایش تمایل دختران به فناوری اطلاعات و بالا بردن میزان دانش آنها در این زمینه نکته مهمی است که همه مسؤولان باید به آن توجه کنند.
بر اساس آمارهای موجود، در حالی که بین سالهای 95-1994 تنها 42 درصد از محصلان دختر دوره متوسطه تمایل داشتهاند در دورههای آموزشی فناوری شرکت کنند، این رقم برای سالهای 97-1996 به 3/42 درصد رسیده است. با توجه به اینکه برای شرکت در کلاسهای کامپیوتر نیز آمارهای مشابهی منتشر شده، کارشناسان دریافتهاند که تمایل مردان به این قبیل مباحث بیشتر است.
بررسیهای جدیدی که توسط موسسه تحقیقاتی British Columbia انجام شده، نشان میدهد که ارقام و آمارهای یاده شده پس از پایان دهه 1990 تغییرات فراوانی کرده است. با وجود اینکه گفته شده بود دختران تمایل چندانی به شرکت در کلاسهای آموزشی فناوری ندارند، این روزها دیده میشود که در برخی مواقع حضور این افراد از مردان هم پررنگتر است.
باید توجه داشت که عامل اصلی در بروز تفاوتهای مشهود بین زنان و مردان در میزان علاقهمندی آنها به کامپیوتر، مربوط به نرمافزارها و بهخصوص بازیهای کامپیوتری میشود. اگر کمی دقیقتر بازیهای کامپیوتری را از زمان ظهورشان تا امروز بررسی کنیم، درخواهیم یافت که شخصیتهای زن در بازیهای کامپیوتری معمولا ضعیفتر بوده است، این امر موجب شده تا به مرور زمان این قشر از افراد در انجام بازیهای کامپیوتری ضعیفتر باشند. همچنین گفته میشود که نرمافزارهای آموزشی نیز بیشتر با هدف جلب رضایت مردان ساخته شدهاند. یک بررسی نشان میدهد که شکل ظاهری نرمافزارهای آموزشی و مباحث مطرح شده در آن بیشتر با ساختار روحی مردان هماهنگ است.
محققان دریافتهاند، در حال حاضر بیشتر کاربران خانگی را مردان تشکیل میدهند و در مقابل، پسرها معمولا بیشتر از دخترها از کامپیوتر و برنامههای آن استفاده میکنند. در مدرسه نیز، درسهای مربوط به فناوری و کامپیوتر بیشتر توسط مردان تدریس میشود. مطالعهای که ظرف دو سال در 13 کلاس از مدارس دوره متوسطه آمریکا انجام شده نشان میدهد که بیشتر کلاسهای کامپیوتری آنها توسط مردان تدریس شده است. در دانشگاهها فقط 4/16 درصد از کلاسهای مربوط به فناوری توسط زنان تدریس میشده است.
اینترنت و زنان
دولت کانادا بر پایه تحقیقات و بررسيهای جامع خود اعلام کرده، در سال 2002 میلادی 12 میلیون زن خانهدار در این کشور بهسر میبردهاند که از این میزان 2/7 میلیون نفر بهطور مستمر از اینترنت استفاده میکردهاند. این افراد سعی میکردند که از محل کار، منزل، مراکز آموزشی، کتابخانههای عمومی و دیگر اماکن موجود به اینترنت متصل شوند. در این گزارش آمده، در سال 2000 تنها 51 درصد از زنان خانهدار کانادایی به اینترنت دسترسی داشتهاند، اما ظرف یک سال این رقم به 60 درصد رسیده است که در این میان 75/2 میلیون نفر روزانه از اینترنت برای تحصیلات عالی و شرکت در دورههای آموزشی استفاده میکنند. مسایلی نظیر جستوجو در سایتها، گذراندن دورههای آموزشی، انجام کارهای اداری و... مهمترین اهداف زنان برای ورود به دنیای مجازی بوده است. اینطور که گفته میشود، در سال 2001 بیش از 12 درصد زنان کانادایی که وارد اینترنت شده بودند توانستند با موفقیت دورههای آموزشی آنلاین خود را به اتمام برسانند.
در حالی که حاکمیت اینترنت برای سالهای طولانی در دستان دولت آمریکا بود، کارشناسان دریافته بودند که بیشتر قوانین برای اداره فضای مجازی توسط مردان تعیین میشود و زنان در این عرصه نقش کمرنگتری دارند. با این وجود موسسه تحقیقاتی Reinen and Plomp بهتازگی بررسیهایی را انجام داده که نتایج جالبی در پی داشته است. در پایان این بررسیها مشخص شده که بخش عظیمی از تصمیمگیریهای کلان برای اینترنت این روزها توسط زنان انجام میشود. در این میان چون زنان در خانوادهها نقش اصلی تربیت کودکان را برعهده دارند، بیشتر تاثیر را در افزایش نفوذ اینترنت در میان اعضای خانواده برجای میگذارند. دولت آمریکا با استناد به نتایج این مطالعات میکوشد که نقش زنان را در فضای مجازی بیشتر کرده و حضور آنها را در این عرصه تثبیت کند.
اگرچه این روزها زنان توانستهاند میزان مهارت خود را در استفاده از کامپیوتر و اینترنت بالا ببرند، اما نتایج بررسيها نشان میدهد که این افراد همچنان باید به تلاشهای خود ادامه دهند تا در آینده حضور پررنگتری داشته باشند. در حالی که 12 درصد مردان بر این باورند که میتوانند یک سایت اینترنت را بهصورت کامل راهاندازی کنند، تنها سه درصد زنان این توانایی را در خود دیدهاند. در این میان، زمانی که 35 درصد مردان دانشجو اعتراف کردهاند که هیچ دانشی در مورد راهاندازی سایتهای اینترنتی نداشتهاند، 68 درصد زنان هم گفتهاند که هیچ چیز در این زمینه نمیدانند. 59 درصد مردان و 46 درصد از کل زنانی که در این بررسی شرکت کرده بودند، اعلام کردند که مهارت بسیار زیادی در استفاده از نرمافزارهای واژهپرداز دارند و در کل، دو درصد مردان و شش درصد زنان دانشجو هم گفتهاند که اصلا هیچ مهارتی در اینترنت و کامپیوتر ندارند.
اگرچه ممکن است این آمارها درصد استفاده زنان از کامپیوتر و اینترنت را کمتر از مردان نشان دهد، در کل بیانگر این مسئله است که در سالهای اخیر میزان تمایل خانمها برای حضور در فضای مجازی به میزان زیادی افزایش پیدا کرده و بر این اساس کارشناسان آینده درخشانی را برای حضور زنان در فضای مجازی پیشبینی میکنند. در این مطالعات مشخص شده که خانمها بهترتیب دوست دارند که مرورگرهای اینترنتی، سرویسهای پست الکترونیکی و سرویس وپ را مورد استفاده قرار دهند.
زنان و آموزشهای اینترنتی
پیشرفتهای علمی و فناوری و توسعه دانش در زمینههای مختلف باعث شده تا زنان و مردان نگاه یکسانی را نسبت به دورههای آموزشی نداشته باشند. در حالی که زنان بیشتر بر در دسترس بودن دورههای آموزشی تاکید میکنند، مردان بهطور معمول به کیفیت این قبیل کلاسها توجه دارند. گزارشی که برای تاثیر فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش منتشر شده، نشان داده است که هر دو گروه خانمها و آقایان بر این باورند که فناوری اطلاعات دورههای آموزشی را در هر سطحی در اختیار آنها قرار داده و کیفیت این کلاسها را بالا میبرد. هر دوی این گروهها معتقدند که اگر فناوری اطلاعات در آموزش و پرورش وارد نمیشد، هرگز افراد نمیتوانستند در سطح امروزی پیشرفت کنند و بهسادگی نتایج حاصل از مطالعات جهانی را در اختیار داشته باشند. این افراد دید مثبتی نسبت به کتابخانههای آنلاین دارند و آنها را بهعنوان عنصر اصلی و جدانشدنی آموزش مجازی میدانند.
با توجه به اینکه کیفیت دورههای آموزشی برای مردان و در دسترس بودن این دورهها برای زنان مهمترین مسئله محسوب میشود، کارشناسان موفق شدهاند که علت این موضوع را دریابند. دانشجویان زن معمولا سعی میکنند که در کنار آموزش، امنیت را نیز داشته باشند که دورههای آموزش مجازی میتواند این مشکل را برای آنها حل کند.
زنان و فناوری
امروزه زنان بیش از گذشته از فناوریهای موجود استفاده میکنند. آنها در جوامع توسعهیافته بیش از مردان از طریق اینترنت خرید میکنند و به کمک ابزارهای مجازی زندگی روزانه خود را کنترل میکنند. به هر حال با وجود اینکه روزبهروز بر تعداد زنانی که از اینترنت استفاده میکنند افزوده میشود، تعداد کمتری از آنها به گذران دورههای فناوری در دانشگاهها میپردازند. یکی از عوامل اصلی در کاهش تمایل زنان برای گذراندن دورههای تکنولوژیک تصویر بدی است که از فناوری در ذهن آنها ایجاد شده است. بیشتر آنها فکر میکنند که فناوری خستهکننده است، بازده مناسبی در زندگی نخواهد داشت و آنها را از اجتماع جدا خواهد کرد.
باید توجه داشت که حقیقت با این تصورات شخصی متفاوت است. امروزه بسیاری از افرادی که تحصیلات دانشگاهی داشتهاند به انجام کارهایی نظیر طراحی سایتهای اینترنتی، مهندسی، برنامهنویسی برای بازیهای کامپیوتری، ساخت تصاویر سهبعدی و... مشغول هستند که این امر نشان میدهد آنها از جامعه بریده نشدهاند. آنچه که زنان در دانشگاهها میآموزند میتواند در ساماندهی خانه، محل کار و تمام جهان مفید واقع شود.
دولت بریتانیا این روزها میکوشد با افزایش سرمایهگذاریهای خود در بخش فناوری، بیش از پیش زنان را در این فرآیند دخیل کند. گزارشهای بهدست آمده نشان میدهد، در سال 2001 میلادی تعداد کاشناسان فناوری اطلاعات زن در بریتانیا از 26 به 18 درصد کاهش یافت، اما سرمایهگذاریهای دولت در سالهای بعد موجب شد تا این روند سیر صعودی خود را دنبال کند.
امروزه برخی کارشناسان ادعا میکنند که شرکتهای کامپیوتری و الکترونیکی بیشتر محصولات خود را برای مردان تولید میکنند اما گفته میشود که گردانندگان این مراکز تولیدی این روزها سیاستهای خود را تغییر دادهاند و با سنجش نیاز خانمها، بیش از گذشته برای آنها دستگاههای جدید الکترونیکی میسازند. در چند سال پیش تمایل زنان برای خرید دستگاههای جدید فناوری بسیار کم بود که این مسئله بیشتر به کوتاهی مراکز تولیدکننده برمیگشت، اما این روزها کارخانهها با ساخت وسایل اختصاصی برای خانمها موفق شدهاند که توجه آنها را نیز بهسمت خود جلب کنند.
در حال حاضر کامپیوترهای خانگی مهمترین وسیله اتصال به اینترنت برای خانمها محسوب میشود. در این میان خرید برای تعطیلات کریسمس بیش از هرچیز دیگری آنها را تشویق میکند که به سراغ اینترنت بروند. 25 درصد زنان از ترس مشکلات امنیتی معمولا وارد اینترنت نمیشوند و در این میان تنها چهار درصد اعلام کردهاند که پس از ورود به دنیای سایبر با مشکلات امنیتی مواجه شدهاند. 18 درصد زنان هم معتقدند که مهارت کافی را برای استفاده از ابزارهای اینترنتی ندارند و بههمین خاطر سراغ این قبیل فضاها نمیروند.
یک بررسی جدید نشان میدهد، این روزها زنان بریتانیایی بیش از مردان این کشور اینترنت و ابزارهای وابسته به آن را بهکار میبرند. مطالعاتی که توسط موسسه تحقیقاتی NetValue انجام شده، نشان میدهد، طی ماه مه 8/5 میلیون زن بریتانیایی از اینترنت استفاده کردهاند که این رقم رشد 30 درصدی یا 8/1 میلیون نفری را نسبت به ماههای آغازین از سال جاری نشان میدهد. در طول این ماه هر یک از زنان بهطور میانگین 462 دقیقه را در اینترنت بهسر برده که این رقم برای مردان تنها 414 دقیقه محاسبه شده است. با وجود آمارهای یاد شده گفته میشود که اشتیاق مردان برای حضور در اینترنت بیش از زنان است، اما سایتهایی که بهطور اختصاصی برای خانمها طراحی شده، باعث شده تا این افراد حضورشان در اینترنت پررنگتر احساس شود.
به گزارش مرکز NetValue، زنان بریتانیایی در ماه مه از 412 صفحه اینترنتی بهصورت جداگانه دیدن کردهاند که در مقابل هر یک از مردان فقط به 347 صفحه سر زدهاند. اینطور که گفته میشود، سایتهای اختصاصی برای زنان روزبهروز محبوبتر میشوند، بهطوری که در مدت یاد شده 7/7 درصد از تمام کاربران خانگی بریتانیا دستکم یک بار سراغ این سایتها رفتهاند
کتاب در دست جناب آقای جهانشاهي
جناب آقای امید جهانشاهی کتاب مديريت استراتژيك در شركتهاي رسانه اي را در دست ترجمه دارند. برای ایشان آرزوی موفقیت و سربلندی دارم.
امید خان موفق باشید
امید خان موفق باشید
Friday, January 19, 2007
تبریک به دکتر امید مسعودی
به گزارش خبرگزاری فارس رئيس مؤسسه عالي سوره گفت: اين مؤسسه، براساس قول رئيسجمهور و وزير علوم، مصادف با ايام مبارك دهه فجر، حلاوت تبديل خود به دانشگاه را خواهد چشيد. روشن در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري فارس اظهارداشت: مؤسسه عالي (دانشگاه) سوره به لحاظ قانوني، كليه شرايط و امكانات براي تبديل خود دانشگاه را دارا است و با موافقتهاي به عمل آمده و كسب مجوزهاي لازم در اين خصوص از سوي شوراي عالي گسترش دانشگاهها و كميسيونهاي مربوطه، به ياري خدا و مساعدت نهايي مسئولان به زودي به دانشگاه تبديل ميشود.
وي اضافه كرد: اين مؤسسه در حال حاضر داراي 4 دانشكده هنر، معماري، مديريت و علوم ارتباطات است كه هريك به ارائه چندين رشته ميپردازند كه به اين ترتيب سوره از حداقلهاي قانوني لازم براي تبديل شدن به دانشگاه نيز (ارائه 4 رشته در مقطع كارشناسي ارشد) فراتر عمل كرده است.
رئيس مؤسسه عالي سوره گفت: اين مؤسسه در 30 بهمن سال جاري چهارمين دانشكده خود را با عنوان علوم ارتباطات واقع در خيابان طالقاني را رسماً افتتاح ميكند كه در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا به جذب دانشجود خواهد پرداخت.
وي افزود: دانشكده علوم ارتباطات در دو رشته تبليغ و ارتباطات فرهنگي و مديريت رسانه به جذب دانشجو در مقاطع كارشناسي ارشد از طريق سازمان سنجش ميپردازد كه تا فردا (30 دي) نيز مهلت داوطلبان مجاز براي ثبتنام اينترنتي (www.sanjesh.org) به پايان ميرسد.
روشن گفت: اين دانشكده با قرارداد همكاري كه با دانشگاه امام صادق(ع) داشتهايم و همچنين رايزنيهايي كه با اساتيد دانشگاههاي علامه طباطبايي، تهران و صدا و سيما شده، از وجود بهترين اساتيد دانشگاهي در حوزه علوم ارتباطات برخوردار خواهد شد.
وي از جمله امكانات مستقر در اين دانشكده به كارگاههاي آموزشي، لابراتور زبان و امكان دسترسي دانشجويان به شبكههاي ماهوارهاي اشاره كرد.
رئيس مؤسسه (دانشگاه) سوره افزود: براي اين دانشكده سايت اينترنتي و همچنين امكانات كتابخانهاي مناسب تدارك ديده شده كه به اين ترتيب، دانشكده مذكور به عنوان نخستين دانشكده ارتباطي ـ تبليغي كشور، از امكانات ويژهاي در اين حوزه برخوردار است.
وي يادآور شد: از بزرگترين مزاياي دانشكده علوم ارتباطات سوره، استقرار پژوهشكده حضرت امام باقر(ع) از قم در اين دانشكده خواهد بود كه بر اين اساس براي انجام تحقيقات دانشگاهي در حوزه ارتباطات، فرصت عالي فراهم ميشود.
روشن همچنين از جذب دانشجويان در آزمون تحصيلات تكميلي 86 در رشته حقوق رسانه خبرداد و افزود: ما در تلاش هستيم تا با ايجاد اين رشته در دانشكده علوم ارتباطات به تربيت كارشناس جهت حضور در دادگاههاي مطبوعاتي اقدام كنيم.
وي با تاكيد بر عزم موسسه عالي سوره براي توسعه فعاليتهاي خود پس از تبديل به دانشگاه گفت: اين موسسه (دانشگاه) در حال حاضر علاوه بر واحدهاي مستقر در تهران، داراي 3 واحد در شهرستانهاي اردبيل ، اصفهان و شيراز است.
رئيس مؤسسه عالي سوره به واحدهاي فعال اين مؤسسه در تهران اشاره كرد و افزود: دانشكده معماري اين مؤسسه (واقع در خيابان ويلا) داراي 6 يا 7 رشته است كه 2 رشته اساسي آن مهندسي معماري (رياضي) و معماري داخلي (هنر) هستند.
وي اضافه كرد: دانشكده هنر اين مؤسسه در 6 رشته در كارشناسي ارشد به جذب دانشجو اقدام ميكند كه موافقتهاي لازم را براي ارائه 2 رشته جديد، كسب كرده است.
روشن اضافه كرد: واحد مستقر در خيابان آزادي اين دانشگاه نيز در گروههاي كارشناسي گرافيك، نقاشي، تئاتر، سينما، مديريت فرهنگي و صنايع دستي به جذب دانشجو ميپردازد.
وي با ترسيم آيندهاي روشن از اين دانشگاه و دانشكدههاي مربوطه به خصوص دانشكده علوم ارتباطات، اميد علي مسعودي را به عنوان سرپرست دانشكده اخير، معرفي كرد.
مسعودي نيز در گفتوگو با فارس به تبيين اهميت ايجاد چنين دانشكدهاي كه با همگرايي اساتيد حوزه ارتباطات شكل گرفته پرداخت و افزود: گرچه انقلاب اسلامي ايران از ابتدا يك انقلاب مذهبي، فرهنگي و تبليغي بود ولي تاكنون فاقد يك دانشگاه تبليغات و ارتباطات بوده، لذا اساتيد اين حوزه، در ايجاد دانشكده علوم ارتباطات به عنوان نخستين گام در اين مسير، بايكديگر همقدم شدند كه به ياري خدا در 30 بهمن شاهد افتتاح رسمي آن خواهيم بود.
وي بر ضرورت تحقق چشمانداز 20 ساله كشور تأكيد و گفت: اين چشمانداز و برنامه 5 ساله توسعه، طوري ترسيم شده كه ما را به سمت دانايي و علم ببرد و در اين راستا، ارتباطات از سهم به سزايي برخوردار است.
سرپرست دانشكده علوم ارتباطات سوره افزود: در اين راستا، لزوم فراگيري اصول ارتباطي توسط مديران، گذراندن دورههاي دانشگاهي و آموزشي كوتاه مدت توسط كارشناسان در حوزهها و مقاطع مختلف، ضرورت ايجاد چنين دانشكدهاي را لازم كرد.
وي جذب دانشجو در رشتههاي مديريت رسانه و تبليغ و ارتباطات فرهنگي و در آينده حقوق رسانه از طريق دانشكده علوم ارتباطات سوره را از حركتهاي مهم و تأثيرگذار در حوزه ارتباطات دانست.
مسعودي به سرفصلهاي درسي در رشته مديريت رسانه اشاره كرد و افزود: از آن جا كه اين رشته نخستين بار توسط دانشكده صدا و سيما ارائه شده، لذا ما سعي كرديم مبتني بر همان سرفصلهاي درسي و تقريباً همان اساتيد عمل كنيم.
وي در خصوص سرفصلهاي درسي رشته تبليغ و ارتباطات فرهنگي گفت: اين رشته كه براي نخستين بار توسط دانشكده علوم ارتباطات در مقطع كارشناسي ارشد ارائه ميشود.
سرپرست دانشكده علوم ارتباطات افزود: پذيرفته شدگان از ساير رشتهها در اين رشته نيز علاوه بر واحدهاي مذكور، حداكثر 18 واحد نيز به عنوان پيش نياز ميگذرانند.
سرپرست دانشكده علوم ارتباطات، با توجه به تلاش اين دانشكده براي برخورداري از جامعترين كتابخانه در حوزه ارتباطات گفت: براي تجهيز اين كتابخانه سعي ما بر اين است تا آرشيوي از كتابهاي ناياب و كم ياب ارتباطي ـ تبليغي تشكيل دهيم كه در اين خصوص پذيراي كتابهاي اهدايي نيز به نام خود افراد هستيم.
وي اضافه كرد: اين مؤسسه در حال حاضر داراي 4 دانشكده هنر، معماري، مديريت و علوم ارتباطات است كه هريك به ارائه چندين رشته ميپردازند كه به اين ترتيب سوره از حداقلهاي قانوني لازم براي تبديل شدن به دانشگاه نيز (ارائه 4 رشته در مقطع كارشناسي ارشد) فراتر عمل كرده است.
رئيس مؤسسه عالي سوره گفت: اين مؤسسه در 30 بهمن سال جاري چهارمين دانشكده خود را با عنوان علوم ارتباطات واقع در خيابان طالقاني را رسماً افتتاح ميكند كه در مقاطع كارشناسي ارشد و دكترا به جذب دانشجود خواهد پرداخت.
وي افزود: دانشكده علوم ارتباطات در دو رشته تبليغ و ارتباطات فرهنگي و مديريت رسانه به جذب دانشجو در مقاطع كارشناسي ارشد از طريق سازمان سنجش ميپردازد كه تا فردا (30 دي) نيز مهلت داوطلبان مجاز براي ثبتنام اينترنتي (www.sanjesh.org) به پايان ميرسد.
روشن گفت: اين دانشكده با قرارداد همكاري كه با دانشگاه امام صادق(ع) داشتهايم و همچنين رايزنيهايي كه با اساتيد دانشگاههاي علامه طباطبايي، تهران و صدا و سيما شده، از وجود بهترين اساتيد دانشگاهي در حوزه علوم ارتباطات برخوردار خواهد شد.
وي از جمله امكانات مستقر در اين دانشكده به كارگاههاي آموزشي، لابراتور زبان و امكان دسترسي دانشجويان به شبكههاي ماهوارهاي اشاره كرد.
رئيس مؤسسه (دانشگاه) سوره افزود: براي اين دانشكده سايت اينترنتي و همچنين امكانات كتابخانهاي مناسب تدارك ديده شده كه به اين ترتيب، دانشكده مذكور به عنوان نخستين دانشكده ارتباطي ـ تبليغي كشور، از امكانات ويژهاي در اين حوزه برخوردار است.
وي يادآور شد: از بزرگترين مزاياي دانشكده علوم ارتباطات سوره، استقرار پژوهشكده حضرت امام باقر(ع) از قم در اين دانشكده خواهد بود كه بر اين اساس براي انجام تحقيقات دانشگاهي در حوزه ارتباطات، فرصت عالي فراهم ميشود.
روشن همچنين از جذب دانشجويان در آزمون تحصيلات تكميلي 86 در رشته حقوق رسانه خبرداد و افزود: ما در تلاش هستيم تا با ايجاد اين رشته در دانشكده علوم ارتباطات به تربيت كارشناس جهت حضور در دادگاههاي مطبوعاتي اقدام كنيم.
وي با تاكيد بر عزم موسسه عالي سوره براي توسعه فعاليتهاي خود پس از تبديل به دانشگاه گفت: اين موسسه (دانشگاه) در حال حاضر علاوه بر واحدهاي مستقر در تهران، داراي 3 واحد در شهرستانهاي اردبيل ، اصفهان و شيراز است.
رئيس مؤسسه عالي سوره به واحدهاي فعال اين مؤسسه در تهران اشاره كرد و افزود: دانشكده معماري اين مؤسسه (واقع در خيابان ويلا) داراي 6 يا 7 رشته است كه 2 رشته اساسي آن مهندسي معماري (رياضي) و معماري داخلي (هنر) هستند.
وي اضافه كرد: دانشكده هنر اين مؤسسه در 6 رشته در كارشناسي ارشد به جذب دانشجو اقدام ميكند كه موافقتهاي لازم را براي ارائه 2 رشته جديد، كسب كرده است.
روشن اضافه كرد: واحد مستقر در خيابان آزادي اين دانشگاه نيز در گروههاي كارشناسي گرافيك، نقاشي، تئاتر، سينما، مديريت فرهنگي و صنايع دستي به جذب دانشجو ميپردازد.
وي با ترسيم آيندهاي روشن از اين دانشگاه و دانشكدههاي مربوطه به خصوص دانشكده علوم ارتباطات، اميد علي مسعودي را به عنوان سرپرست دانشكده اخير، معرفي كرد.
مسعودي نيز در گفتوگو با فارس به تبيين اهميت ايجاد چنين دانشكدهاي كه با همگرايي اساتيد حوزه ارتباطات شكل گرفته پرداخت و افزود: گرچه انقلاب اسلامي ايران از ابتدا يك انقلاب مذهبي، فرهنگي و تبليغي بود ولي تاكنون فاقد يك دانشگاه تبليغات و ارتباطات بوده، لذا اساتيد اين حوزه، در ايجاد دانشكده علوم ارتباطات به عنوان نخستين گام در اين مسير، بايكديگر همقدم شدند كه به ياري خدا در 30 بهمن شاهد افتتاح رسمي آن خواهيم بود.
وي بر ضرورت تحقق چشمانداز 20 ساله كشور تأكيد و گفت: اين چشمانداز و برنامه 5 ساله توسعه، طوري ترسيم شده كه ما را به سمت دانايي و علم ببرد و در اين راستا، ارتباطات از سهم به سزايي برخوردار است.
سرپرست دانشكده علوم ارتباطات سوره افزود: در اين راستا، لزوم فراگيري اصول ارتباطي توسط مديران، گذراندن دورههاي دانشگاهي و آموزشي كوتاه مدت توسط كارشناسان در حوزهها و مقاطع مختلف، ضرورت ايجاد چنين دانشكدهاي را لازم كرد.
وي جذب دانشجو در رشتههاي مديريت رسانه و تبليغ و ارتباطات فرهنگي و در آينده حقوق رسانه از طريق دانشكده علوم ارتباطات سوره را از حركتهاي مهم و تأثيرگذار در حوزه ارتباطات دانست.
مسعودي به سرفصلهاي درسي در رشته مديريت رسانه اشاره كرد و افزود: از آن جا كه اين رشته نخستين بار توسط دانشكده صدا و سيما ارائه شده، لذا ما سعي كرديم مبتني بر همان سرفصلهاي درسي و تقريباً همان اساتيد عمل كنيم.
وي در خصوص سرفصلهاي درسي رشته تبليغ و ارتباطات فرهنگي گفت: اين رشته كه براي نخستين بار توسط دانشكده علوم ارتباطات در مقطع كارشناسي ارشد ارائه ميشود.
سرپرست دانشكده علوم ارتباطات افزود: پذيرفته شدگان از ساير رشتهها در اين رشته نيز علاوه بر واحدهاي مذكور، حداكثر 18 واحد نيز به عنوان پيش نياز ميگذرانند.
سرپرست دانشكده علوم ارتباطات، با توجه به تلاش اين دانشكده براي برخورداري از جامعترين كتابخانه در حوزه ارتباطات گفت: براي تجهيز اين كتابخانه سعي ما بر اين است تا آرشيوي از كتابهاي ناياب و كم ياب ارتباطي ـ تبليغي تشكيل دهيم كه در اين خصوص پذيراي كتابهاي اهدايي نيز به نام خود افراد هستيم.
Thursday, January 18, 2007
شكاف آموزش روزنامهنگاري و كارحرفهاي
دوست و همکار بزرگورم جناب آقای دکتر شکر خواه میزگرد آینده همشهری را چنین عنوان کرده اند:
بررسي شكاف آموزش روزنامهنگاري و كارحرفهاي در ميزگرد همشهريآنلاين با حضور دكتر سعيدرضا عاملي، دكتر هادي خانيكي و دكتر حسن نمكدوست تهراني
بررسي شكاف آموزش روزنامهنگاري و كارحرفهاي در ميزگرد همشهريآنلاين با حضور دكتر سعيدرضا عاملي، دكتر هادي خانيكي و دكتر حسن نمكدوست تهراني
Wednesday, January 17, 2007
سخن روز
امام حسین(ع):
با بخیل رفاقت نکن زیرا او آنچه را که به آن بسیار نیازمند باشی به تو نخواهد داد.
با بخیل رفاقت نکن زیرا او آنچه را که به آن بسیار نیازمند باشی به تو نخواهد داد.
عبور از خطوط قرمز به ناامنيهاي جامعه دامن ميزند
مدير مسوول روزنامهي حمايت معتقد است: رعايت نشدن خطوط قرمز گاهي اوقات باعث ميشود كه اطلاعات در اختيار ديگران قرار بگيرد و گاهي نيز با عبور از خطوط قرمز به ناامنيهاي اجتماعي دامن زده شود. ادامه
شخصیت و امضا
کساني که به طرف عقربهاي ساعت امضاء ميكنند انسانهاي منطقي هستند
كساني كه بر عكس عقربههاي ساعت امضاء ميكنند دير منطق را قبول ميكنند و بيشتر غير منطقي هستند
كساني كه از خطوط عمودي استفاده ميكنند لجاجت و پافشاري در امور دارند
كساني كه از خطوط افقي استفاده ميكنند انسانهاي منظّم هستند
كساني ك با فشار امضاء ميكنند در كودكي سختي كشيدهاند
كساني كه پيچيده امضاء ميكنند شكّاك هستند
كساني كه در امضاي خود اسم و فاميل مينويسند خودشان را در فاميل برتر ميدانند
كساني كه در امضاي خود فاميل مينويسند داراي منزلت هستند
كساني كه اسمشان را مينويسند و روي اسمشان خط ميزنند شخصيت خود را نشناختهاند
كساني كه به حالت دايره و بيضي امضاء ميكنند ، كساني هستند كه ميخواهند به قله برسند
بي شک بيان مطالب افکار مختلف نشانه ي تائيد آن نمي باشد
كساني كه بر عكس عقربههاي ساعت امضاء ميكنند دير منطق را قبول ميكنند و بيشتر غير منطقي هستند
كساني كه از خطوط عمودي استفاده ميكنند لجاجت و پافشاري در امور دارند
كساني كه از خطوط افقي استفاده ميكنند انسانهاي منظّم هستند
كساني ك با فشار امضاء ميكنند در كودكي سختي كشيدهاند
كساني كه پيچيده امضاء ميكنند شكّاك هستند
كساني كه در امضاي خود اسم و فاميل مينويسند خودشان را در فاميل برتر ميدانند
كساني كه در امضاي خود فاميل مينويسند داراي منزلت هستند
كساني كه اسمشان را مينويسند و روي اسمشان خط ميزنند شخصيت خود را نشناختهاند
كساني كه به حالت دايره و بيضي امضاء ميكنند ، كساني هستند كه ميخواهند به قله برسند
بي شک بيان مطالب افکار مختلف نشانه ي تائيد آن نمي باشد
Tuesday, January 16, 2007
چگونه گـزارش خبري تلويزيونـي بسـازيـم
انتـشـارات سـروش با هـمكاري معـاونت سياسـي صـدا و سـيما كـتاب "چگونه گـزارش خبري تلويزيونـي بسـازيـم" تاليـف حسـن قربانـي را با يادداشـتي از بيژن نوباوهوطن چاپ و منتشر كردادامه
خط قرمزهاي رسانه نبايد سليقهيي و ساختگي باشند
به اعتقاد يك مدرس ارتباطات خط قرمزها در حد قانون مورد پذيرش هستند و محدوديتها بايد به صورت قانوني بر رسانهها اعمال شوند. ادامه
ضوابط و مقررات حاكم بر حرفهي روزنامهنگاري بايد پاسخگوي نيازها و مقتضيات زمان باشد
رييس دانشكدهي علوم اجتماعي دانشگاه علامه طباطبايي با اشاره به اينكه يكي از دلايل عمر شهاب گونهي مطبوعات نبود ضوابط و مقررات خاص حرفهيي است، گفت: اين فرصت تاريخي از روزنامهنگاران ما در عمل دريغ شده تا بتوانند سرنوشت زندگي خود را با اين حرفه پيوند بزنند. ادامه
خط قرمزهاي رسانه نبايد سليقهيي و ساختگي باشند
به اعتقاد يك مدرس ارتباطات خط قرمزها در حد قانون مورد پذيرش هستند و محدوديتها بايد به صورت قانوني بر رسانهها اعمال شوند. ادامه
Monday, January 15, 2007
یادی از سهراب سپهری
اهل كاشانم
روزگارم بد نيست.
تكه ناني دارم ، خرده هوشي، سر سوزن ذوقي.
مادري دارم ، بهتر از برگ درخت.
دوستاني ، بهتر از آب روان.
و خدايي كه در اين نزديكي است:
لاي اين شب بوها، پاي آن كاج بلند.
روي آگاهي آب، روي قانون گياه.
من مسلمانم.
قبله ام يك گل سرخ.
جانمازم چشمه، مهرم نور.
دشت سجاده من.
من وضو با تپش پنجره ها مي گيرم.
در نمازم جريان دارد ماه ، جريان دارد طيف.
سنگ از پشت نمازم پيداست:
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتي مي خوانم
كه اذانش را باد ، گفته باد سر گلدسته سرو.
من نمازم را پي "تكبيره الاحرام" علف مي خوانم،
پي "قد قامت" موج.
كعبه ام بر لب آب ،
كعبه ام زير اقاقي هاست.
كعبه ام مثل نسيم ، مي رود باغ به باغ ، مي رود شهر به شهر.
"حجر الاسود" من روشني باغچه است.
اهل كاشانم.
پيشه ام نقاشي است:
گاه گاهي قفسي مي سازم با رنگ ، مي فروشم به شما
تا به آواز شقايق كه در آن زنداني است
دل تنهايي تان تازه شود.
چه خيالي ، چه خيالي ، ... مي دانم
پرده ام بي جان است.
خوب مي دانم ، حوض نقاشي من بي ماهي است.
اهل كاشانم
نسبم شايد برسد
به گياهي در هند، به سفالينه اي از خاك "سيلك".
نسبم شايد، به زني فاحشه در شهر بخارا برسد.
پدرم پشت دو بار آمدن چلچله ها ، پشت دو برف،
پدرم پشت دو خوابيدن در مهتابي ،
پدرم پشت زمان ها مرده است.
پدرم وقتي مرد. آسمان آبي بود،
مادرم بي خبر از خواب پريد، خواهرم زيبا شد.
پدرم وقتي مرد ، پاسبان ها همه شاعر بودند.
مرد بقال از من پرسيد : چند من خربزه مي خواهي ؟
من از او پرسيدم : دل خوش سيري چند؟
پدرم نقاشي مي كرد.
تار هم مي ساخت، تار هم مي زد.
خط خوبي هم داشت.
باغ ما در طرف سايه دانايي بود.
باغ ما جاي گره خوردن احساس و گياه،
باغ ما نقطه برخورد نگاه و قفس و آينه بود.
باغ ما شايد ، قوسي از دايره سبز سعادت بود.
ميوه كال خدا را آن روز ، مي جويدم در خواب.
آب بي فلسفه مي خوردم.
توت بي دانش مي چيدم.
تا اناري تركي برميداشت، دست فواره خواهش مي شد.
تا چلويي مي خواند، سينه از ذوق شنيدن مي سوخت.
گاه تنهايي، صورتش را به پس پنجره مي چسبانيد.
شوق مي آمد، دست در گردن حس مي انداخت.
فكر ،بازي مي كرد.
زندگي چيزي بود ، مثل يك بارش عيد، يك چنار پر سار.
زندگي در آن وقت ، صفي از نور و عروسك بود،
يك بغل آزادي بود.
زندگي در آن وقت ، حوض موسيقي بود.
طفل ، پاورچين پاورچين، دور شد كم كم در كوچه سنجاقك ها.
بار خود را بستم ، رفتم از شهر خيالات سبك بيرون دلم از غربت سنجاقك پر.
من به مهماني دنيا رفتم:
من به دشت اندوه،
من به باغ عرفان،
من به ايوان چراغاني دانش رفتم.
رفتم از پله مذهب بالا.
تا ته كوچه شك ،
تا هواي خنك استغنا،
تا شب خيس محبت رفتم.
من به ديدار كسي رفتم در آن سر عشق.
رفتم، رفتم تا زن،
تا چراغ لذت،
تا سكوت خواهش،
تا صداي پر تنهايي.
چيزهايي ديدم در روي زمين:
كودكي ديم، ماه را بو مي كرد.
قفسي بي در ديدم كه در آن، روشني پرپر مي زد.
نردباني كه از آن ، عشق مي رفت به بام ملكوت.
من زني را ديدم ، نور در هاون مي كوفت.
ظهر در سفره آنان نان بود ، سبزي بود، دوري شبنم بود، كاسه داغ محبت بود.
من گدايي ديدم، در به در مي رفت آواز چكاوك مي خواست و سپوري كه به يك پوسته خربزه مي برد نماز.
بره اي ديدم ، بادبادك مي خورد.
من الاغي ديدم، ينجه را مي فهميد.
در چراگاه " نصيحت" گاوي ديدم سير.
شاعري ديدم هنگام خطاب، به گل سوسن مي گفت: "شما"
من كتابي ديدم ، واژه هايش همه از جنس بلور.
كاغذي ديدم ، از جنس بهار،
موزه اي ديدم دور از سبزه،
مسجدي دور از آب.
سر بالين فقهي نوميد، كوزه اي ديدم لبريز سوال.
قاطري ديدم بارش "انشا"
اشتري ديدم بارش سبد خالي " پند و امثال".
عارفي ديدم بارش " تننا ها يا هو".
من قطاري ديدم ، روشنايي مي برد.
من قطاري ديدم ، فقه مي برد و چه سنگين مي رفت .
من قطاري ديدم، كه سياست مي برد ( و چه خالي مي رفت.)
من قطاري ديدم، تخم نيلوفر و آواز قناري مي برد.
و هواپيمايي، كه در آن اوج هزاران پايي
خاك از شيشه آن پيدا بود:
كاكل پوپك ،
خال هاي پر پروانه،
عكس غوكي در حوض
و عبور مگس از كوچه تنهايي.
خواهش روشن يك گنجشك، وقتي از روي چناري به زمين مي آيد.
و بلوغ خورشيد.
و هم آغوشي زيباي عروسك با صبح.
پله هايي كه به گلخانه شهوت مي رفت.
پله هايي كه به سردابه الكل مي رفت.
پله هايي كه به قانون فساد گل سرخ
و به ادراك رياضي حيات،
پله هايي كه به بام اشراق،
پله هايي كه به سكوي تجلي مي رفت.
مادرم آن پايين
استكان ها را در خاطره شط مي شست.
شهر پيدا بود:
رويش هندسي سيمان ، آهن ، سنگ.
سقف بي كفتر صدها اتوبوس.
گل فروشي گل هايش را مي كرد حراج.
در ميان دو درخت گل ياس ، شاعري تابي مي بست.
پسري سنگ به ديوار دبستان مي زد.
كودكي هسته زردآلو را ، روي سجاده بيرنگ پدر تف مي كرد.
و بزي از "خزر" نقشه جغرافي ، آب مي خورد.
بند رختي پيدا بود : سينه بندي بي تاب.
چرخ يك گاري در حسرت واماندن اسب،
اسب در حسرت خوابيدن گاري چي ،
مرد گاري چي در حسرت مرگ.
عشق پيدا بود ، موج پيدا بود.
برف پيدا بود ، دوستي پيدا بود.
كلمه پيدا بود.
آب پيدا بود ، عكس اشيا در آب.
سايه گاه خنك ياخته ها در تف خون.
سمت مرطوب حيات.
شرق اندوه نهاد بشري.
فصل ول گردي در كوچه زن.
بوي تنهايي در كوچه فصل.
دست تابستان يك بادبزن پيدا بود.
سفر دانه به گل .
سفر پيچك اين خانه به آن خانه.
سفر ماه به حوض.
فوران گل حسرت از خاك.
ريزش تاك جوان از ديوار.
بارش شبنم روي پل خواب.
پرش شادي از خندق مرگ.
گذر حادثه از پشت كلام.
جنگ يك روزنه با خواهش نور.
جنگ يك پله با پاي بلند خورشيد.
جنگ تنهايي با يك آواز:
جنگ زيبايي گلابي ها با خالي يك زنبيل.
جنگ خونين انار و دندان.
جنگ "نازي" ها با ساقه ناز.
جنگ طوطي و فصاحت با هم.
جنگ پيشاني با سردي مهر.
حمله كاشي مسجد به سجود.
حمله باد به معراج حباب صابون.
حمله لشگر پروانه به برنامه " دفع آفات".
حمله دسته سنجاقك، به صف كارگر " لوله كشي".
حمله هنگ سياه قلم ني به حروف سربي.
حمله واژه به فك شاعر.
فتح يك قرن به دست يك شعر.
فتح يك باغ به دست يك سار.
فتح يك كوچه به دست دو سلام.
فتح يك شهر به دست سه چهار اسب سواري چوبي.
فتح يك عيد به دست دو عروسك ، يك توپ.
قتل يك جغجغه روي تشك بعد از ظهر.
قتل يك قصه سر كوچه خواب .
قتل يك غصه به دستور سرود.
قتل يك مهتاب به فرمان نئون.
قتل يك بيد به دست "دولت".
قتل يك شاعر افسرده به دست گل يخ.
همه روي زمين پيدا بود:
نظم در كوچه يونان مي رفت.
جغد در "باغ معلق " مي خواند.
باد در گردنه خيبر ، بافه اي از خس تاريخ به خاور مي راند.
روي درياچه آرام "نگين" ، قايقي گل مي برد.
در بنارس سر هر كرچه چراغي ابدي روشن بود.
مردمان را ديدم.
شهرها را ديدم.
دشت ها را، كوه ها را ديدم.
آب را ديدم ، خاك را ديدم.
نور و ظلمت را ديدم.
و گياهان را در نور، و گياهان را در ظلمت ديدم.
جانور را در نور ، جانور را در ظلمت ديدم.
و بشر را در نور ، و بشر را در ظلمت ديدم.
اهل كاشانم، اما
شهر من كاشان نيست.
شهر من گم شده است.
من با تاب ، من با تب
خانه اي در طرف ديگر شب ساخته ام.
من در اين خانه به گم نامي نمناك علف نزديكم.
من صداي نفس باغچه را مي شنوم.
و صداي ظلمت را ، وقتي از برگي مي ريزد.
و صداي ، سرفه روشني از پشت درخت،
عطسه آب از هر رخنه سنگ ،
چكچك چلچله از سقف بهار.
و صداي صاف ، باز و بسته شدن پنجره تنهايي.
و صداي پاك ، پوست انداختن مبهم عشق،
متراكم شدن ذوق پريدن در بال
و ترك خوردن خودداري روح.
من صداي قدم خواهش را مي شنوم
و صداي ، پاي قانوني خون را در رگ،
ضربان سحر چاه كبوترها،
تپش قلب شب آدينه،
جريان گل ميخك در فكر،
شيهه پاك حقيقت از دور.
من صداي وزش ماده را مي شنوم
و صداي ، كفش ايمان را در كوچه شوق.
و صداي باران را، روي پلك تر عشق،
روي موسيقي غمناك بلوغ،
روي آواز انارستان ها.
و صداي متلاشي شدن شيشه شادي در شب،
پاره پاره شدن كاغذ زيبايي،
پر و خالي شدن كاسه غربت از باد.
من به آغاز زمين نزديكم.
نبض گل ها را مي گيرم.
آشنا هستم با ، سرنوشت تر آب، عادت سبز درخت.
روح من در جهت تازه اشيا جاري است .
روح من كم سال است.
روح من گاهي از شوق ، سرفه اش مي گيرد.
روح من بيكار است:
قطره هاي باران را، درز آجرها را، مي شمارد.
روح من گاهي ، مثل يك سنگ سر راه حقيقت دارد.
من نديدم دو صنوبر را با هم دشمن.
من نديدن بيدي، سايه اش را بفروشد به زمين.
رايگان مي بخشد، نارون شاخه خود را به كلاغ.
هر كجا برگي هست ، شور من مي شكفد.
بوته خشخاشي، شست و شو داده مرا در سيلان بودن.
مثل بال حشره وزن سحر را مي دانم.
مثل يك گلدان ، مي دهم گوش به موسيقي روييدن.
مثل زنبيل پر از ميوه تب تند رسيدن دارم.
مثل يك ميكده در مرز كسالت هستم.
مثل يك ساختمان لب دريا نگرانم به كشش هاي بلند ابدي.
تا بخواهي خورشيد ، تا بخواهي پيوند، تا بخواهي تكثير.
من به سيبي خوشنودم
و به بوييدن يك بوته بابونه.
من به يك آينه، يك بستگي پاك قناعت دارم.
من نمي خندم اگر بادكنك مي تركد.
و نمي خندم اگر فلسفه اي ، ماه را نصف كند.
من صداي پر بلدرچين را ، مي شناسم،
رنگ هاي شكم هوبره را ، اثر پاي بز كوهي را.
خوب مي دانم ريواس كجا مي رويد،
سار كي مي آيد، كبك كي مي خواند، باز كي مي ميرد،
ماه در خواب بيابان چيست ،
مرگ در ساقه خواهش
و تمشك لذت ، زير دندان هم آغوشي.
زندگي رسم خوشايندي است.
زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ،
پرشي دارد اندازه عشق.
زندگي چيزي نيست ، كه لب طاقچه عادت از ياد من و تو برود.
زندگي جذبه دستي است كه مي چيند.
زندگي نوبر انجير سياه ، كه در دهان گس تابستان است.
زندگي ، بعد درخت است به چشم حشره.
زندگي تجربه شب پره در تاريكي است.
زندگي حس غريبي است كه يك مرغ مهاجر دارد.
زندگي سوت قطاري است كه در خواب پلي مي پيچد.
زندگي ديدن يك باغچه از شيشه مسدود هواپيماست.
خبر رفتن موشك به فضا،
لمس تنهايي "ماه"، فكر بوييدن گل در كره اي ديگر.
زندگي شستن يك بشقاب است.
زندگي يافتن سكه دهشاهي در جوي خيابان است.
زندگي "مجذور" آينه است.
زندگي گل به "توان" ابديت،
زندگي "ضرب" زمين در ضربان دل ما،
زندگي "هندسه" ساده و يكسان نفسهاست.
هر كجا هستم ، باشم،
آسمان مال من است.
پنجره، فكر ، هوا ، عشق ، زمين مال من است.
چه اهميت دارد
گاه اگر مي رويند
قارچهاي غربت؟
من نمي دانم
كه چرا مي گويند: اسب حيوان نجيبي است ، كبوتر زيباست.
و چرا در قفس هيچكسي كركس نيست.
گل شبدر چه كم از لاله قرمز دارد.
چشم ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد.
واژه ها را بايد شست .
واژه بايد خود باد، واژه بايد خود باران باشد.
چترها را بايد بست.
زير باران بايد رفت.
فكر را، خاطره را، زير باران بايد برد.
با همه مردم شهر ، زير باران بايد رفت.
دوست را، زير باران بايد ديد.
عشق را، زير باران بايد جست.
زير باران بايد با زن خوابيد.
زير باران بايد بازي كرد.
زير بايد بايد چيز نوشت، حرف زد، نيلوفر كاشت
زندگي تر شدن پي در پي ،
زندگي آب تني كردن در حوضچه "اكنون"است.
رخت ها را بكنيم:
آب در يك قدمي است.
روشني را بچشيم.
شب يك دهكده را وزن كنيم، خواب يك آهو را.
گرمي لانه لكلك را ادراك كنيم.
روي قانون چمن پا نگذاريم.
در موستان گره ذايقه را باز كنيم.
و دهان را بگشاييم اگر ماه در آمد.
و نگوييم كه شب چيز بدي است.
و نگوييم كه شب تاب ندارد خبر از بينش باغ.
و بياريم سبد
ببريم اين همه سرخ ، اين همه سبز.
صبح ها نان و پنيرك بخوريم.
و بكاريم نهالي سر هر پيچ كلام.
و بپاشيم ميان دو هجا تخم سكوت.
و نخوانيم كتابي كه در آن باد نمي آيد
و كتابي كه در آن پوست شبنم تر نيست
و كتابي كه در آن ياخته ها بي بعدند.
و نخواهيم مگس از سر انگشت طبيعت بپرد.
و نخواهيم پلنگ از در خلقت برود بيرون.
و بدانيم اگر كرم نبود ، زندگي چيزي كم داشت.
و اگر خنج نبود ، لطمه ميخورد به قانون درخت.
و اگر مرگ نبود دست ما در پي چيزي مي گشت.
و بدانيم اگر نور نبود ، منطق زنده پرواز دگرگون مي شد.
و بدانيم كه پيش از مرجان خلائي بود در انديشه درياها.
و نپرسيم كجاييم،
بو كنيم اطلسي تازه بيمارستان را.
و نپرسيم كه فواره اقبال كجاست.
و نپرسيم چرا قلب حقيقت آبي است.
و نپرسيم پدرهاي پدرها چه نسيمي، چه شبي داشته اند.
پشت سر نيست فضايي زنده.
پشت سر مرغ نمي خواند.
پشت سر باد نمي آيد.
پشت سر پنجره سبز صنوبر بسته است.
پشت سر روي همه فرفره ها خاك نشسته است.
پشت سر خستگي تاريخ است.
پشت سر خاطره موج به ساحل صدف سر دسكون مي ريزد.
لب دريا برويم،
تور در آب بيندازيم
و بگيريم طراوت را از آب.
ريگي از روي زمين برداريم
وزن بودن را احساس كنيم.
بد نگوييم به مهتاب اگر تب داريم
(ديده ام گاهي در تب ، ماه مي آيد پايين،
مي رسد دست به سقف ملكوت.
ديده ام، سهره بهتر مي خواند.
گاه زخمي كه به پا داشته ام
زير و بم هاي زمين را به من آموخته است.
گاه در بستر بيماري من، حجم گل چند برابر شده است.
و فزون تر شده است ، قطر نارنج ، شعاع فانوس.)
و نترسيم از مرگ
(مرگ پايان كبوتر نيست.
مرگ وارونه يك زنجره نيست.
مرگ در ذهن اقاقي جاري است.
مرگ در آب و هواي خوش انديشه نشيمن دارد.
مرگ در ذات شب دهكده از صبح سخن مي گويد.
مرگ با خوشه انگور مي آيد به دهان.
مرگ در حنجره سرخ - گلو مي خواند.
مرگ مسئول قشنگي پر شاپرك است.
مرگ گاهي ريحان مي چيند.
مرگ گاهي ودكا مي نوشد.
گاه در سايه است به ما مي نگرد.
و همه مي دانيم
ريه هاي لذت ، پر اكسيژن مرگ است.)
در نبنديم به روي سخن زنده تقدير كه از پشت چپر هاي صدا مي شنويم.
پرده را برداريم :
بگذاريم كه احساس هوايي بخورد.
بگذاريم بلوغ ، زير هر بوته كه مي خواهد بيتوته كند.
بگذاريم غريزه پي بازي برود.
كفش ها را بكند، و به دنبال فصول از سر گل ها بپرد.
بگذاريم كه تنهايي آواز بخواند.
چيز بنويسد.
به خيابان برود.
ساده باشيم.
ساده باشيم چه در باجه يك بانك چه در زير درخت.
كار ما نيست شناسايي "راز" گل سرخ ،
كار ما شايد اين است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشيم.
پشت دانايي اردو بزنيم.
دست در جذبه يك برگ بشوييم و سر خوان برويم.
صبح ها وقتي خورشيد ، در مي آيد متولد بشويم.
هيجان ها را پرواز دهيم.
روي ادراك فضا ، رنگ ، صدا ، پنجره گل نم بزنيم.
آسمان را بنشانيم ميان دو هجاي "هستي".
ريه را از ابديت پر و خالي بكنيم.
بار دانش را از دوش پرستو به زمين بگذاريم.
نام را باز ستانيم از ابر،
از چنار، از پشه، از تابستان.
روي پاي تر باران به بلندي محبت برويم.
در به روي بشر و نور و گياه و حشره باز كنيم.
كار ما شايد اين است
كه ميان گل نيلوفر و قرن
پي آواز حقيقت بدويم.
روزگارم بد نيست.
تكه ناني دارم ، خرده هوشي، سر سوزن ذوقي.
مادري دارم ، بهتر از برگ درخت.
دوستاني ، بهتر از آب روان.
و خدايي كه در اين نزديكي است:
لاي اين شب بوها، پاي آن كاج بلند.
روي آگاهي آب، روي قانون گياه.
من مسلمانم.
قبله ام يك گل سرخ.
جانمازم چشمه، مهرم نور.
دشت سجاده من.
من وضو با تپش پنجره ها مي گيرم.
در نمازم جريان دارد ماه ، جريان دارد طيف.
سنگ از پشت نمازم پيداست:
همه ذرات نمازم متبلور شده است.
من نمازم را وقتي مي خوانم
كه اذانش را باد ، گفته باد سر گلدسته سرو.
من نمازم را پي "تكبيره الاحرام" علف مي خوانم،
پي "قد قامت" موج.
كعبه ام بر لب آب ،
كعبه ام زير اقاقي هاست.
كعبه ام مثل نسيم ، مي رود باغ به باغ ، مي رود شهر به شهر.
"حجر الاسود" من روشني باغچه است.
اهل كاشانم.
پيشه ام نقاشي است:
گاه گاهي قفسي مي سازم با رنگ ، مي فروشم به شما
تا به آواز شقايق كه در آن زنداني است
دل تنهايي تان تازه شود.
چه خيالي ، چه خيالي ، ... مي دانم
پرده ام بي جان است.
خوب مي دانم ، حوض نقاشي من بي ماهي است.
اهل كاشانم
نسبم شايد برسد
به گياهي در هند، به سفالينه اي از خاك "سيلك".
نسبم شايد، به زني فاحشه در شهر بخارا برسد.
پدرم پشت دو بار آمدن چلچله ها ، پشت دو برف،
پدرم پشت دو خوابيدن در مهتابي ،
پدرم پشت زمان ها مرده است.
پدرم وقتي مرد. آسمان آبي بود،
مادرم بي خبر از خواب پريد، خواهرم زيبا شد.
پدرم وقتي مرد ، پاسبان ها همه شاعر بودند.
مرد بقال از من پرسيد : چند من خربزه مي خواهي ؟
من از او پرسيدم : دل خوش سيري چند؟
پدرم نقاشي مي كرد.
تار هم مي ساخت، تار هم مي زد.
خط خوبي هم داشت.
باغ ما در طرف سايه دانايي بود.
باغ ما جاي گره خوردن احساس و گياه،
باغ ما نقطه برخورد نگاه و قفس و آينه بود.
باغ ما شايد ، قوسي از دايره سبز سعادت بود.
ميوه كال خدا را آن روز ، مي جويدم در خواب.
آب بي فلسفه مي خوردم.
توت بي دانش مي چيدم.
تا اناري تركي برميداشت، دست فواره خواهش مي شد.
تا چلويي مي خواند، سينه از ذوق شنيدن مي سوخت.
گاه تنهايي، صورتش را به پس پنجره مي چسبانيد.
شوق مي آمد، دست در گردن حس مي انداخت.
فكر ،بازي مي كرد.
زندگي چيزي بود ، مثل يك بارش عيد، يك چنار پر سار.
زندگي در آن وقت ، صفي از نور و عروسك بود،
يك بغل آزادي بود.
زندگي در آن وقت ، حوض موسيقي بود.
طفل ، پاورچين پاورچين، دور شد كم كم در كوچه سنجاقك ها.
بار خود را بستم ، رفتم از شهر خيالات سبك بيرون دلم از غربت سنجاقك پر.
من به مهماني دنيا رفتم:
من به دشت اندوه،
من به باغ عرفان،
من به ايوان چراغاني دانش رفتم.
رفتم از پله مذهب بالا.
تا ته كوچه شك ،
تا هواي خنك استغنا،
تا شب خيس محبت رفتم.
من به ديدار كسي رفتم در آن سر عشق.
رفتم، رفتم تا زن،
تا چراغ لذت،
تا سكوت خواهش،
تا صداي پر تنهايي.
چيزهايي ديدم در روي زمين:
كودكي ديم، ماه را بو مي كرد.
قفسي بي در ديدم كه در آن، روشني پرپر مي زد.
نردباني كه از آن ، عشق مي رفت به بام ملكوت.
من زني را ديدم ، نور در هاون مي كوفت.
ظهر در سفره آنان نان بود ، سبزي بود، دوري شبنم بود، كاسه داغ محبت بود.
من گدايي ديدم، در به در مي رفت آواز چكاوك مي خواست و سپوري كه به يك پوسته خربزه مي برد نماز.
بره اي ديدم ، بادبادك مي خورد.
من الاغي ديدم، ينجه را مي فهميد.
در چراگاه " نصيحت" گاوي ديدم سير.
شاعري ديدم هنگام خطاب، به گل سوسن مي گفت: "شما"
من كتابي ديدم ، واژه هايش همه از جنس بلور.
كاغذي ديدم ، از جنس بهار،
موزه اي ديدم دور از سبزه،
مسجدي دور از آب.
سر بالين فقهي نوميد، كوزه اي ديدم لبريز سوال.
قاطري ديدم بارش "انشا"
اشتري ديدم بارش سبد خالي " پند و امثال".
عارفي ديدم بارش " تننا ها يا هو".
من قطاري ديدم ، روشنايي مي برد.
من قطاري ديدم ، فقه مي برد و چه سنگين مي رفت .
من قطاري ديدم، كه سياست مي برد ( و چه خالي مي رفت.)
من قطاري ديدم، تخم نيلوفر و آواز قناري مي برد.
و هواپيمايي، كه در آن اوج هزاران پايي
خاك از شيشه آن پيدا بود:
كاكل پوپك ،
خال هاي پر پروانه،
عكس غوكي در حوض
و عبور مگس از كوچه تنهايي.
خواهش روشن يك گنجشك، وقتي از روي چناري به زمين مي آيد.
و بلوغ خورشيد.
و هم آغوشي زيباي عروسك با صبح.
پله هايي كه به گلخانه شهوت مي رفت.
پله هايي كه به سردابه الكل مي رفت.
پله هايي كه به قانون فساد گل سرخ
و به ادراك رياضي حيات،
پله هايي كه به بام اشراق،
پله هايي كه به سكوي تجلي مي رفت.
مادرم آن پايين
استكان ها را در خاطره شط مي شست.
شهر پيدا بود:
رويش هندسي سيمان ، آهن ، سنگ.
سقف بي كفتر صدها اتوبوس.
گل فروشي گل هايش را مي كرد حراج.
در ميان دو درخت گل ياس ، شاعري تابي مي بست.
پسري سنگ به ديوار دبستان مي زد.
كودكي هسته زردآلو را ، روي سجاده بيرنگ پدر تف مي كرد.
و بزي از "خزر" نقشه جغرافي ، آب مي خورد.
بند رختي پيدا بود : سينه بندي بي تاب.
چرخ يك گاري در حسرت واماندن اسب،
اسب در حسرت خوابيدن گاري چي ،
مرد گاري چي در حسرت مرگ.
عشق پيدا بود ، موج پيدا بود.
برف پيدا بود ، دوستي پيدا بود.
كلمه پيدا بود.
آب پيدا بود ، عكس اشيا در آب.
سايه گاه خنك ياخته ها در تف خون.
سمت مرطوب حيات.
شرق اندوه نهاد بشري.
فصل ول گردي در كوچه زن.
بوي تنهايي در كوچه فصل.
دست تابستان يك بادبزن پيدا بود.
سفر دانه به گل .
سفر پيچك اين خانه به آن خانه.
سفر ماه به حوض.
فوران گل حسرت از خاك.
ريزش تاك جوان از ديوار.
بارش شبنم روي پل خواب.
پرش شادي از خندق مرگ.
گذر حادثه از پشت كلام.
جنگ يك روزنه با خواهش نور.
جنگ يك پله با پاي بلند خورشيد.
جنگ تنهايي با يك آواز:
جنگ زيبايي گلابي ها با خالي يك زنبيل.
جنگ خونين انار و دندان.
جنگ "نازي" ها با ساقه ناز.
جنگ طوطي و فصاحت با هم.
جنگ پيشاني با سردي مهر.
حمله كاشي مسجد به سجود.
حمله باد به معراج حباب صابون.
حمله لشگر پروانه به برنامه " دفع آفات".
حمله دسته سنجاقك، به صف كارگر " لوله كشي".
حمله هنگ سياه قلم ني به حروف سربي.
حمله واژه به فك شاعر.
فتح يك قرن به دست يك شعر.
فتح يك باغ به دست يك سار.
فتح يك كوچه به دست دو سلام.
فتح يك شهر به دست سه چهار اسب سواري چوبي.
فتح يك عيد به دست دو عروسك ، يك توپ.
قتل يك جغجغه روي تشك بعد از ظهر.
قتل يك قصه سر كوچه خواب .
قتل يك غصه به دستور سرود.
قتل يك مهتاب به فرمان نئون.
قتل يك بيد به دست "دولت".
قتل يك شاعر افسرده به دست گل يخ.
همه روي زمين پيدا بود:
نظم در كوچه يونان مي رفت.
جغد در "باغ معلق " مي خواند.
باد در گردنه خيبر ، بافه اي از خس تاريخ به خاور مي راند.
روي درياچه آرام "نگين" ، قايقي گل مي برد.
در بنارس سر هر كرچه چراغي ابدي روشن بود.
مردمان را ديدم.
شهرها را ديدم.
دشت ها را، كوه ها را ديدم.
آب را ديدم ، خاك را ديدم.
نور و ظلمت را ديدم.
و گياهان را در نور، و گياهان را در ظلمت ديدم.
جانور را در نور ، جانور را در ظلمت ديدم.
و بشر را در نور ، و بشر را در ظلمت ديدم.
اهل كاشانم، اما
شهر من كاشان نيست.
شهر من گم شده است.
من با تاب ، من با تب
خانه اي در طرف ديگر شب ساخته ام.
من در اين خانه به گم نامي نمناك علف نزديكم.
من صداي نفس باغچه را مي شنوم.
و صداي ظلمت را ، وقتي از برگي مي ريزد.
و صداي ، سرفه روشني از پشت درخت،
عطسه آب از هر رخنه سنگ ،
چكچك چلچله از سقف بهار.
و صداي صاف ، باز و بسته شدن پنجره تنهايي.
و صداي پاك ، پوست انداختن مبهم عشق،
متراكم شدن ذوق پريدن در بال
و ترك خوردن خودداري روح.
من صداي قدم خواهش را مي شنوم
و صداي ، پاي قانوني خون را در رگ،
ضربان سحر چاه كبوترها،
تپش قلب شب آدينه،
جريان گل ميخك در فكر،
شيهه پاك حقيقت از دور.
من صداي وزش ماده را مي شنوم
و صداي ، كفش ايمان را در كوچه شوق.
و صداي باران را، روي پلك تر عشق،
روي موسيقي غمناك بلوغ،
روي آواز انارستان ها.
و صداي متلاشي شدن شيشه شادي در شب،
پاره پاره شدن كاغذ زيبايي،
پر و خالي شدن كاسه غربت از باد.
من به آغاز زمين نزديكم.
نبض گل ها را مي گيرم.
آشنا هستم با ، سرنوشت تر آب، عادت سبز درخت.
روح من در جهت تازه اشيا جاري است .
روح من كم سال است.
روح من گاهي از شوق ، سرفه اش مي گيرد.
روح من بيكار است:
قطره هاي باران را، درز آجرها را، مي شمارد.
روح من گاهي ، مثل يك سنگ سر راه حقيقت دارد.
من نديدم دو صنوبر را با هم دشمن.
من نديدن بيدي، سايه اش را بفروشد به زمين.
رايگان مي بخشد، نارون شاخه خود را به كلاغ.
هر كجا برگي هست ، شور من مي شكفد.
بوته خشخاشي، شست و شو داده مرا در سيلان بودن.
مثل بال حشره وزن سحر را مي دانم.
مثل يك گلدان ، مي دهم گوش به موسيقي روييدن.
مثل زنبيل پر از ميوه تب تند رسيدن دارم.
مثل يك ميكده در مرز كسالت هستم.
مثل يك ساختمان لب دريا نگرانم به كشش هاي بلند ابدي.
تا بخواهي خورشيد ، تا بخواهي پيوند، تا بخواهي تكثير.
من به سيبي خوشنودم
و به بوييدن يك بوته بابونه.
من به يك آينه، يك بستگي پاك قناعت دارم.
من نمي خندم اگر بادكنك مي تركد.
و نمي خندم اگر فلسفه اي ، ماه را نصف كند.
من صداي پر بلدرچين را ، مي شناسم،
رنگ هاي شكم هوبره را ، اثر پاي بز كوهي را.
خوب مي دانم ريواس كجا مي رويد،
سار كي مي آيد، كبك كي مي خواند، باز كي مي ميرد،
ماه در خواب بيابان چيست ،
مرگ در ساقه خواهش
و تمشك لذت ، زير دندان هم آغوشي.
زندگي رسم خوشايندي است.
زندگي بال و پري دارد با وسعت مرگ،
پرشي دارد اندازه عشق.
زندگي چيزي نيست ، كه لب طاقچه عادت از ياد من و تو برود.
زندگي جذبه دستي است كه مي چيند.
زندگي نوبر انجير سياه ، كه در دهان گس تابستان است.
زندگي ، بعد درخت است به چشم حشره.
زندگي تجربه شب پره در تاريكي است.
زندگي حس غريبي است كه يك مرغ مهاجر دارد.
زندگي سوت قطاري است كه در خواب پلي مي پيچد.
زندگي ديدن يك باغچه از شيشه مسدود هواپيماست.
خبر رفتن موشك به فضا،
لمس تنهايي "ماه"، فكر بوييدن گل در كره اي ديگر.
زندگي شستن يك بشقاب است.
زندگي يافتن سكه دهشاهي در جوي خيابان است.
زندگي "مجذور" آينه است.
زندگي گل به "توان" ابديت،
زندگي "ضرب" زمين در ضربان دل ما،
زندگي "هندسه" ساده و يكسان نفسهاست.
هر كجا هستم ، باشم،
آسمان مال من است.
پنجره، فكر ، هوا ، عشق ، زمين مال من است.
چه اهميت دارد
گاه اگر مي رويند
قارچهاي غربت؟
من نمي دانم
كه چرا مي گويند: اسب حيوان نجيبي است ، كبوتر زيباست.
و چرا در قفس هيچكسي كركس نيست.
گل شبدر چه كم از لاله قرمز دارد.
چشم ها را بايد شست، جور ديگر بايد ديد.
واژه ها را بايد شست .
واژه بايد خود باد، واژه بايد خود باران باشد.
چترها را بايد بست.
زير باران بايد رفت.
فكر را، خاطره را، زير باران بايد برد.
با همه مردم شهر ، زير باران بايد رفت.
دوست را، زير باران بايد ديد.
عشق را، زير باران بايد جست.
زير باران بايد با زن خوابيد.
زير باران بايد بازي كرد.
زير بايد بايد چيز نوشت، حرف زد، نيلوفر كاشت
زندگي تر شدن پي در پي ،
زندگي آب تني كردن در حوضچه "اكنون"است.
رخت ها را بكنيم:
آب در يك قدمي است.
روشني را بچشيم.
شب يك دهكده را وزن كنيم، خواب يك آهو را.
گرمي لانه لكلك را ادراك كنيم.
روي قانون چمن پا نگذاريم.
در موستان گره ذايقه را باز كنيم.
و دهان را بگشاييم اگر ماه در آمد.
و نگوييم كه شب چيز بدي است.
و نگوييم كه شب تاب ندارد خبر از بينش باغ.
و بياريم سبد
ببريم اين همه سرخ ، اين همه سبز.
صبح ها نان و پنيرك بخوريم.
و بكاريم نهالي سر هر پيچ كلام.
و بپاشيم ميان دو هجا تخم سكوت.
و نخوانيم كتابي كه در آن باد نمي آيد
و كتابي كه در آن پوست شبنم تر نيست
و كتابي كه در آن ياخته ها بي بعدند.
و نخواهيم مگس از سر انگشت طبيعت بپرد.
و نخواهيم پلنگ از در خلقت برود بيرون.
و بدانيم اگر كرم نبود ، زندگي چيزي كم داشت.
و اگر خنج نبود ، لطمه ميخورد به قانون درخت.
و اگر مرگ نبود دست ما در پي چيزي مي گشت.
و بدانيم اگر نور نبود ، منطق زنده پرواز دگرگون مي شد.
و بدانيم كه پيش از مرجان خلائي بود در انديشه درياها.
و نپرسيم كجاييم،
بو كنيم اطلسي تازه بيمارستان را.
و نپرسيم كه فواره اقبال كجاست.
و نپرسيم چرا قلب حقيقت آبي است.
و نپرسيم پدرهاي پدرها چه نسيمي، چه شبي داشته اند.
پشت سر نيست فضايي زنده.
پشت سر مرغ نمي خواند.
پشت سر باد نمي آيد.
پشت سر پنجره سبز صنوبر بسته است.
پشت سر روي همه فرفره ها خاك نشسته است.
پشت سر خستگي تاريخ است.
پشت سر خاطره موج به ساحل صدف سر دسكون مي ريزد.
لب دريا برويم،
تور در آب بيندازيم
و بگيريم طراوت را از آب.
ريگي از روي زمين برداريم
وزن بودن را احساس كنيم.
بد نگوييم به مهتاب اگر تب داريم
(ديده ام گاهي در تب ، ماه مي آيد پايين،
مي رسد دست به سقف ملكوت.
ديده ام، سهره بهتر مي خواند.
گاه زخمي كه به پا داشته ام
زير و بم هاي زمين را به من آموخته است.
گاه در بستر بيماري من، حجم گل چند برابر شده است.
و فزون تر شده است ، قطر نارنج ، شعاع فانوس.)
و نترسيم از مرگ
(مرگ پايان كبوتر نيست.
مرگ وارونه يك زنجره نيست.
مرگ در ذهن اقاقي جاري است.
مرگ در آب و هواي خوش انديشه نشيمن دارد.
مرگ در ذات شب دهكده از صبح سخن مي گويد.
مرگ با خوشه انگور مي آيد به دهان.
مرگ در حنجره سرخ - گلو مي خواند.
مرگ مسئول قشنگي پر شاپرك است.
مرگ گاهي ريحان مي چيند.
مرگ گاهي ودكا مي نوشد.
گاه در سايه است به ما مي نگرد.
و همه مي دانيم
ريه هاي لذت ، پر اكسيژن مرگ است.)
در نبنديم به روي سخن زنده تقدير كه از پشت چپر هاي صدا مي شنويم.
پرده را برداريم :
بگذاريم كه احساس هوايي بخورد.
بگذاريم بلوغ ، زير هر بوته كه مي خواهد بيتوته كند.
بگذاريم غريزه پي بازي برود.
كفش ها را بكند، و به دنبال فصول از سر گل ها بپرد.
بگذاريم كه تنهايي آواز بخواند.
چيز بنويسد.
به خيابان برود.
ساده باشيم.
ساده باشيم چه در باجه يك بانك چه در زير درخت.
كار ما نيست شناسايي "راز" گل سرخ ،
كار ما شايد اين است
كه در "افسون" گل سرخ شناور باشيم.
پشت دانايي اردو بزنيم.
دست در جذبه يك برگ بشوييم و سر خوان برويم.
صبح ها وقتي خورشيد ، در مي آيد متولد بشويم.
هيجان ها را پرواز دهيم.
روي ادراك فضا ، رنگ ، صدا ، پنجره گل نم بزنيم.
آسمان را بنشانيم ميان دو هجاي "هستي".
ريه را از ابديت پر و خالي بكنيم.
بار دانش را از دوش پرستو به زمين بگذاريم.
نام را باز ستانيم از ابر،
از چنار، از پشه، از تابستان.
روي پاي تر باران به بلندي محبت برويم.
در به روي بشر و نور و گياه و حشره باز كنيم.
كار ما شايد اين است
كه ميان گل نيلوفر و قرن
پي آواز حقيقت بدويم.
Saturday, January 13, 2007
جشنوارهي صلح روابط عمومي برگزار ميشود
جشنوارهي "صلح روابط عمومي" بهمناسبت گراميداشت روز روابط عمومي (27 ارديبهشتماه) برگزار ميشود. ادامه
جشنوارهي صلح روابط عمومي برگزار ميشود
جشنوارهي "صلح روابط عمومي" بهمناسبت گراميداشت روز روابط عمومي (27 ارديبهشتماه) برگزار ميشود. ادامه
خودسانسوري درگيري خبرنگار را با فضاي ناسالم اقتصادي موجب ميشود
قائم مقام روزنامهي همشهري گفت: دستگاههاي دولتي نبايد هر انتقادي را به معناي برخورد تلقي كنند؛ چراكه اگر فضاي نقد حاكم نباشد، اصلاح نيز انجام نميپذيرد. ادامه
فرهنگسازي كافي در زمينهي تكنولوژي فنآوري اطلاعات صورت نگرفته است
يك كارشناس فناوري اطلاعات گفت: نبود فرهنگسازي كافي و مناسب در زمينهي تكنولوژي فنآوري اطلاعات در كشورمان از مهمترين عواملي است كه خود، ايجاد شكاف ديجيتالي در كشور را موجب شده است. ادامه
Friday, January 12, 2007
پاسخ به سوال خانم فراهانی
در پاسخ به سوال خانم فراهانی باید بگویم که به ترتیب جدول می توان اعداد زیر را مورد استفاده قرار داد
بالا ۵/۳
پایین ۳
چپ ۵/۲
راست ۵/۳
لوتوس ۱۴
تیتر ۱۶
شاد و سلامت باشید
بالا ۵/۳
پایین ۳
چپ ۵/۲
راست ۵/۳
لوتوس ۱۴
تیتر ۱۶
شاد و سلامت باشید
Wednesday, January 10, 2007
سخن روز
عده ای دایم غر می زند که گل سرخ خار دارد ٬ اگر درست نگاه کنیم شاد می شویم که خارها گل سرخ دارند.
آلفونس کار
آلفونس کار
هراس از نقد منصفانه باعث ايجاد خط قرمزهاي غيرواقعي ميشود
مدير مسوول روزنامهي خراسان گفت: هراس از نقد منصفانه و عالمانه و يا فقدان تدبير و تخصص لازم، باعث ايجاد خط قرمزهاي غيرواقعي ميشود. ادامه
صفحه دانش و فناوری روزنامه همشهری
امروز صفحه دانش و فناوری روزنامه همشهری ( صفحه ۵) یک خبر را در پایین دو ستون این صفحه چاپ کرده بود. نکته جالب این است که هر دو خبر در پایین ستونهای این صفحه بود!
صفحه دانش و فناوری روزنامه همشهری
امروز صفحه دانش و فناوری روزنامه همشهری ( صفحه ۵) یک خبر را در پایین دو ستون این صفحه چاپ کرده بود. نکته جالب این است که هر دو خبر در پایین ستونهای این صفحه بود!
سرگذشت تهران در ایسنا
مطالب بسیار جالب جناب آقای مهاجران در باره تهران را می توانید در ایسنا نیز بخوانید
علی آقا مبارکه
علی آقا مبارکه
فهرست منابع كتابخانه تخصصي علوم ارتباطات و روزنامهنگاري
آخرين فهرست منابع كتابخانه تخصصي علوم ارتباطات و روزنامهنگاري دفتر مطالعات و توسعه رسانهها تا پايان آذر 85 منتشر شد. ادامه
پاسخ به سوال خانم فتورچی
در پاسخ به سوال خانم فتورچی باید بگویم که من شخصا هیچ اعتقادی به این گونه کلاس ها ندارم. اگر بتوانید برنامه ریزی دقیقی انجام دهید بطور حتم موفق خواهید بود
شاد و سلامت باشید
شاد و سلامت باشید
Tuesday, January 09, 2007
دانشکده تبلیغ وارتباطات افتتاح می شود
سر انجام با پیگیر های دوست و همکار عزیزُ جناب آقای دکتر امید مسعودی نه تنها رشته های تبلیغ و ارتباطات فرهنگی و مدیریت رسانه در دانشگاه سوره تاسیس شد بلکه دانشکده تبلیغ وارتباطات بهمن ماه افتتاح می شود.
ساختمان دانشکده در تهران-خیابان طالقانی دارای پنج طبقه است که شامل پژوهشکده،سالن اجتماعات،کلاس ها ولابراتوار زبان است.
کلیه دانشجویانی که امسال در آزمون کارشناسی ارشد وزارت علوم ،تحقیقات وفناوری شرکت کرده اند اعم از قبولشدگان وپذیرفته نشده ها می توانند با مراجعه به پیک سنجش ۱۸دیماه جاری نسبت به ثبت نام اقدام نمایند ویابه سایت سازمان سنجش آموزش کشور اینجا مراجعه کنند.
آقای دکتر مبارکه
موفق و شاد و سلامت باشید
ساختمان دانشکده در تهران-خیابان طالقانی دارای پنج طبقه است که شامل پژوهشکده،سالن اجتماعات،کلاس ها ولابراتوار زبان است.
کلیه دانشجویانی که امسال در آزمون کارشناسی ارشد وزارت علوم ،تحقیقات وفناوری شرکت کرده اند اعم از قبولشدگان وپذیرفته نشده ها می توانند با مراجعه به پیک سنجش ۱۸دیماه جاری نسبت به ثبت نام اقدام نمایند ویابه سایت سازمان سنجش آموزش کشور اینجا مراجعه کنند.
آقای دکتر مبارکه
موفق و شاد و سلامت باشید
Saturday, January 06, 2007
وبلاگ زمزمه های فیروزه ای
سر کار خانم کیوان وبلاگ خودشان را بروز کرده اند.
امیدوارم که ایشان همیشه شاد و سلامت باشند
امیدوارم که ایشان همیشه شاد و سلامت باشند
Thursday, January 04, 2007
سازمان ملل حمله به خبرنگاران را محکوم کرد
اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل متحد با تصويب قطعنامه يي به اتفاق آرا حمله به روزنامه نگاران را در مناطق جنگي محکوم کردند.
بنا به قطعنامه يي که متن آن توسط کشورهاي فرانسه و يونان به شوراي امنيت ارائه شد، نيروهاي ارتشي و تمام گروه هاي مسلح موظف هستند که از تعرض به روزنامه نگاران و گزارشگران و همکاران رسانه هاي گروهي خودداري کنند. بنا به قطعنامه تصويب شده، افراد وابسته به رسانه هاي گروهي که در مناطق بحراني حضور مي يابند، افراد غيرنظامي به شمار مي روند و بايد از حمايت قوانين بين المللي برخوردار باشند.
به گفته کميته حمايت از روزنامه نگاران در سال 2006 تنها در عراق 32 روزنامه نگار جان خود را از دست داده اند. سال قبل در سراسر جهان 47 خبرنگار کشته شده بودند، در حالي که آمار روزنامه نگاران مقتول در سال 2006 به 55 نفر رسيده است.